به گزارش ایکنا، میخائیل عوض، نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی لبنان در یادداشتی پیرامون مطالب مطرح شده درخصوص پاسخ جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی و ادعاهای مطرح شده درباره ناموفق بودن این حمله نوشت: ایران با دقت، متفکرانه و قاطعانه پاسخ داد. پاسخ ایران در روش، مهارت و وزن با آنچه آنچه در قبل وجود داشت متفاوت است و حقایق و واقعیتهایی را به وجود آورد که در آینده تعیین کننده خواهد بود.
هوشمندی و ظرافت در عملیات موسوم به وعده صادق، با صرف زمان کافی برای تأمل در آداب و رسوم ایرانیان تجسم یافت. ایران سپس با اطلاعرسانی 72 ساعت قبل از اقدام خود به آمریکا و کشورهای اروپایی، عربها، ترکها و روسها، باعث شد تا آمریکاییها و اروپاییها هم همچون همسایگان در نزدیکی آن باشند.
ظرافت، چیرهدستی و جسارت ایران در اعلام پیشاپیش حمله خود برای کسانی بود که باید مطلع میشدند. ایران با این کار خود همچون پادشاهان که محکم گام برمیدارند عمل کرد.
نکته جالب توجه این است که پاسخ داده شده منحصرا از سوی ایران، با دستان ایرانی و با سلاحهای ایرانی بود و با برنامهریزی قبلی از همپیمانان خود خواست تا اقدامی انجام ندهند. این درحالی است که ایرانیها میدانستند پهپادی که پس از چند ساعت از ایران به اسرائیل میرسد، در چند دقیقه میتواند از لبنان به اسرائیل برسد و یا موشکهایی که تنها ظرف چند ثانیه به اسرائیل میرسند. با این وجود ایران از هیچ کدام از همپیمانان خود برای مشارکت در این اقدام درخواستی نکرد که این نشان میدهد ایران با دقت تمام امور را رصد کرده بود.
در مورد اینکه پاسخ ایران را زیر سؤال ببریم و بگوییم که این یک نمایش است، کسی در سرزمینهای اشغالی کشته نشده و یا با واشنگتن هماهنگ شده است، واقعیت این است اینها اظهارات بیارزشی است و دلیل بر ضعف نیست، این نشانگر قدرت، خرد، مهارت و تجربه ایران بوده که به اهداف خود رسیده است.
ای کاش همه جنگها اینگونه نمایشی بود و از قبل برای انجام آن توافق و هماهنگی میشد.
اطلاع قبلی و هماهنگی با واشنگتن و همسایگان باعث شد نتانیاهو هدف خود را از حمله به کنسولگری ایران از دست بدهد. اهداف او این بود که آمریکا و کشورهای اروپایی را درگیر کند. اما هماهنگیهایی که توسط ایران انجام شد باعث شد تا نتانیاهو نتواند به هدف خود برسد بلکه برعکس، باعث شد تا نخستوزیر رژیم صهیونیستی در موقعیتی قرار گیرد که برای تصمیمگیری در خصوص پاسخ دادن به اقدام ایران، باید با رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا هماهنگ کند و چه بسا پاسخی هم ندهد.
در علوم و فنون جنگ و اصول اولیه آن، رهبر باهوش کسی است که بدون جنگ یا از طریق دیپلماسی و سیاست و یا از طریق نشان دادن قدرت خود به اهدافش میرسد.
ایران قبلاً اعلام کرده بود که بهویژه با آمریکا و اروپا بهدنبال جنگ نیست و اگر با دیپلماسی، هماهنگی، آزمایش قدرت و نمایش قدرت به اهداف خود یا برخی از آنها دست یابد، این یک دستاورد برای آن خواهد بود.
با مرور وقایع و تحولات زنده و ملموس و مرور روزنامهها، رسانههای اسرائیلی و آمریکایی، میتوان تأیید کرد که ایران به اهداف و مقاصد خود دست یافته و نشاندهنده یک تغییر کیفی یا حتی راهبردی در جنگ و آینده تقابل بین دو طرف که است که در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
نخست: نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران قبل از پاسخگویی به نشانه جدیت و هشدار یک کشتی را در خلیج فارس توقیف کرد تا نشان دهد خلیج فارس و تنگه هرمز، اقیانوس هند، دریای عرب، دریای سرخ و چه بسا دریای مدیترانه هم در کنترل محور مقاومت قرار دارد.
دوم: پاسخ ایران جهش کیفی عظیمی در عملکرد و نقش ایران بود که از مرحله صبر استراتژیک به بازدارندگی فعال وارد شد.
سوم: ایران با پاسخ خود تأکید کرد که آسمان سوریه و عراق دیگر تحت کنترل آمریکا و ناتو نیست، بلکه مانند دریاها، مشارکتها و جنگها در آسمانها نیز وجود دارد که این یک تغییر مهم در قدرت و معادله است.
چهارم: پاسخ ایران نتانیاهو را تحت نفوذ آمریکا بازگرداند و نشان داد که اسرائیل برای جنگیدن بسیار ضعیف است و برای دفاع از خود به آمریکا، ناتو و رژیمهای عربی و اسلامی نیاز دارد.
پنجم: پاسخ ایران و عدم استفاده آن از نیروهای مقاومت و درگیر شدن آن با پنج کشور بزرگ، گواه قدرت و جایگاه ایران است.
ششم: در پاسخی که ایران داد نه اسرائیلیها کشته شدند و نه غیرنظامیان یا مراکز اقتصادی هدف قرار گرفتند؛ بلکه تمرکز بر نشان دادن قدرت بود و در عین حال مهمترین، حساسترین و در عین حال تسخیرناپذیرترین و مستحکمترین پایگاههای نظامی اسرائیل هدف قرار گرفت. ایران خواهان تشدید تنش و جنگ نیست و نمیخواهد اسرائیلیها را بکشد. بلکه با حمله خود نشان داد که هیچ پایگاه یا قلعهای وجود ندارد که نتواند به آن دسترسی پیدا کند و این مهمتر از هدف قرار دادن مکانهای غیرنظامی یا اقتصادی آسان، آشکار و بدون دفاع است؛ این موارد اهدافی برای ضعیفان است؛ کاری که اسرائیل انجام میدهد و دست به قتل عام و تخریب ساختمانها و زیرساختها میزند.
هفتم: ایران در پاسخ خود، تسلیحات، طرح و دقت خود را در هماهنگی آتش و هدفگیری نشان داد و در مقابله با آمریکاییها، فرانسویها، انگلیسیها، اسرائیلیها و اردنیها، سلاحها و تسلیحات خود را نیز آزمایش کرد و در عین حال طرحها، نقشه ها، تاکتیکها و ساختار آنها را هم شناسایی کرد که همه به نفع ایران است.
هشتم: ایران برای پاسخ خود بین 30 تا 50 میلیون دلار هزینه کرد. این درحالی است که هزینه طرف مقابل 1.3 میلیارد دلار بود.
نهم: ایران خطوط قرمز را شکست و از حالت تدافعی خارج شد و عملاً نشان داد که قدرتی فعال و تعیین کننده در تصمیمگیری در مورد آینده جنگ غزه است.
دهم: پاسخ ایران غزه و مجاهدانش، کرانه باختری و مردم انقلابی آن، لبنان و مقاومت آن، یمن و سوریه را تقویت کرد و موانع و مشکلات دیگری را در مقابل نتانیاهو قرار داد که او را از فکر حمله به لبنان یا سوریه و یا رفح و یا ایجاد شرایط جنگی در کرانه باختری و اراضی اشغالی 1948 باز داشت.
یازدهم: پاسخ ایران تأکید بر این موضوع بود که جنگ جاری یک جنگ گسترده، بزرگ و منطقهای است و میدان آن در جغرافیایی به وسعت 3 میلیون کیلومتر مربع و 200 میلیون نفر از محور مقاومت امتداد دارد و این نشانهای از نیرویی است که اسرائیل و همپیمانان آن را به وحشت میاندازد.
دوازدهم: پاسخ ایران نشان داد که مصر، عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال فاصله گرفتن از دیکتههای اسرائیل و تبعیت از آمریکا هستند و مشخص شد حرکتی که در این زمینه آغاز شده به روندی تبدیل شده که راه بازگشتی ندارد.
سیزدهم: پاسخ ایران تأکیدی بر این موضوع است که هر گونه اقدام علیه مراکز مربوط به ایران، سوریه و گروههای مقاومت در جبهه سوریه، پاسخ داده خواهد شد.
آنچه که گفته شد و مواردی شبیه آن، تأکیدی بر این موضوع است که مقوله قدس بیش از پیش مطرح خواهد شد.
اگر جنگ فرسایشی ادامه یابد یا جنگ خشونتآمیز شود، یا اگر نتانیاهو مجبور شود جنگ را متوقف کند و شکست اسرائیل را در جنگ وجودیاش اعلام کند، این بدان معنا است که همان گونه که نتانیاهو و گالانت گفتهاند، اسرائیلی جایی در منطقه ندارد.
ترجمه: میترا فرهادی
انتهای پیام