همانگونه که میدانیم و همه به آن واقف هستیم، انسان طبیعتاً موجودی اجتماعی است و برخلاف سایر موجودات، علاوه بر خود، به سرنوشت و وقایع مرتبط با جامعه نیز حساس است و نمیتواند بیتفاوت باشد؛ هرچند که در تشخیص دچار اشتباه شود و در سرنوشت ناگوار جامعه نقش ایفا کند.
از منظر اسلام نیز انسان علاوه بر وظایف فردی، وظایف اجتماعی دارد، در قبال جامعه مسئول است و باید در آخرت نیز پاسخگوی کنشهای اجتماعی خود باشد. پیامبر(ص) فرمود: «ألا کُلُّکُم راعٍ و کُلُّکُم مَسؤولٌ عَن رَعِیَّتِه؛ بدانید هر کدام از شما مسئول هستید و درباره افرادی که به سخن شما گوش میدهند، بازخواست خواهید شد.» لذا افراد علاوه بر حیطه شخصی در حیطه نفوذ خود به نسبت جایگاهی که دارند، در مقام عضو یک خانواده یا مدیر یک اداره یا رئیس یک سازمان و...، سطح مسئولیتشان متفاوت میشود و با افزایش سطح نفوذ، میزان مسئولیتشان هم افزایش پیدا میکند.
بنابراین مشارکت در تعیین سرنوشت نه فقط یک حق، بلکه تکلیفی شرعی و عقلی است، همچنان که آیه ١١ سوره رعد میفرماید: «...إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ...؛ خداوند بر آن نیست تا نعمتی را که به قومی عطا کرد، تغییر دهد تا وقتی که آن قوم حال خود را تغییر دهند.» یعنی اراده تغییر باید از ناحیه مردم باشد؛ وگرنه خداوند جامعه ایستایی را که دست روی دست بگذارد، اصلاح نخواهد کرد. پس روش ایجاد اصلاح و تغییر در وضعیت و در نظام مبتنی بر مردمسالاری، شرکت فعال در انتخابات است.
از سوی دیگر، مردم در خصوص سیاستهای خرد و کلان کشور نظراتی دارند که امکان بهکارگیری آنها فقط از طریق شرکت در انتخابات است. درواقع شرکت در انتخابات، مشاوره دادن مردم به نظام در خصوص نحوه اداره کشور محسوب میشود. خداوند در آیه ٣٨ سوره شوری ضمن اشاره به مؤمنانی که استحقاق بهشت دارند، خصوصیاتی را بیان میکند که یکی از آنها مشورت در امور است: «وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ؛ و آنان که امر خدایشان را اجابت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را با مشورت یکدیگر انجام میدهند و از آنچه روزی آنها کردیم، انفاق میکنند.»
لازم است به این نکته توجه شود که شرکت در انتخابات، تکلیفی جمعی است و رفتارهای ناهنجار فردی، حقوق اجتماعی را ضایع میکند. در ماجرای حضرت موسی(ع) و استادش با وجودی که حضرت به مقام استاد واقف بود، اما هنگام سوراخ کردن کشتی، چون عملی نامعقول و غیراخلاقی جلوه میکرد، به او اعتراض کرد و فرمود: «آیا آن را سوراخ کردی که اهلش را غرق کنی؟ راستی که چه کار بدی انجام دادی!» در این بیان حضرت موسی(ع)، رفتار فردی که موجب ضایع شدن حقوق جمعی باشد، عقلاً و شرعاً محکوم شده است. از اینرو، افرادی که در حوزههای اجتماعی مواضع شخصی اتخاذ میکنند و به فکر منافع جامعه نیستند، فقط حق شخصی خود را ضایع نمیکنند، بلکه حق جامعه را تضییع کردهاند.
از منظر اسلام نیز همه افراد در برابر جامعه مسئول هستند و باید به وظایف اجتماعی خود عمل کنند. در جای جای قرآن کریم به مسئولیتهای اجتماعی توجه شده است که در اینجا به چند اصل مهم از آن میپردازیم.
آیه سوم سوره مبارکه عصر میفرماید: «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»؛ توصیه افراد به حق و حقیقت و صبر بر مسیر حق از وظایف هر فرد است و مؤمنان نمیتوانند نسبت به جریان یافتن حق در جامعه بیتفاوت باشند. از اینرو، یکی از وظایف مردم در امر انتخابات مانند تمام شئون زندگی رعایت اخلاق است؛ اخلاقی که موجب میشود افراد فارغ از دلبستگیهای حزبی و شخصی و فقط با توجه به صلاحیت کاندیداها براساس معیارهای جامعه اسلامی ایرانی نسبت به تبلیغ و توصیه ایشان به دیگران اقدام کنند.
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) درباره اهمیت تواصی در جامعه میفرماید: «چنانچه تواصی به صبر و تواصی به حق و بصیرت در جامعه وجود داشته باشد، این جامعه به آسانی دستخوش تحرکات دشمن نخواهد شد؛ اما اگر این جریان تواصی که زنجیره محافظت مؤمنان است، قطع شود، قطعاً خسارت خواهد رسید: إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ...»
مردم باید در تبلیغ کاندیدای مورد نظرشان، اخلاق اسلامی را رعایت، همدیگر را به رعایت آن توصیه و از ناسزاگویی به رقبا پرهیز کنند؛ همچنانکه خداوند در قرآن، مؤمنان را از دشنام دادن به مشرکان منع کرده و دلیل آن را مقابله به مثل آنها دانسته است که اگر شما دشنام دهید، آنها هم دشنام خواهند داد و این زنجیرهای از بیاخلاقی را در جامعه گسترش میدهد. بنابراین رعایت اخلاق انتخاباتی بسیار مهم است.
توصیه به صبر نیز جایگاه خاصی دارد و لازم است مردم یکدیگر را به صبر در برابر سختیها و مشکلات توصیه و به دور از هیجان، نسبت به انتخاب نامزد اصلح اقدام کنند، چراکه استرس و عجله برای پایان یافتن مشکلات جاری موجب میشود افراد بدون توجه به معیارها، فریب شعارهای پوچ تبلیغاتی را بخورند و در انتخاب اصلح دچار اشتباه شوند.
دومین مسئولیت اجتماعی افراد که در قرآن ذکر شده، دعوت دیگران به راه راست با استفاده از حکمت و اندرز است. خداوند در اینباره میفرماید: «اُدْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ»؛ رقبای انتخاباتی حق ندارند از هر روشی برای پیشبرد اهدافشان استفاده کنند، بلکه باید ضمن بیان برنامههایشان، اگر نقدی به برنامههای سایر کاندیداها دارند، آن را مؤدبانه بیان کنند.
تخریب رقیب و تهمت زدن به او کار درستی نیست. خداوند در آیه ١۵ سوره نور میفرماید: «...تَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُمْ مَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمٌ؛ با دهان خود سخنی میگفتید که به آن یقین نداشتید و آن را کوچک میپنداشتید، در حالی که نزد خداوند بزرگ است.» در این آیه، خداوند کسانی را که از تهمت زدن برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند، نکوهش میکند و آن را گناه بزرگی به شمار میآورد.
سومین مسئولیت اجتماعی در قرآن، مشاوره دادن و مشورت گرفتن است که البته باید تخصصی باشد و افراد نباید در زمینهای که اطلاع ندارند، مبادرت به مشورت دادن کنند. مشورت دادن افراد نامدار که در زمینههای دیگری تخصص دارند، مانند فوتبالیستها، بازیگران و هنرمندان تبعات ویرانگری داشته است که در دهه اخیر شاهد آن بودهایم. خداوند در قرآن به پیامبر(ص) امر میفرماید: «وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ؛ با ایشان در کار جنگ مشورت کن.» نمیفرماید در هر زمینهای، بلکه مشورت را در زمینهای خاص توصیه کرده است. بنابراین مشورت کردن و مشورت دادن در حیطه تخصصی از وظایف افراد در جامعه به شمار میرود. لذا بر مردم لازم است که برای آشنا شدن با کاندیداها و برنامههایشان، از مشورت افراد خبره، مطلع و باایمان استفاده کنند.
مقام معظم رهبری میفرماید: «اگر میتوانیم چنین افرادی (نامزد اصلح) را بشناسیم که بهشان رأی میدهیم؛ اگر نشناختیم، از آدمهای بصیر و مورد اعتماد استفاده کنیم. کسی نگوید که خیلی خب؛ شرایط نامزد انتخاباتی، اینها باید باشد. من که نمیشناسم، نمیدانم، پس بنابراین بهتر است که رأی ندهم. نه، حتماً رأی بدهید، منتها به افراد بصیر، به افراد مورد اعتماد، به کسانی که انسان بتواند به آنها اطمینان کند، مراجعه کنید.»
از آسیبهایی که در انتخاباتهای پیشین شاهد بودهایم، مشورت نکردن مردم با افراد آگاه بوده که موجب شده تا افراد بر اثر احساسات، هیجانات، ملاکهای سطحی و با توجه به شعارهای پوچ انتخاباتی نسبت به انتخاب نامزدها اقدام کنند و حاصل آن مشکلات عدیدهای بوده که در درجه اول، مردم را دچار بحران کرده است؛ لذا بلوغ انتخاباتی مردم پس از سابقه نسبتاً طولانی مردمسالاری در کشور ثابت کرده است که برای انتخاب صحیح باید به متخصص امین مراجعه کنند.
چهارمین مسئولیت اجتماعی، همکاری و تعاون است. خداوند در آیه دوم سوره مائده میفرماید: «...تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ؛ ... در نیکوکارى و پرهیزگارى با یکدیگر همکارى کنید و در گناه و تعدى دستیار هم نشوید.»
در این آیه، مشارکت مردم در کار خیر مورد تأکید قرار گرفته است. آیا میتوان کار خیری مهمتر از انتخابات تصور کرد؟ انتخاباتی که سرنوشت چند ساله همه مردم و حتی کشور به آن بستگی دارد؟ در طول بیش از 40 سالی که از انقلاب سپری شده است، نتیجه انتخابهای خود را دیده و افراد گوناگون را با افکار متفاوت بر کرسی ریاست نشاندهایم، اما فارغ از نتیجه که رضایتبخش بوده یا نبوده است، صرف حضور و مشارکت مردم تأثیر بسیار بزرگی بر سرنوشت کشور داشته، به نحوی که دشمنان را از دستاندازی به کشورمان مأیوس کرده است. مشارکت بالای مردم در تعیین سرنوشت کشور بسیار حائز اهمیت بوده و این پیام را به دشمنان مخابره میکند که مردم ایران اجازه تعدی و دخالت را به بیگانگان نخواهند داد.
پس از آنکه روشن شد انسان در قبال جامعه مکلف است، باید به وظایف اجتماعی خود عمل کند و انتخابات یکی از شئون اجتماعی است که افراد برای تعیین سرنوشت خود، جامعه و کشورشان لاجرم باید در آن مشارکت کنند، حال لازم است که معیارهای انتخاب را نیز بررسی کنیم.
در قرآن کریم برای انتخاب افراد معیارهایی ذکر شده است که میتواند بهمثابه اصل کلی برای احراز صلاحیت در نظر گرفته شود:
الف) حفیظ و علیم: حضرت یوسف(ع) پس از تعبیر خواب ملک مصر، خود را کاندیدای سمت خزانهداری آنجا کرد که به دارنده آن پست، عزیز مصر میگفتند. در قرآن به نقل از حضرت یوسف آمده است: «قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ؛ مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده که نگهدارنده و آگاهم.» حضرت برای معرفی خویش به دو صفت در خود اشاره فرمود که عبارت است از حفیظ و علیم. در لغت عرب، وزن فعیل مربوط به صفت مشبهه است و در آن مبالغه وجود دارد؛ یعنی بسیار حافظ و بسیار عالم.
با توجه به آیه بالا درمییابیم که حافظ بودن یکی از صفات مهم هر مسئول است. کسی که حافظ منافع کشور و مردم باشد و حاضر نشود منافع کشور را در قبال مسائل حقیر معامله کند، کسی که به آرمانهای نظام و انقلاب باور داشته باشد و حافظ خون شهدایی باشد که برای حفظ این آرمانها جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند. لذا وجود این شاخص در کاندیداهای ریاستجمهوری بسیار حائز اهمیت است.
صفت دوم، علیم بودن است. کسی که طالب مسئولیتی است، ابتدا باید جایگاه این مسئولیت را بشناسد و سپس در خود اندیشه کند که آیا یارای پذیرش آن مسئولیت را دارد یا خیر؟ در وهله سوم باید از حیطه آن مسئولیت، وظایف و اختیاراتش آگاهی داشته باشد، بهطوری که با دید روشن به آن ورود کند، نه اینکه پس از پذیرش معلوم شود احاطهای به حوزه مسئولیتش نداشته است. لذا حضرت این صفت را برای خود ذکر میکند که اگر آن را به من بسپارید، نسبت به انجامش، دانش کافی دارم و میتوانم به نحو احسن آن را انجام دهم و تاریخ نیز گواه حسن انجام کار ایشان است.
ب ـ قوی و امین: در ماجرای فرار حضرت موسی(ع) از مصر، وی با دختران حضرت شعیب(ع) مواجه شد که برای آب دادن به گوسفندانشان نیاز به کمک داشتند و حضرت به این کار مبادرت ورزید. سپس دختران حضرت شعیب(ع) او را به خانه دعوت کردند تا با پدرشان برای استخدام وی صحبت کنند. در آیه ٢۶ سوره قصص آمده است: «قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ؛ یکی از دو دختر گفت: پدرم، او را استخدام کن، زیرا بهترین کسی را که میتوانی استخدام کنی، آن کسی است که قوی و امین باشد.» در این آیه، دو شاخص و ملاک مهم در شایستگی فرد برای انتخاب بیان شده است. قوی بودن علاوه بر بعد جسمانی، به بعد روحی و روانی هم اطلاق میشود و منظور، داشتن قوه و توان است که اصطلاحاً به فرد دارای آن، توانمند میگوییم.
هر فردی که برای مسئولیتی انتخاب میشود، لازم است که توانایی لازم برای انجام آن کار را داشته باشد؛ همچنان که برای ثبتنام، شرایط سنی و سلامتی جسمی کاندیدا در نظر گرفته شده، توانمندی وی در عرصه اجرای وظایف و تکالیف حیطه مسئولیت هم لازم است؛ ضمن اینکه برای اخذ مسئولیت در ایران اسلامی که دشمنان بزرگی دارد، قوت و استواری مسئولان در برابر تهدیدها، مشکلات و ناملایمات نیز شرط مهمی به شمار میرود.
فرد تنبل و کسل یا کسی که در برابر ناملایمات، مشکلات و پیچیدگیها درمانده میشود و نمیتواند راهکاری برای برونرفت مطرح کند، از قوت کافی برای گرفتن مسئولیتهای مهم برخوردار نیست و نباید برای سمتهای با اهمیت انتخاب شود. یا فردی که رفاهطلب و خوشگذران است و فارغ از مشکلات مردم، بیشتر زمان خود را به امور شخصی و خانوادگی میپردازد، فرد مناسبی برای مسئولیتهای مهم نیست، چرا که قوت خود را صرف امور دیگر میکند.
امین بودن ویژگی دیگری محسوب میشود که در این آیه بیان شده است. مسلماً وقتی مسئولیت یک کشور و سرنوشت مردمش را به کسی میسپاریم، آن فرد باید برای این مسئولیت امین باشد، نسبت به داشتههای مردم اعم از مالی، فرهنگی و اجتماعی حساسیت لازم را داشته باشد و به این داشتهها به چشم حقارت نگاه نکند و یا آن را در معرض نابودی و تعرض قرار ندهد.
در پایان باید به این مطلب اشاره کرد که ایران کشوری است با سابقه تمدنی که مردمان آن پس از تجربه هزاران سال استبداد، به نظام حاکمیت مردمسالاری بومیشده دست یافتهاند؛ مردمسالاری بر مبنای ایرانیت و اسلامیت شیعی که برای آن از ابتدای مشروطه جنگیده و خونهای بسیاری تقدیم کردهاند. فرد منتخب باید امین دستاوردهای این مردم باشد.
جواد دهقانی آرانی، دانشآموخته دکترای علوم قرآن و حدیث
انتهای پیام