به گزارش ایکنا، وقف سنت حسنهای است که از دیرباز به اشکال گوناگون در تاریخ بشر وجود داشته است و اسلام نیز آن را در مسیری روشن، منطقی و هدفدار، مترقی و دقیق استفاده کرده است. در باب اهمیت وقف و خیرخواهی برای سایرین باید نگاهی به آیات قرآن کریم انداخت، آنجا که انفاق، احسان، عمل صالح و ایثار مورد تأکید قرار گرفته و در مقابل با تکاثر، تفاخر، سرقت، طغیان، کسب حرام، حب مال، راندن یتیم و خودبینی مبارزه شده است.
پدیده وقف حیطه گستردهای از فعالیت و اقدام دارد، تا جایی که اگر به درستی هدایت شود، میتواند به بسیاری از نیازهای جامعه پاسخ دهد و جامعه انسانی با کمبودهای اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و فرهنگی روبهرو نشود. مهم این است که مدیریت موقوفات و عمل به نیات به درستی صورت گیرد و نیازها براساس اولویت در سطح افکار عمومی معرفی شود. مسئلهای که شاید سالهاست با وجود فعالیتهای سازمان اوقاف و امور خیریه به عنوان متولی اصلی این سنت حسنه در کشور مغفول مانده است. بر همین اساس به سراغ حسن سبحانی، دکترای علوم اقتصادی و استاد تمام اقتصاد اسلامی دانشگاه تهران، رفتیم تا با وی در این خصوص گفتوگو کنیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ وقف میتواند در جنبههای مختلف نقش داشته باشد، اما آنچه در این میان بیشتر ارزش دارد و قرآن آن را ترویج میکند فرهنگسازی برای انجام کارهای عامالمنفعه و نهادینه کردن این موضوع در جامعه است. بر همین اساس و با توجه به سرمایه کنونی چگونه میتوان وقف را در جامعه نهادینه و آن را به درستی هدایت کرد؟
وقف به این معناست که افراد یا نهادها شرایطی را فراهم کنند که انتقال قهری مالکیتشان به وراث متوقف شود و به جای اینکه در زمان حیات و یا بعد از مرگشان به ورثه برسد، طبق ضوابط اسلامی، با تصمیم فرد، موضوعی که وقف میشود مشمول انتقال مالکیت نمیشود تا منافعش مصروف اموری شود که واقف اراده میکند؛ لذا از نظر مبنایی وقف کار بسیار مهم و مفیدی است و به دلیل وسعت وقف در کشورهای اسلامی، برای این فعالیتها یک وزارتخانه را در حوزه موقوفات راهاندازی و آن را اداره میکنند.
باید توجه کرد که وقف اصولاً با دارایی، ثروت و مکنت پشتیبانی میشود. بنابراین اگر شرایط اقتصادی و اجتماعی در یک جامعه به گونهای باشد که مردم این امکان را نداشته باشند که بتوانند بخشی از اموال خودشان را وقف کنند. بدیهی است که دعوت مردم به وقف کردن یک تقاضای نامتناسب با شرایط است. شرط لازم وقف اموال از سوی مردم، شرایط اقتصادی مردم آن جامعه است و برای جامعه فعلی ما که به گواهی اقدامات دولتی بیش از ۷۵ درصد مردم نیازمند دریافت کمکهای معیشتی و یارانههای حمایتی هستند، قاعدتاً زمان مناسبی برای دعوت مردم به وقف اموالشان نیست.
البته همواره در جامعه افراد متمول، ثروتمند و کسانی که از نظر مالی وضعیت خوبی دارند، وجود دارند که بخشی از آنها به خاطر تدین و دینداریشان حدودی از دارایی و اموالشان را وقف میکنند؛ اما برخی از آنها گاه در شرایط آشوب اموالشان را از راههای شبههناک به دست میآورند و آنهایی هم که مال شبههناک دارند قاعدتاً تقید دینی ندارند و مایل نیستند که اموالشان را وقف کنند؛ لذا فراخوان مردمی این امر مستلزم شرایط اقتصادی خوب برای مردم است و تا زمانی که این شرایط فراهم نشود این حرکت فراخوان مؤثری نخواهد بود.
ایکنا ـ موقوفات گسترده موجود در کشور چگونه میتواند به رفع بخشی از مشکلات جامعه به ویژه در شرایط کنونی، که مردم با مشکلات متعدد مالی مواجه هستند، کمک کند و اساساً مردم چگونه میتوانند از ثمرات وقف بهرهمند شوند؟
این مسئله معطوف به آن است که واقف چگونگی موارد مصرف موقوفه را معین کرده باشد. برای مثال در زمان قدیم که مسئله آموزش، آن هم آموزش دینی، مهم و باارزش بود برخی از متدینین متمول بخشی از اموال خود را وقف حوزههای علمیه و یا در بقاع متبرکه هزینه میکردند. در آن زمان واقف تعیین میکرد که ثمرات آن موقوفه صرف شهریه طلاب و یا صرف موارد دیگری مانند نظافت و یا تهیه غذا برای زائران بقاع متبرکه شود؛ لذا اینطور نیست که دست کسی باز باشد و بتواند خلاف نظر واقف عمل کند؛ بنابراین نباید انتظار داشت که همه مردم از ثمرات وقف منتفع شوند.
امروزه با توجه به تغییر احوال اجتماعی و سیاسی نسبت به گذشته باید وقف را به سمتی هدایت کرد تا کسانی که تمایل به وقف دارند، موارد مصرف وقف را متناسب با شرایط روز تعیین کنند. برای مثال شاید اگر امروز واقفی چندین دستگاه ساختمان کم مساحت را بسازد و آنها را وقف استفاده کسانی کند که در آغاز زندگی مشترک هستند و توانایی تهیه مسکن را ندارند، میتوان یک اقدام متناسب با نیازهای روز تلقی شود؛ لذا واقفان باید متناسب با نیازهای روز و پیشرفت علم شرایط را در نظر گیرند. البته قدیمیها این شرایط را متناسب با نیازهای روز خودشان در نظر میگرفتند. لذا واقفان نیز باید براساس نیازهای روز و آنچه علم امروز بر آن تأکید میکند وقفهایشان را هدایت کنند.
ایکنا ـ وضعیت مدیریت بقاع متبرکه را در کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر میرسد اقتصاد وقف در دهههای اخیر در جمهوری اسلامی متأثر از اقتصاد نابسامان سرمایهمحور شده است و متولیان اموال وقفی زمانی که میبینند که افزایش قیمت در زمین و یا سایر بخشهای اقتصادی بهوجود آمده است، آنها هم به این میاندیشند که چرا ما از این نابسامانی در افزایش قیمتها و امکاناتی که به وجود آمده است به نفع وقف استفاده نکنیم. در حقیقت ممکن است که خیرخواهی و یا مصلحتسنجی واقفی را که ممکن است دهها سال پیش فوت کرده باشد، فدای سازوکارهای ناصحیح حاکمیت سرمایه کنند و قطعاً این کار اشکال دارد؛ لذا نباید مال وقفی هدر برود و یا اینکه حیف و میل شود. البته این بدان معنا نیست که متولیان این حوزه در مسابقه افزایش قیمتها شرکت و سعی کنند در آن برنده نیز شوند.
ایکنا ـ عملکرد سازمان اوقاف را در مورد انتفاع افرادی که موقوفه به نیت آنها وقف شده است چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر نیت واقف به درستی اجرا نشود قطع به یقین اشکال شرعی دارد و حتما باید نظر واقف در موقوفه اعمال شود. البته اینگونه میتوان تصور کرد که در اجرای نیت واقف در عین حال ناکارآمدی وجود دارد. البته تجربه نشان داده که به دلیل اینکه مسئله وقف یک موضوع با سبقه مذهبی است، کشور تلاش کرده که با سپردن امکانات بسیار وسیع به این سازمان و در اختیار قرار دادن مدیریت این سازمان به افرادی که سبقه روحانیت دارند، تا حدودی خود را از حضور مقاماتی که میتوانند از جنبههای اقتصادی و اجتماعی به این مقوله بپردازند، محروم کرده است. اگر در ترکیب مدیریتها در مجموعه کلان این سازمان، علاوه بر آنکه ضرورت حضور آشنایان به امور دینی در نظر گرفته شود، به جنبههای اقتصادی و اجتماعی این موضوع نیز از طریق حضور نخبگان این عرصه توجه بیشتری شود، قطعاً بهرهمندیها کارآمدتر خواهد شد.
در مجموع وقف نظامی است که به توزیع درآمد کمک میکند و در صورتی که مخاطبان استفادهکننده از آن عمدتاً طبقات محروم باشند که مشمول دریافت آموزش، بهداشت، درمان و شاغل شدن از محل وقف شوند، میتوان گفت که وقف یک تفکر و راهبرد توسعهای است، راهبردی که افراد ضعیف را توانمند میکند و از طریق سواد، بهداشت و ایجاد شغل میتواند کاری کند که آنها بتوانند بر روی پای خود بایستند و از طریق کار خودشان به درآمد برسند. بنابراین راهبرد توسعهای ضمن اینکه میتواند فقر را از بین ببرد به افزایش کارآمدی نیز کمک میکند. البته باید از وجوه مختلف به آن نگاه شود و اگر از جنبه اجتماعیات دین به آن نگاه شود همه این موارد را پوشش میدهد.اما اگر همچنان بخواهیم به عنوان عمل خیرخواهی فردی به آن نگاه کنیم و اجتماعیات و وجوه اجتماعی وقف را در نظر نگیریم، احتمالاً ناکارآمدیهای فعلی تا مدتها ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام