به گزارش ایکنا، زینب بهجتپور، مدرس حوزه و دانشگاه، دهم فروردین در نشست علمی «تحلیل تنزیلی جایگاه اخلاق در تربیت قرآنی» گفت: دانش تربیت اخلاقی از دانشهای پرسابقه است و از دیرباز مورد توجه اندیشمندان دینی بوده و آثار زیادی هم در این عرصه تولید و ساحتهای متنوعی برای آن مانند فلسفه اخلاق، اخلاق عملی و نظری و ... ایجاد شده است.
وی افزود: همه مزایای علم اخلاق تا زمانی که منجر به ایجاد ملکات نفسانی و رفتارهای بیرونی نشود ثمردهی لازم را ندارد و این ثمردهی نیازمند یکسری روشها برای از بین بردن صفات ناپسند و تحکیم صفات مثبت و نیکوست تا بتواند در عمل انسان جلوهگر باشد.
این مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ما آثار زیادی در زمینه تربیت اخلاقی قرآنبنیان نداریم، اظهار کرد: در تعریف تربیت اخلاقی لازم است چند محور مورد توجه قرار بگیرد؛ محور اول فرایندبودن است یعنی تربیت یک مقوله فرایندی و زمانبر است؛ مربی با عنصری به نام انسان روبروست و در طی مدت یک زمان مناسبی میتواند به تربیت او اقدام کند. محور دوم راهکارمحور بودن این موضوع است یعنی تربیت دنبال ارائه طریق و راه به متربی است به نحوی که وقتی مربی با یک ضدارزش و یا ارزش روبرو شود بتواند با راهکار مناسب اقدام کند.
بهجتپور با بیان اینکه وجود مربی و متربی، محور دیگر در تربیت اخلاقی است، تصریح کرد: ارکان و قوام تربیت، وجود متربی و مربی است که دو حالت دارد. گاهی اوقات مربی یک حقیقت جداگانه از متربی دارد ولی گاهی متربی و مربی خود انسان است؛ در روایتی بیان شده است: کسی که خودش را در مقام مربیگری برای مردم قرار دهد خودش سزاوار آن است که مخاطب آن آموزهها باشد و قبل از ایکه بخواهد دیگران را تادیب کند باید خودش را تادیب و تعلیم کند.
مدرس حوزه و دانشگاه اضافه کرد: محور دیگر بسندهنکردن به ملکات نفسانی است اگر ما اخلاق را مشتمل بر ملکات نفسانی و بایستههای کرداری بدانیم نباید آن را به ملکات نفسانی خلاصه کنیم. همچنین محور بعدی هم این است که تربیت، سن خاصی ندارد و حتی در دوره جنینی هم این تربیت معنا دارد و نمیتوان سن تربیت را به محدوده خاصی منحصر کنیم.
وی افزود: برخی تربیت اخلاقی را محدود به آموزش کرده و بر حیطه شناختی تاکید دارند و تربیت اخلاقی را اینگونه تعریف میکنند که تربیت یعنی آنچه مراکز آموزشی و مدارس و ... برای کمک به افراد جهت تفکر درباره مسائل درست و نادرست و تمایل به خوب بودن اجتماعی انجام میدهند. یا تربیت اخلاقی را به واقعیتیافتن نیکی طبیعت انسان تعریف میکنند و اینکه فرد با تکیه بر درونمایه فطری خود فضائل را کسب کند.
وی ادامه داد: برخی هم تربیت اخلاقی را به کسب برخی صفات محدود کردهاند مثلا گفتهاند تربیت اخلاقی ناظر به پرورش استعدادهای روحی و اخلاقی درونی و مقدم بر آموزشهای فکری است و تعریفی هم تخلق به صفات الهی را تربیت میداند که همه اینها محدود به یک جنبه است و فرایندها را حذف کردهاند.
بهجتپور بیان کرد: اینکه تربیت را به فرایند زمینهسازی و به کارگیری شیوههایی جهت شکوفاسازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها و آداب اخلاقی و از بینبردن آداب غیراخلاقی در خود انسان و دیگران تعریف کنیم جامعتر از تعاریف قبل است. منظور ما از فرایند مسیری است که مربی با متربی طی میکند و در سه ساحت، شناخت، رفتار و عاطفه مورد استفاده قرار میگیرد بنابراین شیوهها شامل همه ساحتهای تربیتی خواهد بود و این تعریف شامل ملکات درونی و صفات و بروز و ظهور رفتاری و بیرونی است.
مدرس حوزه و دانشگاه اظهار کرد: قرآن کریم نسخه هدایتبخش الهی است و این کتاب نورانی مجموعهای توصیفات توصیهها است و حقایقی از جهان غیب را برای انسان بیان کرده است. در ظاهر الفاظ قرآن، وزن توصیهها نسبت به توصیفات کمتر است ولی وقتی با نگاه ترتیب نزولی، هنجارسازی و پایش و مراقبت نگاه کنیم وزن توصیهها به مراتب نسبت به توصیفات بیشتر خواهد شد و باید و نباید ایجاد میکند.
وی افزود: مثلا در بحث پاکدامنی ما با مجموعهای از گزارهها روبرو هستیم از جمله مذمت قوم لوط، توصیف عبادالرحمان و اینکه آنها از آلودگی جنسی پرهیز دارند، بیان داستان مریم(س)، اشاره به جایگاه رفیع مریم(س) در دنیا و آخرت، بیان داستان یوسف(ع) به عنوان الگوی پاکدامنی نمونهای از این گزارههاست و همه اینها به ترتیب نزول هم رخ داده است.
بهجتپور بیان کرد: شخصی که به عنوان مربی دغدغه دارد روش مهندسی فرهنگی قرآن را بررسی کند، میتواند با تبیین عاقبت پاکدامنی برخی افراد و ناپاکی دیگر به تربیت مربی بپردازد و به مخاطب گرفتار در این شرایط هشدار میدهد یا با نشاندادن عاقبت خوش کسانی مانند یوسف(ع)، مخاطب را میتوان به سرنوشت خوب کارهای نیک سوق دهد و او را به مسیر پاکی امیدوار کند.
وی افزود: اگر کسی بخواهد از روش قرآن در ایجاد تربیت الگو بگیرد باید با توجه به مخاطب توصیفاتی در مراحل مشخصشده انجام دهد. روش قرآن این است که با توصیف، توصیه میسازد. نکته دیگر اینکه قرآن ناظر به مخاطب زمان نزول سخن گفته و مسائل او را حل کرده است و در این شرایط هم حجم توصیهها خیلی زیاد است. توجه به تربیت نزول پلههای رشد و تعالی مخاطب و حل مشکلات او را نشان میدهد.
وی افزود: مثلا در سورههای اولیه که نازل شده است یک زیرساختی برای انسانی که دنبال تربیت متعالی است قرار میدهد؛ از همان سوره مبارکه علق ارتباط بنده و خالق را وصل میکند و خالق را تنها کسی میداند که شایسته ربوبیت است و در همانجا طغیانگری انسان را محکوم میکند و علت این طغیان را هم احساس استغنا از خدا بیان میکند. در سوره مبارکه قلم 9 صفت افرادی که در برابر مسیر درست میایستند برمیشمارد و فرجام مجرمین و افراد نیک را شمارش میکند.
بهجتپور اضافه کرد: در سوره مزمل به رسالت پیامبر توجه میدهد و مخاطب را به عاقبت دردناک فرعون سوق داده و مخاطب را از سرکشی دربرابر پیامبر برحذر میدارد. در سوره مدثر هم که چهارمین سوره نازله است باز مکذبان را از جهنمی که در اختیار آنان است پرهیز میدهد. این مسیر در سورههای دیگر هم بیان میشود و به تربیت مخاطب میپردازد.
بهجتپور تصریح کرد: نکته کلیدی که باید به آن توجه کرد این است که قرآن، کتاب تحولی است و با نظر به فطرت انسان به تربیت او پرداخته است و با کتاب دانشی تفاوت دارد. اگر در قرآن به یک دانش اشاره دارد باز اهداف تربیتی و اخلاقی را دنبال میکند لذا دانشهای مختلفی که بیان شده است گاهی مانند فقه خیلی وسیع است و برخی نیمی از آیات قرآن را متضمن مباحث فقهی میدانند یا دانشی مانند مباحث کلامی و اعتقادی که مقدار زیادی از آیات را به خود اختصاص داده است ولی برخی دانشها مانند روانشناسی به صورت تعاملی مطرح یا برخی دانشها مانند شیمی و زیستشناسی به صورت اشاره در قرآن مورد استفاده قرار گرفته است.
بهجتپور با بیان اینکه دانش تربیت به خاطر هماهنگی با هدف قرآن بسیار مورد توجه قرآن کریم بوده است، گفت: تفسیر تنزیلی علاوه بر مبانی و پیش فرضهای مشترک با سایر روشهای تفسیری یکسری مبانی اختصاصی هم دارد که از جمله میتوان به فطرتمداری آیات قرآن اشاره کرد. از جمله قرآن کریم فرموده است که خداوند فطرت انسان را مبتنی بر فطرت الهی خلق کرده است و این آموزه منحصر به انسان معاصر دوره نزول نیست و شامل همه انسانها در طول زمان میشود.
انتهای پیام