به گزارش ایکنا، نشست علمی «ابنسیناپژوهی؛ رویکردهای تاریخی، امتیازات و ملزومات آن» عصر شنبه ششم آذرماه با سخنرانی احمد عسکری، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به همت موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه برگزار شد.
عسکری در ابتدا اظهار کرد: سخنرانی من دو قسمت دارد؛ اول مقدمهای عرض کنم که بیشتر در خصوص رویکرد تاریخی و روشی که در آن اتخاذ میشود، است. در قسمت دوم با استفاده از برخی مطالعاتی که انجام شده است مثالهایی برای بحث اول تامین کنم. در گذشته مطالعه فلسفه ابنسینا به طور سنتی در حوزههای درسی انجام میشد، منتهی روش آن به کلی متفاوت از آن چیزی است که امروزه وجود دارد. رویکرد مطالعات فلسفی در گذشته عقلی و انتزاعی بود. در مطالعه عقلی و انتزاعی، فلسفه به عنوان مجموعه مفاهیم و قضایایی درمیآید که باید مورد تصدیق عقلانی قرار گیرد. مطالعه آثار ابنسینا نیز در گذشته به همین صورت پیگیری میشد منتهی آثار ابنسینا به نحوی بود که مطالعه سنت قبل به حاشیه رفت و دیگر کمتر آثار یونانی و حتی آثار اسلامی خوانده میشد و آثار ابنسینا، بخش عمدهای از مطالعات فلسفی را در اختیار گرفت.
وی در ادامه گفت: در مقابل این رویکرد، رویکرد تاریخی را داریم که از جهات مختلف با رویکرد عقلی و انتزاعی متفاوت است. در روش تاریخی به جای اینکه منحصر به شخص یا متنی خاص باشیم سیر فلسفه را در تاریخ تعقیب میکنیم. همچنین بررسی میکنیم مسائل و افکار چگونه به هم ارتباط پیدا میکنند. بخش زیادی از مطالعات مستشرقین پیرامون فلسفه اسلامی به طور عام و ابنسینا به طور خاص با صبغه رویکرد تاریخی است و یک فیلسوف در ضمن تصویر کلی جریان فلسفه در طول تاریخ مطالعه میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: در این رویکرد، به صورت موضعی فلسفه را نمیخوانند بلکه جریان فلسفه را جریانی کلی و متصل در نظر میگیرند و سیر یک تفکر را در این نقشه کلی بررسی میکنند. اگر فلسفهای که متناسب با علوم قدیمه است با روش انتزاعی مطالعه شود، حیات و حرکتی از خود نشان نمیدهد چون به قدری انتزاعی شده است ک ربط مستقیمی با واقعیتهای مشهود ندارد، ولی وقتی به لحاظ تاریخی درباره آن بحث میکنند یکی از نتایجش این است که زنده و پویا و پرحرکت به نظر میآید.
وی ادامه داد: اساسا اگر مناسبات خاص هر فکر فلسفی را مورد توجه قرار ندهیم، نمیتوانیم معنای مخصوصی که آن رای فلسفی در بر دارد به دست بیاوریم. به عنوان مثال مسئله معرفت نفس که در جاهای مختلف در فلسفه مطرح شده است نزد فیلسوفان مختلف معانی خاص خودش را دارد. آنچه سقراط از معرفت نفس مراد میکرد غیر آن چیز است که ملاصدرا میگفت. بنابراین برای مشخص کردن معنای خاص یک قاعده یا ضابطه نزد یک فیلسوف بهترین روش مطالعه، روش تاریخی و معلوم کردن مناسباتی است که آن مطلب با جریان کلی فلسفه دارد.
عسکری خاطر نشان کرد: در این رویکرد انواع مطالعات، ترتیب میگیرند و عناصر سیاق استخراج و معلوم میشوند. حتی بحثهایی درباره طبایع شخصیه فیلسوفان بررسی میشود. مثلا نسب ارسطو به خاندان پزشکان میرسیده و در کودکی شاهد مسائل پزشکی بوده است. در رویکرد تاریخی بحث میشود که این امر چقدر بر توجهات بعدی او در فلسفه تاثیرگذار بوده است.
وی در ادامه تاکید کرد: خود رویکردهای تاریخی هم به یک شکل نیست و میشود آن را هم در جهات مختلفی و هم در سطوح مختلف تعقیب کرد. لازم به ذکر است که در خصوص ابنسینا جمیع روشهای مطالعات تاریخی به کار گرفته شده است. به عنوان مثال یکی از اهم موضوعات در فلسفه ابنسینا نسبت وجود و ماهیت است. در مطالعات سنتی پس از تعریف مختصر مفهوم وجود و ماهیت، بلافاصله به بررسی ادله استنباط تمایز وجود و ماهیت وارد میشویم و چند قول رقیب هم ذکر میشود؛ ولی در مطالعات تاریخی زمینه و سیاقی که این مطلب را ایجاد کرده است محوری است. مثلا یکی از محققین غربی معتقد است تمایز وجود و ماهیت متاثر از مباحث کلامی است و مباحث کلامی این زمینه را فراهم کرده است. در مقابل، دو نفر از محققین غربی سعی میکنند به طریق دیگری ریشههای این بحث را پیش ببرند و به جهت دیگری این مطالعه را انجام دهند تا معنای این رای فلسفی آشکار شود. چنانکه گفتم مطالعه تاریخی میتواند در جهات مختلف پیش برود و هزارگونه بحث درباره مسئلهای واحد به راه انداخت.
انتهای پیام