از «ترور» پرهیاهوی نعیمی تا «سرباز» صامت شاهوردی
کد خبر: 4187046
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۶
بازتاب تصویر تلخ ترور به شهادت صحنه تئاتر/ 1

از «ترور» پرهیاهوی نعیمی تا «سرباز» صامت شاهوردی

آمار بیش‌ از 17 هزار شهید ترور طی 44 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به همان اندازه که غمی سخت و جانکاه را به ملت ایران تحمیل ساخته، عرصه هنرهای نمایشی را بر آن داشته تا در بازتاب این وقایع با نسل‌های مختلف مخاطبان توفیق کیفی بالا با نمایش‌هایی انگشت‌شمار به دست آورد.

به گزارش ایکنا؛ امروز مصادف با سالگرد شهادت آیت‌الله دستغیب در سال 1360 به دست یکی از اعضای منافقین است. در این مسئله تردیدی وجود ندارد که مواجهه با مقوله «ترور» و فعلیت «تروریسم» در هیچ تفکر و دیدگاهی در جهان نه قابل دفاع است؛ نه پدیده‌ای است که به‌ غیر از ذم و تقبیح آن در تفکر اجتماعی و انسانی؛ رویکردها و نگرش‌های سیاسی  با هر بینشی محلی از معنا و تعبیر پیدا کند.

شاید به زبان ساده‌تر بتوان گفت رفتن سراغ عملی غیرانسانی چون «ترور»، یا تلاش برای پرورش تفکر «تروریسم» به مصداق واقعی کلام به‌معنای کشیدن خط قرمز بر جایگاه رفیع گفت‌وگو و تعامل در شرایط اجتماعی، انسانی و نادیده گرفتن منطقی است که در سایه کلام و ارتباط می‌تواند به‌ عنوان مهمترین وجه تمایز اشرف مخلوقات با تمامی آفریده‌های پروردگار شناخته شود.

در دیدگاه فلسفی و منطبق بر نگرش‌های فعلیت‌های کُنشگر و کُنشزا، مثلثی چون «تفکر»؛ «تأمل» و «تعمق»؛ مفاهیمی را در بطن خود شکل می‌دهند که در قامت آن در تمامی نگرش‌های فلسفی و دینی، انسان را به‌ عنوان اشرف مخلوقات جهان خلقت در میان تمامی آفریده‌های پروردگار ممتاز یگانه می‌سازد؛ تا این آفریده با پرهیز از نسبت ‌به خوی وحشی‌گری دیگر موجودات در ساحت همان مثلث یاد شده (تعقل؛ تأمل؛ تفکر) با محوریت مفهوم گفت‌وگو و ارتباط اجتماعی بتواند در مسیر حل مشکلات خرد و کلان خود گام بردارد.

اهرم ترور در برابر انقلابی که تفکرش صلح‌طلبی است

مرور تاریخی مفهوم «ترور» نه‌تنها در کشورمان که یکی از بیشترین آمارهای فقدان هم‌وطنانمان را در قالب این عمل مذموم در بطن خود نمایندگی می‌کند؛ در تمام جهان نیز نشان می‌دهد که سابقه این عمل مذموم نه زاییده دوران مدرن و متجدد که به سده‌های دور و دیر بازمی‌گردد.

از سویی‌ دیگر با مرور تاریخ انقلاب شکوهمند اسلامی از بهمن 1357 و به بار نشستن نهال انقلاب تا به امروز، یکی از اصلی‌ترین گفتمان‌های انقلاب کشورمان که مفاهیم و ریشه‌های آن در دین هدایتگر و مبین اسلام چون صلح‌طلبی؛ همزیستی؛ نوع‌دوستی؛ ایستادگی و مقاومت به تعبیر و تجلی نشسته است؛ پرچم صلح‌طلبی و اتکا بر توانمندی و باورهای اسلامی از زمان پذیرش این دین در تاریخ تمدن کشورمان خودنمایی می‌کند و شکوه آن را طی 44 سال تاریخ معاصر ایران شاهد هستیم.

پس با اتکا به این مسئله پر بیراه نیست که گفته شود جمع‌آوری تمامی موارد یاد شده زیر چتر واحدی به‌نام جمهوری اسلامی ایران سبب شد تا ماحصل این تفکر و خروجی آن به نقطه‌ هدفی برای کشورهای غاصب، استعمارگر و دارای تفکر استکباری در مسیر به زانو درآوردن انقلاب و سلطه بر مردمان انقلابی، اسلامی و ایرانی در راستای تحقق اهداف شوم و پلیدشان با رویکرد استعمارگرایانه بدل شود.

بازتاب تصویر تلخ ترور به شهادت صحنه تئاتر

1358 تا 1360، از ترور آیت‌الله مطهری تا ترور ناموفق مقام معظم رهبری

مرور تاریخ چهل و چهارساله انقلاب اسلامی از بهمن 1357 تا امروز برگ‌های خونین و تلخی از قربانیان مختلف و شهدای متعدد ترور را بازتاب می‌دهد.

نقطه واحد تمامی اقدامات تروریستی بی‌تردید ضربه زدن به درخت تنومند و تناور انقلاب اسلامی، میوه‌های پرثمر آن طی این تاریخ بشکوه به‌شمار می‌رود و ثمره آن اقدامات ننگین در قالب ترورهای مختلف و متعدد شهادت و به خون غلتیدن نامداران و بزرگ‌مردانی از آسمان دین، سیاست، فرهنگ، هنر، علم و دانش کشورمان بوده ‌است.

اگر سال 1358 به‌عنوان نخستین سالی که از ابتدای آن شاهد اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران در پس پشت تاریخ شوم پهلوی را به عنوان فصلی از برگ‌های زرین تاریخ معاصر کشورمان به‌شمار آوریم؛ باید به تلخی به این نکته نیز اشاره کنیم که سال 1358 را می‌توان سال «ترور» در کشورمان نام‌گذاری کرد. تلخ‌تر آنکه اغلب افرادی که در این سال توسط مزدوران تروریسم شربت شهادت نوشیدند از چهره‌های شاخص جریان انقلاب و نهضت مردمی پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بر رژیم پهلوی به‌شمار می‌رفتند.

11 اردیبهشت 1358 فصلی برای به خون غلطیدن «آیت‌الله مرتضی مطهری»؛ مرد اخلاق، اسوه علم و معلم بزرگ تاریخ انقلاب بود و شهریور 1358 حاج مهدی عراقی نیز به‌عنوان یکی از وزنه‌های سترگ حرکت‌های سیاسی و اجتماعی در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی در حادثه ترور ناجوانمردانه به دیدار حضرت حق شتافت.

در فصل و برگی دیگر در آبان 1358 «آیت‌الله سیدمحمد قاضی‌طباطبایی» درست پس ‌از نماز عید قربان شاید به تعبیری راستین بتوان گفت ابراهیم‌وار جان و تن خود را قربانی انقلاب کرد و «آیت‌الله محمد مفتح» از پرچم‌داران پیروزی انقلاب، از نظریه‌پردازان جمهوری اسلامی ایران و اصل ولایت فقیه در آذرماه 1358 در دانشکده الهیات دانشگاه تهران ترور شد.

سیل رفتار کوردلانه در قالب ترورهای دشمنان انقلاب اسلامی در سال 1358 و یکی، دو سال بعد از آن با نام شهدای بزرگ‌نام و عالی‌مقامی چون «آیت‌الله بهشتی»؛ «دکتر رجایی»؛ «دکتر باهنر» و «آیت‌الله سیدعبدالحسین دستغیب» به عنوان سومین شهید محراب که در حال حرکت به سمت محل برگزاری نماز جمعه ترور شد؛ ادامه یافت.

الحق و الإنصاف باید خدای منان را شاکر بود که در میان این سیل ترورها در قالب خواست و مشیت الهی، برخی از اعمال کوردلانه تروریست‌ها به توفیق منتج نمی‌شد. یکی از مهم‌ترین آنها ترور ناموفق حضرت «آیت‌الله خامنه‌ای» در ششم تیر 1360 در مسجد ابوذر تهران بود که آن زمان ایشان در مقام ریاست جمهور مشعول خدمت به انقلاب بودند که به مجروحیت معظم‌له منتج شد.

بازتاب تصویر تلخ ترور به شهادت صحنه تئاتر

ترور سردار دل‌ها و بازتاب جهانی آن

برگ‌های تاریخ انقلاب از سال 1357 تا به امروز را اگر به تورق بنشینیم فصل مهمی از ترورهای دیگر را در قالب سرداران رشید اسلام، دانشمندان بزرگ و به‌نام کشورمان در عرصه‌های مختلف شاهد بوده‌ایم که شاید یکی از تلخ ترین آنها که بازتاب عمیق و جهانی داشت در 13 دی 1398 و شهادت مظلومانه و ترور ناجوانمردانه سردار سپهبد شهید «حاج‌قاسم سلیمانی» در قالب سردار مقاومت و سردار دل‌ها به رقم نشست.

سرداری که نه‌تنها برای ملت انقلابی ایران که برای تمام ملل پیرو تفکر مقاومت و فلسفه آزادی‌خواهانه در برابر منش تکفیری و قدرت‌های مستکبر نه‌تنها تمام ایران که جهان را داغ‌دار خود کرد.

ترور کوردلانه‌ یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان هسته‌ای کشورمان شهید «محسن فخری‌زاده» در هفتم آذر 1399 برگی دیگر و ننگین از رفتار تروریست‌ها در قالب ضربه زدن به درخت تناور و تنومند انقلاب به‌شمار می‌رود.

بازتاب تصویر تلخ ترور به شهادت صحنه تئاتر

دستان خالی و کم‌بار هنرهای نمایشی در بازتاب شهدای ترور

در کنار خط باریکی از روایت تاریخ سترگ ترور در کشورمان و با وجود کارنامه خونبار شهدای ترور؛ مسئله اینجاست که زبان فرهنگ و هنر به‌عنوان یکی از زبان‌های واسط برای روایت تاریخ در قالب زبان زیبایی‌شناسانه‌ خود به‌ویژه در عرصه هنرهای نمایشی نتوانسته دستانی پُر و توانمند در بازتاب برگ‌های زرین تاریخ انقلابمان در قالب مسیر ایستادگی و مقاومت با نثار خون شهدای عرصه ترور داشته باشد در این مسیر رسالت خود را چون عرصه کتاب و ادبیات به‌خوبی ایفا کند.

شاید مرور این کارنامه بیشتر از آن‌که فخری بر عرصه تئاتر و هنرهای نمایشی کشورمان باشد بازتاب‌دهنده‌ عقبه تلخ، غمگین و آمار دهشتناکی است که حوزه تئاتر و حتی سینما در روایت آن نتوانسته نقش رسالت‌گون خود را با محوریت وقایع به وقوع پیوست در سایه حوادث ترور در دو بُعد «بازتاب آن تلخی‌ها» و «روی کردن دست دشمنان انقلاب» در ساخت تولید آثاری مختلف و متعدد در قالب هم‌نشینی با نسل‌های مختلف انقلاب اسلامی ایفا کند.

نقشی که در جهت تجمیع حافظه تاریخی و روایت آن برای شکل‌دهی به حافظه جمعی نسل‌هایی که از دهه‌های نخست انقلاب فاصله گرفته یا در سال‌های پس پشت دهه‌های نخستین انقلاب به دنیا آمده‌اند گام برداشته و آورده‌هایی با زبان هنر نمایش برای عرضه به آن‌ها ارائه دهد.

حال در دو گزارش به بهانه سالروز ترور شهید آیت‌الله دستغیب، به مرور برخی از آثار در عرصه هنرهای نمایشی کشور می‌نشینیم که با وجود تعداد اندک، می‌توانیم آنها را به‌عنوان آثاری بَرشماریم که در قالب تک‌ستاره‌هایی زاییده رفتاری خودجوش تا عملی از سوی مسئولان و متولیان در حوزه متولیان هنر کشورمان تولید شده و چه در عرصه ارتباط با جامعه مخاطبان، چه اقبال جامعه منتقدان و رسالت کلان عرصه هنرهای نمایشی یعنی دعوت عموم مردم و جامعه به تفکر و تأمل درباره اتفاق و وقایع رخداده در تاریخ انقلاب دستی گرم و توانا داشته باشند.

آنچه در ادامه از خاطر شما می‌گذرد بخش نخست مرور این آثار است.

بازتاب تصویر تلخ ترور به شهادت صحنه تئاتر

ترور با شمشیرِ «ابن‌ملجم مرادی» به روایت حمیدرضا نعیمی

یکی از آثار ماندگار و جریان‌ساز با محور ترور و شیوه متفاوت نگریستن به موضوع و محور روایت در حوزه هنرهای نمایشی کشورمان به نمایشی بازمی‌گشت که دست روی یکی از اتفاقات تلخ و غمبار تاریخ صدر اسلام گذاشته است.

نمایشی با نام «ترور» به نویسندگی و کارگردانان یکی از هنرمندان مؤلف کشورمان یعنی حمیدرضا نعیمی با نگاهی متفاوت به یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ صدر اسلام، شهادت حضرت علی(ع) به دست «ابن‌ملجم مرادی» در روایتی مستقیم و آشکار در موجهه با مخاطب قرار گرفت.

حمیدرضا نعیمی درباره این اثر گفته بود: «این مواجهه‌ای سیاسی است که برتری هنری تئاتر نسبت‌ به هر رسانه دیگر را نشان می‌دهد و کنش‌های معاصر را در ارجاع به گذشته و تاریخ چون باز شدن یک دُمَل چرکین و بازنمایی یک زخم نمایان می‌کند. این‌گونه دردهای جهان را آشکار می‌سازد.»

بازتاب تصویر تلخ ترور به شهادت صحنه تئاتر

با توجه به قلم، نگاه و روایت حمیدرضا نعیمی این اثر در روزهای نخستین اجرا برای اعمال برخی از تغییرات ازسوی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قریب یک هفته اجرای خود را متوقف کرد و بعد از دریافت تأییدیه مجدد توانست به اجرای خود ادامه دهد و به یکی از آثار ماندگار کارنامه حمیدرضا نعیمی بدل شود.

بهزاد فراهانی؛ میترا حجار؛ فرید قبادی؛ بهناز نازی؛ سعید داخ؛ یعقوب صباحی؛ محمد ساربان؛ کاظم هژیرآزاد؛ کتانه افشاری‌نژاد؛ نقی سیف‌جمالی؛ سیاوش چراغی‌پور؛ امیر مهدی‌کیا؛ بهروز پوربرجی؛ بهنام شرقی؛ شقایق فتحی؛ سروش کریمی؛ پیروز میرزایی؛ مهرداد خانی و محمد نژاد از بازیگران این اثر پر شخصیت در قالب نگارش و کارگردانی حمیدرضا نعیمی به شمار می‌روند.

بازتاب تصویر تلخ ترور به شهادت صحنه تئاتر

روایت ترور امیرکبیر بعد از گذر 36 سال از تجربه توقیف توسط ساواک

سال 1394 در قالب تولید آثار تئاتری با محوریت «ترور» سالی پربار بود و شاید می‌توان این سال را پوششی هرچند از نگاه کمی ناچیز اما در قالب کیفیت برتر نسبت‌ به سال‌ها و دهه‌های پیش ‌از خود دانست.

یکی دیگر از آثار حوزه مرتبط به بازنمایی «ترور» در کشورمان به نامی بازمی‌گردد که بی‌تردید خود فخری برای حوزه تئاتر و عرصه هنرهای نمایشی کشورمان به‌شمار می‌رود. «دکتر علی رفیعی» با نمایش «خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار از زندگی و قتل میرزا تقی خان فراهانی» که آبان‌ماه 1394 این اثر را با حضور بازیگران نامداری چون سیامک صفری؛ مهدی سلطانی؛ مریم سعادت؛ مصطفی ساسانی؛ نسرین درخشان‌زاده؛ فروغ قجابگلی؛ زهیر یاری؛ هوشنگ قوانلو و وحید آجرلو به صحنه بُرد و با دو تمدید در بستر شب‌های اجرا؛ مخاطبان کثیری را پای یکی از نامدارترین آثار کارگردان معاصر کشورمان با محوریت زیست، ترور و قتل صدراعظم بزرگ کشورمان (امیرکبیر) نشاند.

نمایشی که 38 سال قبل‌از تاریخ اجرای خود در سال 1394؛ یعنی در سال 1356 در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر به صحنه رفته و توسط ساواک در شب‌های نخست توقیف شد و اجرایی ناکام را پشت‌ سر گذاشته بود. اما این‌بار با نگرش و روایتی نو در قالب حمایت اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد فرهنگی رودکی با بازیگرانی تازه‌نفس به صحنه رفت.

دکتر رفیعی درباره تولید و اجرای این اثر گفته بود: «این نمایش به بهانه نقل داستان قتل و یا به تعبیر بهتر ترور امیرکبیر رودررویی جامه‌دار -نماد مردم خوش‌باور و پر امید اما ضعیف- اثری با قهرمانی است که می‌خواهد از یک‌سو نظام فاسد سلطنتی را اصلاح کند و از سوی دیگر، تکیه‌گاه خود را میان مردم از دست ندهد. تمام پرده‌های این نمایش در صحنهٔ یک حمام رخ می‌دادند. حمامی که در اولین پرده آن، خون میرزا تقی خان امیرکبیر است که برای ابدیت بر آن نقش بسته است.»

یکی از ویژگی‌های ممتاز این اثر در طراحی صحنه آن و بدل کردن صحنه تالار وحدت به حمام سنتی در قالب روایت ترور امیرکبیر و استفاده کردن از شش تن آب در طراحی صحنه بود که خود سیمایی متفاوت از روایت این اثر را در قالب حس همذات‌پنداری مخاطب با خود به‌همراه داشت.

بازتاب تصویر تلخ ترور به شهادت صحنه تئاتر

ادای دین نمایش میدانی «سرباز» به چهلمین روز شهادت سردار دل‌ها

دی ماه ۱۳۹۸ و بعد از خبر ترور ناجوانمرادنه و شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی توسط نیروهای آمریکایی، هنرمندان تئاتر همچون دیگر اقشار جامعه هنری تلاش کردند تا با هنر خود پاسخی به این فقدان تلخ و عذاب بزرگ در سایه آسمانی شدن سردار مقاومت بدهند.

به همین سبب گروه نمایشی «کارگاه هنر ایران» به سرپرستی امیرحسین شفیعی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۹۸ و به مناسبت چهلمین روز شهادت سردار سلیمانی نمایش عظیم میدانی «سرباز» را همزمان با برگزاری جشنواره تئاتر فجر در گام سی‌وهشتم به اجرا بردند.

نمایش «سرباز» به نویسندگی امیرحسین شفیعی و کارگردانی پژمان شاهوردی بر اساس مستندات و روایت‌های موجود از سه فراز مهم زندگی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، تولید ‌شد.

سه فراز از زندگی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که «سرباز» بر اساس آنها شکل گرفت شامل دفاع مقدس، جنگ ۳۳ روزه لبنان و ریشه‌کن کردن داعش در سوریه و عراق تا ترور کوردلانه و شهادت سردار بود.

«سرباز» به عنوان محصول مشترک اداره‌کل هنرهای نمایشی و انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، نمایشی بی‌کلام بود و نویسنده و کارگردانش کوشیدند با خلق تصاویر خلاق، مفاهیم اثرگذار این تئاتر میدانی را در مدت زمان ۲۵ دقیقه به مخاطب منتقل کنند.

در آن نمایش پژمان شاهوردی، مهدی جودکی، مسعود کردی، سیاوش مقدسی، علیرضا حسینی، مبین کبودوند، عارف کاوند، آرش فلاحی‌فرد، علی دهریزی و میثم کردی به عنوان بازیگر حضور داشتند.

پایان بخش اول...

گزارش از امین خرمی

انتهای پیام
captcha