حرف های شنیدنی ستاره تیم ملی بانوان درباره قرآن، حجاب و غیبت زنان در ورزشگاه ها
کد خبر: 3717742
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۴

حرف های شنیدنی ستاره تیم ملی بانوان درباره قرآن، حجاب و غیبت زنان در ورزشگاه ها

: ما زنان ورزشکار می خواهیم با همین ورزش به کل دنیا نشان بدهیم که اسلام و حجاب مانع هیچ پیشرفتی نیست. ورزشکاران مرد که نمی توانند پیام آور این موضوع باشند، آنها پوشش خاصی ندارند که با ورزشکاران مرد دنیا متفاوت باشد، ما سفیر ایران ....

به گزارش ایکنا؛ شبستان نوشت: ورزش زنان در ایران نوپاست، اما زنان ایرانی در همان بدو راه پرپیچ و خم حضور در میدان رقابت های ورزشی، افتخار آفرینی را در عرصه جهانی شروع کردند، این افتخار آفرینی ها به آسانی به دست نیامده، ورزش زنان، محمل پرسش های جدی موافقان و مخالفان حضور و غیاب زنان در ورزش قهرمانی، نسبت ورزش زنان و اخلاق، ضرورت تعیین حوزه های ورزشی مناسب برای زنان مسلمان است، شبنم علیخانی، پاسور و کاپیتان دوم تیم ملی والیبال بانوان ایران، از آن دست زنانی است که در چنین بستر اجتماعی بالیده و فعل خواستن و توانستن را در ورزش قهرمانی به خوبی صرف کرده و به جایگاه بالایی در ورزش قهرمانی دست یافته است، این بازیکن تیم ملی که سال گذشته به همراه تیم ملی والیبال بانوان قهرمان آسیا شد، در یکی از شب های رمضان برای بازدید از نمایشگاه قرآن به مصلی آمد، علیخانی دعوت خبرگزاری شبستان برای یک گفتگو را پذیرفت و با حضور در در غرفه این خبرگزاری در نمایشگاه قرآن به پرسش های ما پاسخ گفت، در گفتگوی پیش رو صحبت های این ورزشکار متواضع و خوش برخورد را درباره انس و الفت دیرینه اش با قرآن،‌ حضور پرافتخار زنان ورزشکار ایرانی در عرصه های جهانی با پوشش اسلامی و از فضای مثبت و نگاه تحسین آمیز جهانی که این حضور برای ایران به ارمغان آورده و همچنین زمینه سازی برای حضور زنان در ورزشگاه های ایران می خوانید:

خانم علیخانی، به نمایشگاه قرآن خوش آمدید، این حضور برای خیلی ها پیام دارد، مخصوصا برای آن دست از افراد معدودی که فکر می کنند ورزشکاران بویژه ورزشکاران زن، رابطه خوبی با قرآن ندارند، رابطه شما با قرآن چگونه است؟

من همه آیات قرآن را دوست دارم، قرآن همیشه خدا حس خوبی در زندگی به من داده و می دهد و باعث شده که بتوانم مسیر درستی را در زندگی ام انتخاب کنم. کسی که با قرآن انس دارد، توانایی شناخت حق از باطل را دارد و می تواند به کمال، خوشبختی و سعادت دست یابد، در مجموع قرآن در برگیرنده هویت و سعادت ما انسان هاست. همیشه سعی کردم قبل از تمرین و مسابقه قرآن بخوانم حتی اگر شده یک آیه. برای یک ورزشکار، قرآن حس فوق العاده خوبی دارد چرا که ما قبل از مسابقات از زیر قرآن رد می شویم و از خدا می خواهیم پیروزی را نصیبمان کند.

شما امروز با مانتو به نمایشگاه قرآن آمدید، در جایی که اغلب خانم های اینجا چادری هستند، واکنش ها به این پوشش شما چطور بود؟

امروز همه با دلشان به نمایشگاه قرآن آمده اند، اصلا مهم نیست چه کسی چه پوششی دارد، مهم این است که آیا حجاب دارد یا نه. با حضور در این نمایشگاه انرژی مثبت و حس خوبی گرفتم و قسم می خورم درباره این نظر شعار نمی دهم من آدم صراحت گویی هستم و تا به چیزی ایمان نداشته باشم از آن تعریف نمی کنم.

سالهاست که در محافل عمومی این سوال به اذهان متبادر می شود که نسل جدید ورزشکاران دیگر مثل نسل گذشته، آن اسطورگی و به قول فرنگی ها، «کاریزما» را در بین مردم ندارد، مثالی بزنم از مرحوم تختی و یا پوریای ولی صحبت نمی کنم که به یک اسطوره بی نظیر مبدل شده و تصویر افسانه ای در اذهان ما ایرانی دارند، بلکه منظورم تصویر ذهنی رایجی است که عموم مردم از نسل قدیم ورزشکاران مثل علی پروین، علی دایی، ناصر حجازی،، برادران خادم و ... دارند،‌ به نظر شما چرا ورزش ایران هر چه به سمت حرفه ای تر شدن پیش می رود، آن فرهنگ و منش پهلوانی کمرنگ تر می شود؟ البته این را هم را بگویم که این موضوع اصلا درباره ورزش زنان صدق نمی کند که هم نوپاست و هم انصافا از این مسائل به دور است، صحبتم درباره کمرنگ شدن این فرهنگ درباره نسل جدید ورزشکاران مرد است؟

درباره اینکه با حرفه ای تر شدن ورزش در ایران فرهنگ پهلوانی در نسل جدید ورزشکاران کمرنگ تر شده حق با شماست، ولی در مورد همه ورزشکاران صدق نمی کند به خاطر اینکه در ورزش افرادی هستند که به جایگاه بالاتری دست می یابند و همان زمان به این نتیجه می رسند که باید شبیه مرحوم تختی و یا علی دایی باشند. از قدیم گفته اند هرچه درخت پربارتر باشد باید افتاده تر باشد. این موضوع فقط شامل حوزه ورزش نیست، در جامعه ما اغلب پدیده ها مجازی شده، متاسفانه رفتار آدمها هم مثل گوشی اسمارت فون های ما مجازی شده، امیدواریم که یک روزی به این نتیجه برسیم که به خصلت و ذات انسانی و خدادادی خودمان برگردیم.

خانم علیخانی می خواهم یک سوالی را بپرسم که امیدوارم خاطرتان مکدر نشود، خب به هر حال این نکته ای که می خواهم بگویم ذهنیت بخشی از جامعه ماست و نمی شود از کنار آن به سادگی گذشت، بخشی از جامعه ما، بویژه اقشار مذهبی نگرش ایجابی درباره ورزش زنان ندارند، این دسته می پندارند که ورزش حرفه ای زنان خطری برای خانواده و اخلاق است، صحبت شما به عنوان یک الگوی موفق ورزشکار زن ایرانی که با قرآن نیز مانوس است، با این طیف چیست؟

به نظرم کسانی که ورزش می کنند نمی توانند برای جامعه خطرناک باشند، یک ورزشکار حرفه ای تمام وقت و ذهنش را در اختیار تیم و هدفش قرار می دهد. ما برای رسیدن به ورزش قهرمانی از خانواده و زندگی شخصی خودمان زده ایم، ما در سفرهای ورزشی از خانواده دور هستیم و دلتنگ خانواده ایم و مشقت های زیادی برای ورزش قهرمانی متحمل می شویم،‌ با این همه سختی چطور می توانیم برای جامعه خطرناک باشیم؟، ما زنان ورزشکار می خواهیم با همین ورزش به کل دنیا نشان بدهیم که اسلام و حجاب مانع هیچ پیشرفتی نیست. ورزشکاران مرد که نمی توانند پیام آور این موضوع باشند، آنها پوشش خاصی ندارند که با ورزشکاران مرد دنیا متفاوت باشد، بنابراین تنها ما زن ها هستیم که می توانیم سفیر ایران در جهان باشیم و به دنیا که جور دیگر درباره ما فکر می کند، اثبات کنیم که حجاب محدودیت نیست. من شبنم علیخانی با همین پوششی که در هنگام ورزش دارم می توانم در مسیر معرفی چهره واقعی اسلام قدم بردارم. شاید روزهای اول این پوشش در میدان رقابت های ورزشی برایمان سخت تر بود ولی به مرور عادت کردیم و حتی امروز نمی توانیم بدون حجاب ورزش کنیم. اگر زنان ورزشکار در خارج از ایران به پوشش دیگری عادت کرده اند ما هم به همین پوشش اسلامی عادت کرده ایم و با آن هیچ مشکلی نداریم.

یکی از بحث های داغ جامعه در سال های اخیر بحث ورود زنان به ورزشگاه ها و زمینه سازی برای این ورود است، این بحث هنوز هم در محافل سیاسی و اجتماعی داغ است و حتی در رقابت های حساس سیاسی نیز محملی برای بحث ها و مناظره هاست؟، نظر شما درباره حضور زنان در ورزشگاه ها چیست؟ و چطور می توان فضای ورزشگاه ها را در ایران برای حضور بانوان مناسب کرد؟

من خیلی دوست دارم که برای تماشای فوتبال به ورزشگاه آزادی بروم، حتی جزء خانم هایی هستم که همیشه اخبار فوتبال را پیگیری می کنم. می خواهیم اینجا خاطره ای برایتان تعریف کنم، بازی تدارکاتی تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در جام جهانی چند روز پیش در آزادی برگزار شد،‌ این مسابقه بدرقه تیم ملی برای حضور در جام جهانی روسیه بود، ما همان ساعت بازی در کمپ والیبال تیم ملی که پشت استادیوم آزادی واقع شده، در حال تمرین بودیم و اگر از کمپ بیرون می آمدیم کاملا می توانستیم استادیوم آزادی را ببینیم، این برای من آن روز یک حسرت بود چرا که فقط یک دیوار بین ما فاصله بود. آن روز من حس بدی داشتم به خاطر اینکه یک دیوار بین ما فاصله ایجاد کرده بود، وقتی احساس می کنی با چیزی که علاقه داری به آن فقط یک دیوار فاصله هست، خیلی ناراحت کننده است. در مورد سوال دومتان هم بگویم که برای اصلاح فرهنگ ورزش و ایجاد شرایط مناسب برای پایان دادن به غیبت زنان در ورزشگاه ها،‌در وهله اول باید جامعه ما فحش ندادن و ناسزا نگفتن را یاد بگیرند، این موضوع هم البته مختص ورزشگاه ها نیست، ما ایرانی ها در هر محیط اجتماعی اعم از ترافیک و اجتماعات دیگر باید فرهنگ درست رفتار کردن را یاد بگیریم. با اصلاح این فرهنگ فضای نامناسب ورزشگاه ها نیز اصلاح می شود و زمینه برای حضور زنان در ورزشگاه ها فراهم می شود.

استدلال شما این است که آنچه در ورزشگاه های ایران دیده می شود و تعبیر به بی اخلاقی می شود، باید ریشه های آن را در خارج از ورزشگاه یعنی بطن جامعه ایرانی جست، چه کسی مسئول اصلاح این فرهنگ است؟

نکته شما درست است اگر در ورزشگاه ها فضای نامناسبی برای حضور زنان وجود دارد پس باید ریشه اش را در جامعه ایران جست. ما همه باید از خودمان شروع کنیم، در اینکه فرهنگ اجتماعی ما مشکلاتی دارد، هیچ کسی مقصر نیست جز خود ما. بنابراین باید برای اصلاح فرهنگ ورزشگاه ها از خودمان شروع کنیم. البته من این را هم بگویم اگر قرار است در ورزشگاه های فوتبال ناسزاگویی وجود داشته باشد من هم مخالف رفتن زنان به چنین فضایی هستم.

آلبر کامو،‌ نویسنده نوبلیست فرانسه تعبیر جالبی از اخلاق در ورزشگاه ها دارد،‌ او می نویسد که «من بزرگترین اخلاقیات انسانی را در ورزشگاه های فوتبال یاد گرفتم»، شاید این موضوع یک نوع تعریضی باشد به ماهیت و حساسیت بالای ورزش، رقابت نفس گیر و استرس و فشارهای فوق العاده به ورزشکاران و تماشاگران. با این تعبیر وقتی ورزشکاران و هواداران آنها در محیط رقایت های ورزشی قرار می گیرند به خاطر استرس و اضطراب بالا زودتر عصبانی می شوند و رفتارهای خارج از عرف از خود نشان می دهند؟

نه من این موضوع را تکذیب می کنم، و اصلا این استدلال را قبول ندارم که بزرگترین اخلاقیات ورزشی را می توان در ورزشگاه های فوتبال یاد گرفت چرا که هیجان و رقابت های حساس باعث بی اخلاقی می شود؛ محیط ورزشی آنقدر هیجان و شادابی دارد که غیر ممکن است انسان دچار عصبانیت و بی اخلاقی شود. نظر من همانست که گفتم یعنی اگر در خارج از محیط ورزش ناسزا نگفتیم پس در ورزشگاه ها هم نخواهیم گفت.

انتهای پیام

captcha