وحدت حداقلی حوزه و دانشگاه در ساحت‌ نظر و عمل
کد خبر: 3671800
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۹
حجت‌الاسلام اسدی‌نسب پاسخ داد:

وحدت حداقلی حوزه و دانشگاه در ساحت‌ نظر و عمل

گروه حوزه‌های علمیه: عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ضمن ارائه پیشنهادی برای پیشرفت در وحدت میان حوزه و دانشگاه گفت: وحدت کنونی حوزه و دانشگاه حداقلی است، به همین دلیل هم کارگشایی زیادی را شاهد نیستیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی اسدی نسب، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) گفت: یکی از مهم‌ترین فلسفه‌های طرح بحث وحدت حوزه و دانشگاه، مرتفع کردن پیامد‌های منفی جدایی این دو نهاد و به وجود آوردن نتایج مثبت وحدت حوزه و دانشگاه است که در هر دو مسئله هم می‌توان موضوعات مختلفی را مطرح کرد.
اسدی‌نسب ادامه داد: در این زمینه بعد از انقلاب کار‌های زیادی صورت گرفته است، ولی اگر به صورت روشمند، منطقی و واقعی و با تدوین آئین‌نامه‌های ویژه و قوانین خاص بر روی این مسئله متمرکز شویم قطعا برکاتی بسیار بیش از وضعیت کنونی را شاهد خواهیم بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ادامه داد: تاثیر حوزه و دانشگاه بر یکدیگر در دو ساحت نظری و عملی قابل تحقق است و هم می‌تواند در ساختار‌های درسی و هم در محتوا اثرگذار باشد و دامنه این تاثیرگذاری نیز می‌تواند شامل علوم انسانی و بومی‌سازی آن و حتی موثر در برخی شاخه‌های علوم طبیعی شود.
اسدی‌نسب تصریح کرد: علومی در دانشگاه وجود دارد که مورد نیاز حوزه است و حوزویان باید آن را بدانند و علومی در حوزه علمیه وجود دارد که مورد نیاز دانشگاهیان است و البته این کار در بخش‌هایی همچنین برخی مراکز پژوهشی در حال انجام است، ولی نیازمند به انقلاب در این زمینه هستیم و با حرکت کند کنونی نمی‌توان امیدواری چندانی داشت.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تاکید کرد: اگر وحدت در فلسفه اصلی خود میان این دو نهاد ایجاد شود یقینا به صورت عینی آثار آن را خواهیم دید، زیرا هم اکنون در شرایط اقلی وحدت میان حوزه و دانشگاه هستیم که کارگشایی زیادی برای ما ندارد و حوزه باید به صورت دقیق‌تر وارد علم دانشگاهی و دانشگاه نیز به صورت جدی‌تر رجوع به علوم حوزوی داشته باشد.
وی افزود: پیشنهاد بنده این است که دانشگاه‌هایی در فضای حوزوی ایجاد شوند تا طلاب و محققان حوزه علمیه بتوانند در کنار دروس طلبگی و حوزوی با علوم انسانی موجود مانند اقتصاد و علوم سیاسی و حقوق و ... آشنا شوند؛ یعنی افرادی تربیت شوند که دارای دو مدرک دانشگاهی و حوزوی هستند و می‌توانند در هر دو مقوله صاحب تخصص شوند.

طلاب علوم انسانی سکولار را فرابگیرند و نقد کنند
اسدی‌نسب با بیان اینکه این روند شروع شده، ولی ناقص است در پاسخ به این سؤال که هم اکنون دانشگاه‌هایی مانند باقرالعلوم (ع) دقیقا با همین هدف طراحی فعالیت می‌کنند پس چرا به نتایج مطلوب نرسیده‌ایم گفت: در این دانشگاه‌ها طلاب و دانش‌پژوهان علوم انسانی میان رشته‌ای را مطالعه می‌کنند که عمدتا منابع آن در سال‌های اخیر تولید شده و مثلا علوم سیاسی را با نگاه دینی و بومی می‌خوانند، ولی مراد بنده این است که ما دانشگاه‌هایی هم داشته باشیم که طلاب دقیقا علوم انسانی موجود به معنای سکولار را فرابگیرند و از طرف دیگر نیز بر مبانی اسلامی از طریق دروس حوزوی مسلط شده و بتوانند به عنوان فردی مسلط بر دو حوزه به دفاع از مبانی دینی بپردازند.
اسدی نسب با بیان اینکه کلیسا با وجود همه تنگنا‌هایی که با پیشرفت علم پیدا کرد توانست به حیات خود ادامه دهد به چرایی این مسئله اشاره و تاکید کرد: یکی از مهم‌ترین دلایل این موضوع آن است که برخی متکلمین مسیحی در علوم طبیعی و انسانی متخصص شده و اثر نوشتند و توانستند با متخصصان دانشگاهی و کسانی که به بهانه علم، کلیسا را کنار می‌زدند وارد محاجه و بحث و جدل شوند و تدوین آثاری، چون علم و دین نیز به این روند کمک شایانی کرده است.
وی تاکید کرد: برخی مانند صادق زیباکلام برای طرد حوزه مطرح می‌کند که حوزویان بدون اینکه با علوم انسانی غرب آشنا باشند به آن تاخت‌وتاز می‌کنند؛ بنابراین اگر ما کسانی را داشته باشیم که دقیقا مانند همین افراد دانشگاهی به تحصیل در علوم بپردازند و از طرف دیگر با تسلط بر مبانی دینی به دفاع از مبانی خودمان بپردازند درصد موفقیت حوزه بالاتر خواهد رفت.
اسدی‌نسب در پاسخ به این سؤال که کدام نهاد‌ها مسئولیت بیشتری در این مسئله دارند بیان کرد: همه مسئول و به نوعی مقصر هستند؛ حوزه و دانشگاه و شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم و ... البته حوزه امکانات بسیار اندکی دارد و مشکلات بودجه‌ای، در سال‌های اخیر سبب تعطیلی بسیاری از کار‌ها و پروژه‌ها شده است.
وی با تجلیل از نقش شهید مفتح در بحث وحدت حوزه و دانشگاه افزود: اگر چه در زمینه عملی، شهید مفتح پیشگام در وحدت حوزه و دانشگاه بود، ولی باید از علامه طباطبایی و شهید مطهری به عنوان افرادی که نقش اصلی را در بعد نظری داشته‌اند یاد کنیم کسانی که با کار‌های خود سبب شدند تا آموزه‌های مشکل دینی به صورت منطقی و علمی و روشمند در دسترس عموم مردم قرار بگیرد؛ ایشان زبان علم و عالمان را فهمیدند و به همین دلیل هم در کار‌های خود موفق شدند.

captcha