در این شبها که از سویی موج سوم بیماری کرونا دامنگیر شده و بسیاری از خانوادههای کشورمان را داغدار کرده و از سویی دیگر مشکلات اقتصادی، گلوگاه معیشت را بیش از پیش تنگتر کرده، آرامش معنوی و تسکین قلوب، یکی از نیازهای اساسی جامعه است و در این میان، آنان که با قرآن و رسانههای قرآنی مأنوساند، این آرامش را بیش از هر زمان دیگری در استماع و قرائت کلام روحافزا و فرحبخش آیات الهی تعقیب میکنند.
اینک در طلیعه ماه معظم ربیعالاول، گروه تلاوت و نغمات دینی شبکه قرآن سیما در اقدامی شایسته به پخش تلاوتهای تصویری که تابه حال دیده نشده، اقدام کرده است که میتواند بهترین هدیه معنوی برای آحاد جامعه به خصوص جامعه قرآنیان کشور در این روزهای پر از بیم و امید باشد.
در نخستین ایستگاه از قطاری که شامگاه شنبه، 27 مهرماه به راه افتاد، فیلم تلاوت مرحوم استاد محمد اللیثی از سورههای حشر، طارق، ماعون و کوثر برای نخستینبار به نمایش درآمد که تلاوت معناگرا و حرفهای قاری فقید و شور زایدالوصف حاضران در جلسه، بیشک آن را به تلاوتی ماندگار بر جریده تلاوتهای ماندگار جهان اسلام تبدیل میکند. در خلال استماع این تلاوت، شاید توجه به چند نکته خالی از لطف نباشد:
1-جمعیت پرشور حاضر در مسجد جامع نارمک تهران که در بهمن سال 1378 برای استماع این تلاوت گرد آمدند و با تشویقهای خود به قاری مصری روحیه دادند، حتماً در خلق تلاوتی ماندگار مؤثر بوده است، حال باید از سیاستگذاران فرهنگی و قرآنی کشور پرسید که آیا هنوز هم محافل قرآنی، چنین مخاطبان پرشوری داراست یا خیر؛ مخاطبانی که هم خود بهره کافی و وافی از تلاوت میبرند و هم قاری را در اجرای یک تلاوت ماندگار یاری میکنند و نیز به بسط شوق انس با قرآن در جامعه دامن میزنند. به نظر میرسد جریان استماع تلاوت قرآن که در اواخر دهه 60 و در طول دهه 70 شمسی رو به قوت نهاده بود، اینک نحیف شده است، آنچنان که بعضی اساتید معتقدند جریان استماع تلاوت در کشور با مشکل مخاطب و مستمع مواجه است.(نگاه کنید به مصاحبه محمدرضا پورزرگری، قاری بینالمللی با ایکنا)
گرچه دلایل متعدد سیاسی و اجتماعی در بیرمقشدن محافل قرآنی مؤثر بوده، اما در این میان، سهم سیاستگذاران فرهنگی و مدیران قرآنی کشور در این روند باید لحاظ و مورد بررسی کارشناسی قرار گیرد تا بتوان در گام دوم انقلاب، از سیاستهایی که احیاناً تاکنون ناکارآمد بودهاند، پرهیز کرد.
2- یکی از نکات قابل توجه در تلاوت تصویری مد نظر، حضور برخی چهرههای قرآنی است که امروز هر کدام در عرصه فعالیت خود، از قرائت و تدریس قرآن گرفته تا مجریگری و مدیریت در زمینه امور قرآنی، موی سپید کرده و آن روزگار در عنفوان جوانی بودند. این مهم باید برای قاریان و فعالان جوان قرآنی عبرتآموز باشد که اگر میخواهند در این عرصه موفق باشند، باید اهل ادب و زانو زدن در مقابل رحل قرآن و پیگیر حضور در جلسات قرآنی باشند، برای تقریب به ذهن، اگر حضور در فضای تئاتر، زیربنای سینما باشد، فضای جلسات قرآنی نیز زیربنای کسب مهارت و تجربه در اجرای هنر معنوی تلاوت است.
3- برای چندمین بار باید بر نقش مجری محفل در مدیریت محفل قرآنی و ایجاد آرامش خاطر برای قاری، تأکید کرد. مدیریت این محفل، همچون بسیاری محافل دیگر دهه 60 و 70 شمسی بر عهده استاد عباس سلیمی بوده است. نگاهی به مدیریت و اجرای استاد سلیمی در محافل دهه 70 نشان میدهد که تشویقهای به جا و مدیریت شایسته ایشان، در سوقدهی ذهن قاری به سمت خلق یک تلاوت ماندگار و فضاسازی برای حاضران جهت حظ وافر معنوی، تأثیر بسزایی داشته است. بر خلاف برخی مجریان جوان کنونی که از هر فرصتی استفاده میکنند تا در خلال تلاوت قاری، خودی نشان دهند و صدای تشویق خود را بر مجلس غالب کنند و نیز برخلاف برخی مجریانی که اساساً تشویق قرآنی را بلد نیستند یا اصطلاحاً «فالش» تشویق میکنند، استاد سلیمی بهجا، با دقت و با مهارت تشویق میکند و در القای معنای تلاوت قاری، نقش ایفا میکند. ای کاش سیاستگذاران و مدیران قرآنی، برای این عرصه مغفول نیز فکری کنند و زمینه انتقال تجربیات گذشته به نسل مجریان جوان را فراهم آورند.
4- نگاهی به شاکله تلاوت مورد نظر از مرحوم استاد محمد اللیثی نشان میدهد که او این تلاوت را به چابکی و چالاکی تلاوتهای سال 77 خود در ایران، انجام نمیدهد. تلاوتهای لیثی در بهمن 78 با سختی و سنگینی انجام میشود و خبر از بیماری هولناک در آیندهای نزدیک میدهد؛ لیثی که آن روزها در آستانه پنجاهسالگی بود، پس از بازگشت به مصر هرگز نتوانست تلاوت مجلسی ارائه دهد و پنجههای سرطان، حنجره طلاییاش را فشرد و در اسفند 84، آفتاب عمرش را خاموش کرد. حال نکته قابل توجه اینجاست که لیثی با وجود کسالت و عدم آمادگی نسبت به قبل، فضای تلاوت را چنان مدیریت میکند که مخاطب هیچ احساس کم و کاست ندارد.
خوب است که قاریان توجه داشته باشند با القای معنا، تمرکز و مهارت، در ناآمادگی هم میتوان، شاهکار خلق کرد. لیثی میداند که مخاطب منتظر نفسهای طولانی اوست، با هر لطایفالحیل و ترفندی که هست(از نفسگیری گرفته تا اختلاف قرائت) چند نفس نسبتاً طولانی ارائه میدهد، اما بیشتر تمرکز خود را بر القای معنا میگذارد. او فرازهای کوتاه بسیاری در این تلاوت میخواند اما هیچکدام کسلکننده نیست و حتی وجه جدیدی از لیثی به مخاطب ایرانی نشان میدهد.
5- شاید یکی از درخشانترین نقاط تلاوت لیثی، اتصال سوره ماعون به سوره کوثر باشد که او با بهرهگیری از اختلاف قرائت، آن را تلاوت میکند. او ادامه تلاوت را از «وَ يَمْنَعُونَ الْمَاعُون» بدون بسمله به «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَر» منتقل و این فراز را با شدت و حدت در اوج زیبایی اجرا میکند. این اتصال، چنین معنا را القا میکند، گویی هدیهای بزرگ به پیامآور وحی ارزانی میشود و ناگهان سختیها و اذیت و آزار مشرکان مکه، که حیاتیترین شریانهای تداوم اسلام را هدف گرفته و امتداد نسل پیامبر(ص) را ناممکن دانسته بودند، از دل و جان حضرت میزداید. لیثی با حس و حال خود و این انتقال هوشمندانه و ناگهانی از سوره ماعون به کوثر، حس امید را به کوچههای دل مخاطب میکشاند و با انتخاب مقام حجاز و ادای هنرمندانه و لطیف واژه «کوثر»، کوثر را در آغوش محمد(ص) مینشاند. پایانبندی تلاوت لیثی، از آن پایانبندیهایی است که هر چند سال یک بار در یک فیلم سینمایی خوب انتظار آن را میکشیم؛ امید در روزهای پر بیم.
مجتبی اصغری
انتهای پیام