شبکه‌های اجتماعی و تخدیر فکری و فرهنگی
کد خبر: 3637197
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۶

شبکه‌های اجتماعی و تخدیر فکری و فرهنگی

گروه فناوری اطلاعات: امروزه میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی به میزان نگران‌کننده‌ای افزایش یافته است و تمام لایه‌های فکری، هنجاری و الگوهای رفتاری و حتی نمادهای اسطوره‌ای بشر را در نوردیده و به مرز تخدیر فکری و فرهنگی رسیده است.

شبکه‌های اجتماعی و تخدیر فکری و فرهنگی

کلام را با طرح یک پرسش آغاز می‌کنم و آن اینکه وجه تسمیه مواد مخدر چیست و از چه جهت به آنها مخدر می‌گویند؟ به باور اکثر کارشناسان، اعتیاد از آن جهت بیماری محسوب می‌شود که ساختار مغز و نحوه فعالیت آن را تغییر می‌دهد. این تغییرات ممکن است مقطعی یا پایدار و بلندمدت باشد و در نتیجه آن رفتار و عاداتی زیان‌بار برای افراد ایجاد کند؛ اثرات و پیامدهای این تغییرات به حدی است که بنیان خانواده‌ها را سست و جامعه پویا را بی‌انگیزه می‌کند و در نهایت تزلزل، عقب‌ماندگی و فروپاشی ارزش‌ها و هنجارها را به دنبال می‌آورد.

بنابراین با وجود اینکه اعتیاد عوارض متعددی دارد اما مهم‌ترین محل تأثیر مواد مخدر و جبهه نخست اثرگذاری آن را باید مغز انسان دانست؛ آسیب‌های جسمی و روانی مواد مخدر ابتدا به عقل و خرد انسان هجوم می‌آورند و پس از نفوذ در سیستم ارتباطی مغز، فرایند عادی ارسال، دریافت و پردازش اطلاعات از سوی سلول‌های عصبی را مختل می‌کنند.

 

پرسش دوم اینکه آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی چیست؟ آیا شباهتی میان اثرگذاری این شبکه‌های اجتماعی بر مغز انسان با مواد مخدر وجود دارد یا اینکه این همانندسازی تنها یک ادعای غلوشده است؟ آیا یافته‌های علمی در تأیید این تشابه وجود دارد؟ آیا همچون تأثیر بیولوژیکی و شیمیایی مواد مخدر، حضور بیش از حد در شبکه‌های اجتماعی نیز می‌تواند موجب ایجاد اثرات بیولوژیکی در بدن انسان و تغییر در سیستم هورمونی شود؟

 

پیش از ورد به بحث باید یادآوری کرد که اصل شبکه‌های اجتماعی و استفاده برنامه‌ریزی شده و هدفمند از آن برکات و خدمات فراوانی برای بشر داشته است که به هیچ عنوان نمی‌توان از آن دریغ کرد. اکنون که شبکه‌های اجتماعی جزئی از زندگی افراد شده و چک کردن صفحات شخصی و عمومی بخشی از اوقات زندگی ایرانیان را تشکیل می‌دهد، سخن از نکات مثبت و دستاوردهای این شبکه‌ها مجازی بی‌فایده است. از این رو در ادامه تنها به اثرات استفاده بی حدوحصر و کنترل نشده از شبکه‌های اجتماعی پرداخته می‌شود.

 

نکته نخست، روابط غیرضابطه‌مند در شبکه‌های اجتماعی است که به جای اینکه بستری برای طرح اندیشه‌ها و رهاوردهای فکری و فرهنگی باشد، در حالت خنثی تنها محملی برای حرف‌های بیهوده، سرگرمی و گذران فرصت‌های ناب به بطالت است و در حالت منفی، تسهیل‌کننده مراودات اجتماعی نادرست و روابط غیراخلاقی بین افراد جامعه هستند.

 

همچنین در خلال تبادل اطلاعات، اتفاقات مدیریت نشده‌ای رخ می‌دهد که تماما قابل پیش‌بینی، کنترل و برنامه‌ریزی نیستند؛ اطلاعات که کیفیت زندگی ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند و گاهی در جهت رشد است و گاهی به سطح زندگی افراد روند نزولی می‌دهد. در مرحله نخست این داده‌ها به لایه باورها و افکار رسوخ می‌کند و برخی باورهای قدیمی را منسوخ و بعضی را سست می‌سازد و تفکرات جدیدی در نهاد انسان می‌کارد.

 

این در حالی است که منابع تغذیه فکری افراد جامعه در گذشته تنها به روزنامه، کتاب و یا منابع محدود و البته موثق‌تری همچون شبکه‌های تلویزیونی منحصر بود اما اکنون این منابع بسیار متکثر، متنوع و غیرقابل اعتماد شده‌اند. به‌ویژه آنکه افرادی که به دلیل سن پایین و نداشتن تجربه کافی، آگاهی چندانی از پیشینه و چندوچون مطالب و تصاویر ندارند، به‌راحتی تحت تاثیر قرار می‌گیرند.

 

جریان تبادل اطلاعات در مرحله دوم به لایه ارزش‌ها نفوذ می‌کند و تلاش می‌کند تا هنجارهای فردی و جمعی را جابجا کند؛ حتی فراتر از آن به مرحله نمادها و اسطوره‌ها می‌رسد و شخصیت‌پردازی افراد مبتنی بر فضیلت‌های جدید صورت می‌گیرد؛ به عنوان نمونه الگوپردازی‌ها در شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر ظاهر خوب و پوشش جذاب و مدهای آنچنانی می‌شود.

 

این فرایند، دست آخر به تغییر الگوهای رفتاری برآمده از معرفت‌ها و ارزش‌های جدید می‌پردازد؛ روابط خانوادگی، آداب معاشرت، گفت‌وگو، رابطه با افراد نامحرم، زمان مطالعه، همکلامی و نوع برخورد چهره به چهره با خانواده و آشنایان، ورزش و... همگی در یک فرایند کوتاه‌مدت تحت تاثیر شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند و انسان از درک بسیاری از احساسات و اطلاعات محروم می‌شود.

 

اما نتایج یافته‌های علمی چه می‌گوید؟ نتیجه برخی مطالعات نشان می‌دهد بسیاری از افراد بدون چک کردن تلفن همراه بیش از پنج دقیقه نمی‌توانند دوام بیاورند و بعضی به گونه‌ای به شبکه‌های اجتماعی معتاد شده‌اند که تمام شبانه‌روزشان با آن می‌گذرد.

 

شاید به نظر دور از ذهن بیاید که حضور در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند موجب ترشح برخی هورمون‌ها در بدن انسان شود؛ محققان در این بررسی‌ها به این نتیجه رسیدند هنگامی که افراد صفحه شخصی خود را مشاهده می‌کنند، میزان ترشح آدرنالین و برخی هورمون‌ها افزایش می‌یابد و همین مسئله موجب اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی می‌شود؛ به عنوان نمونه مطالعات سال 2014 نشان داد که هشت ثانیه حضور در شبکه اجتماعی می‌تواند موجب ترشح آدرنالین در بدن شود.

 

بررسی‌ها تاثیرات و اثرات منفی شبکه‌های اجتماعی بر مغز انسان را شرح می‌دهد؛ اعتیاد شدیدتر از مواد مخدر، ناتوانی در جلوگیری از حواس پرتی، تغییر سیستم ایمنی بدن، گرفتن پاسخ مثبت بعد از حضور مجازی و تاثیرات مثبت در میزان علاقه‌مندی به افراد را از جمله این آسیب‌ها برشمرده‌اند.

 

واقعیت این است که 5 تا 10 درصد اعضای شبکه‌های اجتماعی از نظر فیزیکی قادر به مدیریت زمان حضور در شبکه‌های اجتماعی و چگونگی پایان دادن به حضور خود، نیستند. اساسا تاثیرات این شبکه‌های اجتماعی بر مغز باعث می‌شود تا قابلیت تصمیم‌گیری و مدیریت زمان تضعیف شود و مرکز کنترل و پردازش اطلاعات مربوط به عواطف، توجه و تصمیم‌گیری در مغز دچار اختلال می‌شود و افراد در جلوگیری از حواس پرتی ناتوان می‌شوند.

 

همچنین زمانی که فرد از طرف دوستان و اطرافیان خود لایک می‌گیرد یا بر مطالب او کامنت گذاشته می‌شود، سطح دوپامین در بدن افزایش می‌یابد. با افزایش کامنت‌های تاییدی و افزایش میزان ترشح دوپامین، بدن فرد پاداش بیشتری به او می‌دهد و فرد از حضور طولانی در شبکه اجتماعی احساس رضایت کند و این رفتار را روزانه ادامه می‌دهد.

 

میزان علاقه‌مندی افراد به یکدیگر در این دنیای مجازی بیش از دنیای حقیقی است؛ در شبکه‌های اجتماعی حضور افراد در کنار یکدیگر به صورت واقعی دنبال نمی‌شود و لذا خصوصیات خلقی و ویژگی‌های رفتاری افراد قبل از صدور کنترل می‌شود و بخشی از آنچه واگو نمی‌شود با تخیل مخاطب پر می‌شود، در نتیجه عکس‌العمل مغز در میزان علاقه‌مندی شدیدتر جلوه می‌کند. از این رو شاهد هستیم که در بسیاری از شبکه‌های اجتماعی علاقه شدید مجازی شکل می‌گیرد که یا کاذب و مبتنی بر تخیلات درونی افراد است یا اغواگرانه و با نقشه پیشینی است.

 

زنگ خطر هنگامی به صدا درمی‌آید که با پررنگتر شدن شبکه‌های اجتماعی در زندگی روزمره انسان، به مرور زمان مهارت‌های خواندن و نوشتن و توانایی مغز در یادآوری اطلاعات ذخیره شده در حافظه و تمرکز بر اطلاعات کاسته می‌شود، آنچنان که مدت زمان تمرکز مغز معتادان به شبکه‌های اجتماعی به هشت ثانیه هم نمی‌رسد!

 

سوال آخر این است که از کجا بفهمیم که به شبکه‌های اجتماعی اعتیاد داریم یا اینکه استفاده ما به میزان صحیح است؛ جیمز رابرتز، استاد بازاریابی در دانشگاه بیلور توضیح می‌دهد که اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد رفتاری دارای شش مولفه اصلی هستند: بارزبودن یا برجستگی، سرخوشی یا نشئگی، تحمل نسبت به ماده یا رفتار، کشمکش با خود، علائم سندروم ترک یا خماری و بازگشت مجدد است؛ او شش سوال تهیه کرده که می‌توانید برای اندازه‌گیری هریک از مولفه‌های فوق استفاده کنید تا بفهمید آیا دلبستگی شما به شبکه‌های اجتماعی در حد یک اعتیاد است یا خیر؟

 

1- آیا شبکه‌های اجتماعی شما عمیقا به زندگی روزمره شما پیوند خورده‌اند؟

 

2- آیا شما برای هیجان در طول روز به استفاده از شبکه‌های اجتماعی وابسته هستید؟

 

3- یا شما نیاز به صرف زمان بیشتری برای دریافت تأیید از شبکه‌های اجتماعی نیاز دارد؟

 

4- آیا هنگامی که در شبکه‌های اجتماعی نیستید عصبانی هستید؟

 

5- آیا استفاده از شبکه‌های اجتماعی موجب مشکلاتی برای شما می‌شود؟

 

6- آیا تلاشی در کاهش استفاده از شبکه‌های اجتماعی و سابقه شکست در این زمینه داشته‌اید؟

محمد پارسائیان

 

 

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محمدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۶/۰۶/۱۱ - ۱۵:۰۲
0
0
عالی
captcha