امر به خواندن در آیه شریفه «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ» نخستین پیام قرآن کریم و در حقیقت، آغازگر و نقطه شروع وحی و نزول آن است. سفارش برخی آیات به تلاوت قرآن کریم نیز در راستای تغییر فرهنگ و عادات مردم آن عصر و نفوذ و تثبیت مؤلفههای جدید فرهنگی در دوره نزول این کتاب آسمانی و اعصار بعدی بوده است. در واقع، کتاب یکی از ابزارهای اصلی تغییرات فرهنگی در طول حیات بشر بوده است و قرآن کریم در عالیترین جایگاه و به بهترین وجه این هدف را محقق میکند.
قرائت و مطالعه با محوریت وحی الهی بهعنوان بخشی از فرهنگ اسلامی از جایگاه خاصی برخوردار است و اگرچه آیات قرآن کریم به مقوله مطالعه بهمعنای امروزین آن اشاره مستقیم ندارند، اما از این متون مقدس چنین استفاده میشود که مطالعه و کتابخوانی روشمند بهعنوان اصلیترین راهبرد تعالی و پیشرفت، مورد توجه شارع مقدس بوده و بهشیوه مستقیم و غیرمستقیم راهکارهایی در خصوص مطالعه اثربخش مطرح شده است که در ادامه با استناد به آیات، برخی از این راهکارها مرور میشود.
یکی از عوامل اساسی و تأثیرگذار در یادگیری، رعایت فاصله و زمانبندی مناسب برای مطالعه است. این عامل میتواند اثر مطلوبی بر یادگیری و فهم مطالب داشته باشد؛ زيرا مطالعه در فواصل زمانی مناسب همراه با استراحت، میزان یادگیری را بالا ميبرد و به تثبیت و حفظ آموختهها در حافظه کمک میکند. در حقيقت، اين امر تنوع در يادگيری را بهدنبال دارد و مانع تراكم آموختهها در مطالعه و يادگيری دادهها خواهد شد.
در سنت اسلامی در امر آموزش و تعلیم، اصل تدریج و فاصله، سفارش و بر آن تأکید شده است. نزول آیات الهی بر پیامبر اکرم(ص) طی ۲۳ سال برای ابلاغ به مردم ازجمله این موارد است که خداوند در آیه ۱۰۶ سوره مبارکه اسراء میفرماید: «وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَىٰ مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا» قرآنی را جزء جزء و بهتدریج بر تو فرستادیم که تو نیز بر مردم به تدریج قرائت کنی و با صبر و تأنّی به هدایت خلق پردازی، و این قرآن کتابی از تنزیلات بزرگ ماست. لفظ آيه صرفنظر از سياق آن، تمامى معارف قرآنى را شامل میشود و اين معارف در نزد خدا در قالب الفاظ و عبارات بوده كه تنها به وجه تدریجی و جزء جزء در فهم بشر میگنجد، لذا بايد بهتدريج نازل شده باشد تا مردم به آسانى بتوانند در مورد آن تعقل كرده و آیات و مفاهیمش را حفظ کنند.
یکی از موضوعهای مهم و قابل توجه در ارتباط با مطالعه و کتابخوانی و نیز یادگیری، انتخاب زمان است و عاملی که زمان مناسب برای مطالعه و یادگیری را مشخص میکند، آمادگی و توانایی ذهن و فکر انسان است، زیرا آمادگی فراگیر بر میزان آموزش و یادگیری او بسیار مؤثر است. هیچ عاملی به اندازه سستی و کسالت و بیمیلی مانع تعلیم و تعلم نمیشود و از اثرات آن نمیکاهد.
حضرت امام علی(ع) در حکمت ۳۱۲ نهجالبلاغه در خصوص انجام مستحبات، بر شرط تمايل و نشاط سفارش كرده و میفرمایند: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی الْفَرَائِضِ» یعنی دلها را دو حالت روی آوردن و نشاط و پشت کردن و فراری شدن است پس آنگاه که دلها نشاط دارند، آنرا بر انجام مستحبات وا دارید و آنگاه که پشت کرده و بینشاط هستند، به انجام واجبات قناعت کنید.
بر طبق این اصل در حدیث امام معصوم(ع) میتوان گفت فردی هم که به مطالعه میپردازد بايد از لحاظ جسمی و نيز روحی، آمادگی کامل داشته باشد، چراکه هنگام بیحالی و سستی میزان یادگیری فرد کاهش مییابد. در واقع، وادار کردن شخص به امری که تمایلی به آن ندارد یا توانایی آن در وی حاصل نشده است، مانعی جدی در شخص ایجاد میکند، حتی وادار کردن نفس به اندیشه درباره چیزی که بهدلیل خستگی یا ناتوانی و مانند اینها از آن نفرت دارد، سبب افزایش بیمیلی و ناراحتی و نفرت میشود و حجاب و مانعی سخت در ذهن و خیال و اندیشه بهوجود میآید و نمیگذارد آنچه را که اندیشیده است بهدرستی ادراک کند.
حضرت امام علی(ع) در کتاب کافی «وَ هِمَّتُهُ السَّلامَةُ» یعنی قلب و روح سالم را یکی از امتیازات و نشانههای علم میدانند که سبب حرکت و انگیزش برای کسب علم و تداوم و ماندگاری آن در قلب میشود. باید گفت که لازمه کسب علم برخورداری از قوه تفکر و تدبر است و روح بیمار مانع از چنین امری خواهد بود. شروع مطالعه با یاد و نام خداوند متعال بهطور قطع، نتایج مثبتی را بهدنبال خواهد داشت و والاترین و باارزشترین آرامش روح و روان آدمی در پرتو یاد و نام خداوند میسر خواهد شد، همانطور که خداوند در آیه ۲۸ سوره مبارکه رعد بر این موضوع صحه گذاشته و میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» یعنی تنها یاد خداوند آرامشبخش دلهاست. بنابراین، متعلم بايد هنگام درس و مطالعه، از عوامل ایجاد ناراحتیهای روحی و درگيریهای ذهنی که از موانع فهم صحیح و عمیق مطالب است، دوری جوید.
آرامشو سکوت در هنگام مطالعه سبب تمرکز ذهن بر روی مطالب و دقت در مفاهیم شده و در نتیجه افزایش یادگیری را به همراه میآورد. از جمله عواملی که در ایجاد آرامش در فرد هنگام مطالعه و افزایش میزان بازدهی و بهرهوری از آن تأثیرگذار میشود، انتخاب مکان و فضای مناسب است. فراهم آوردن مکانی مناسب برای مطالعه، ضمن ایجاد شرایط روانی مطلوب و افزایش علاقه به مطالعه، به تمرکز حواس نیز میانجامد و مانع از توجه به مسائل حاشیهای میشود.
بهطور معمول، در گام نخست آنچه که در انتخاب مکان مناسب برای مطالعه مورد توجه قرار میگیرد، آرامش مکان برای اجتناب از شلوغی و ازدحام و دیگر عوامل مزاحم است. انتخاب زمان مناسب نیز میتواند شرط آرامش و سکوت برای مطالعه را فراهم کند.
شبهنگام از بهترین مواقعی است که ذهن و فکر آدمی آرام و برای آموزش و یادگیری مستعد است و قرآن و روایات نیز ساعات شب را بهترین اوقات برای تفکر، فهم مطلب و کسب علم و دانش معرفی میکنند. از نظر قرآن همچنین، شب بهترین زمان برای خواب و تجدید قوای ذهنی و جسمی شمرده شده است، زيرا در هنگام شب بسیاری از امور روزمره که ممکن است ذهن انسان را به خود مشغول دارد، لااقل بهصورت موقت وجود ندارد. اهتمام به نماز شب از جمله توصیههای قرآن در همین راستاست و در آیه شش از سوره مبارکه مزمل میخوانیم: «إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا» یعنی البته نماز شب و دعا و ناله سحر بهترین شاهد اخلاص و صفای قلب و دعوی صدق ایمان است.
آرامش و سکوت طبیعی، میزان توجه به آیات و درک معانی آن افزایش مییابد. ابنکثیر دمشقی در تفسیر این آیه گفته است: بیدار ماندن و عبادت بهترین تناسب را میان دل و زبان ایجاد میکند و مناسبترین وقت برای تلاوت قرآن کریم است.
از دیگر عواملی که میتواند زمینهساز مطالعه موفق و کاربردی باشد، تکرار در مطالعه منبع مطالعاتی و مرور یافتههاست. تکرار در مطالعه از یک طرف به کسب مفاهیم جدید منجر میشود و از طرف دیگر، به ماندگاری آموختهها و مطالب در ذهن فرد کمک میکند.
قرآن کریم برای تثبیت و اثرگذاری برخی حقایق و واقعیتها همچون امور مربوط به وحدانیت خداوند متعال، دعوت به تفکر و تعقل و اجتناب از گناه را از شروط اصلی دانسته و این شروط را در جایجای سور و آیات قرآن کریم، تکرار میکند. زيرا تکرار مفاهیم باعث تثبیت و اثرگذاری در اذهان مردم خواهد شد. از جمله این موارد، آیات مربوط به یکتایی و یگانگی خداوند متعال در سوره مبارکه نمل است که بهصورت مکرر و از آیات ۶۰ تا ۶۴ تکرار میشود؛ همچنین میتوان به عبارت «فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» در سوره الرحمن اشاره کرد که بارها تکرار شده است.
خواجه نصيرالدين طوسی نيز بر نقش تکرار در حفظ و يادگيری تأکيد کرده است و میگوید شایسته است که طالب علم برای خودش در تکرار درس اندازهای قرار دهد؛ چون این کار باعث میشود تا به آن اندازه نرسد، دلش آرام نگیرد و خوب است که درس روز گذشته را پنج مرتبه و دروس روز قبل از آن را چهار مرتبه و روز قبل از آن را سه مرتبه و قبل از آن را دو مرتبه و روز قبل از آن را یک مرتبه تکرار کند که این کار منجر به حفظ درس میشود.
البته باید توجه داشت که این تکرار مطالب زمانی مفید است که همراه با فهم آنها باشد، زیاد فکر کردن و فهمیدن از زیاد تکرار کردن و درس خواندن سودمندتر است در غیر این صورت، تأثیری در روند رشد علمی شخص نخواهد داشت، چراکه تکرار محض و بدون تحلیل مطالب صرفاً بهمعنای حفظ و تثبیت مطالب، در ذهن برای یادآوری سریع آنهاست.
از جمله شیوههای بسیار مناسب و تأثیرگذار در امر مطالعه و یادگیری و حفظ مطالب، یادداشتبرداری است. با استفاده از این شیوه حجم مطالب کمتر و به ثبت مطالب در حافظه کمک میشود. یادداشتبرداری هنگام مطالعه یا پس از آن، از راههایی است که مطالعات انسان را مفیدتر میکند و زمان صرف شده برای مطالعه را بارور میکند، به تعبیر دیگر، یادداشتبرداری نوعی از مطالعه بهشمار میرود.
بر طبق متون دینی، در سیره معصومان(ع) نوشتن و یادداشت کردن مطالب، یکی از شیوههای مرسوم آموزشی بوده است که امامان(ع) افزون بر سفارشهای لازم به شاگردان در نوشتن آموزهها، گاه خودشان مطالب را برای شاگردان مینوشتند و گاه مطالب را بهگونهای بیان میکردند که بتوانند یادداشت کنند و حتی گاهی شاگردان را بر یادداشت نکردن آموزهها توبیخ میکردند. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) بر این امر تأکید شده و حضرت خطاب به یاران فرمودند: علم و دانش را به بند آورید. عرض کردند: راه و رسم به بند کشیدن علم و دانش چیست؟ فرمودند کتابت و نگارش آن.
همچنین روایت شده است که مردی از انصار حضور پیامبر(ص) میرسید، در مجلس ایشان شرکت میکرد و سخنانی از آن حضرت میشنید که سخت او را به وجد میآورد و برای او شگفتانگیز جلوه میکرد اما نمیتوانست آنها را به خاطر بسپارد لذا نگرانی خود را با حضرت درمیان گذاشت. رسول خدا(ص) به او فرمودند: برای حفظ و نگهداری این سخنان از دست خویش مدد گیر و به دستش اشاره فرمودند که آن گفتار و بیاناتشان را بنویسد. از این روایت برمیآید که پیامبر(ص) بر امر نگارش در جهت حفظ مطالب و جلوگیری از نسیان و فراموشی آنها تأکید کردهاند زیرا نگارش مطالب و محتوای علمی، سبب پایداری و ماندگاری آنها میشود. کسی که معلومات علمی خود را بر روی کاغذ نیاورد و آن را ثبت وضبط نکند، نمیتواند این معلومات را در شمار علم و دانش خویش محسوب کند.
امام صادق(ع) در این خصوص میفرمایند: «كتُبُوا؛ فإنّكُم لا تَحفَظُونَ حتّى تَكتُبوا» یعنی بنويسيد؛ زيرا تا ننويسيد، حفظ نمىكنيد. همچنین در حدیث دیگری از حضرت آمده است: «القَلبُ يَتَّكِلُ علَى الكِتابَةِ» یعنی دل، به نوشتن آرام مىگيرد. این حدیث امام(ع) حاکی از آن است که نویسنده مطالب و نوشتهها نسبت به حفظ و بقا و ماندگاری آنها اعتماد و قوت قلب و اطمینان دارد؛ از آن روی که کمترین نوشتهها از قویترین حافظهها قدرت ماندگاری و کارایی بیشتری دارند و از سوي دیگر، انسانها در مقایسه با آثار منقول و شفاهی، به نوشتهها و آثار مکتوب و اعتبار آنها، اعتماد و اتکای بیشتری دارند.
منبع: مقاله «مطالعه مفید و اثربخش از نگاه آیات و روایات» به قلم سهراب مروتی، محمدحسن وندی، فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و ساماندهی اطلاعات، دوره ۲۵، شماره ۳.
انتهای پیام