به گزارش ایکنا، در راستای برگزاری نخستین مجمع عمومی اتحادیه کشوری مؤسسات و تشکلهای قرآن و عترت، محمدرضا پیرزاد، مؤسس و مدیر مؤسسه فرهنگی قرآنی علامه طباطبایی آمل طی یادداشتی به دلایلی که موجب استضعاف مؤسسات قرآنی، نسبت به جایگاه و کارکرد خود، شدهاند اشاره است و مهمترین آنها را ۱. مشکلات داخلی و واگرائیها و به تعبیر قرآنی فَشل شدن خود ما و ۲. بیبرنامگی و تصدیگری دولتی دانست.
متن این یادداشت در ذیل آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم وّ صَلّی اللهُ عَلی محمّد و آله الطاهرین
سلام علیکم
فعالیتهای مردمی به ویژه در حوزه فرهنگ، شاخص مهمی برای سنجشِ مقبولیت و پشتیبانی عمومی از نظامهای حاکم است و هنگامی که در نظام مردمسالاری دینی جمهوری اسلامی از مؤسسات قرآنی ـ مردمی، سخن میگوییم، حجم وسیعی از مسئولیتهای آگاهانه الهی، تربیتی، اجتماعی و فرهنگی را بیان میکنیم که جمعی از افرادِ انگیزهمند به صورت ارادی و داوطلبانه به آن مسئولیتها میپردازند.
این مجمع عمومی که نهاد عالی نظارت و اولویتگزینی مؤسسات قرآنی ـ مردمی در سطح کشور است، باید به صورت شفاف و مُستند و بدون تعارف، مسائل را طرح و چارهجویی کند.
بنده بدون اینکه خواسته باشم منکر وظایف و کاستیهای خود مؤسسات قرآنی شوم، به چند نکته مهم و وظیفه مغفول و بر زمین مانده دولت و اتحادیه کشوری اشاره میکنم.
در طی این سالها و در کنار تمام تلاطمها و کشمکشهای میان مؤسسات و اتحادیههای سابق، نهادهای متولی هم نشان دادهاند که اندیشهای راهبردی و برنامهای کارآمد برای هدایت ملی مؤسسات ندارند. فقدان آمایش کشوری برای صدور مجوز از سوی نهادهای مسئول و فقدان رتبهبندی مؤسسات که البته از وظایف مشترک اتحادیه هم هست، دو مسئله بنیادین و منطق عقلانی در برنامهریزی و حمایت از مؤسسات محسوب میشود که ناتوانی مدعیان در انجام آن سبب فرصتسوزی و نشانهای از ناکارآمدی توأمان مسئولان و اتحادیه در 10 سال اخیر بوده است.
به تعبیری دقیقتر، نتیجه این ترک فعل و بلکه سوء مدیریت، آن بوده که اکنون شاهد آن هستیم که به جای مطالبه از آموزش و پرورش، اکثریت قریب به اتفاق مؤسسات مردمی در حوزه آموزش عمومی قرآن انباشته شدهاند و معاونت قرآن و عترت ارشاد از مأموریت اصلی خود در تبلیغ و ترویج قرآن، دست کشیده و آزمونهای آموزش عمومی برگزار میکند و هیچ نهاد و اتحادیهای مسئولیت قلت و اساساً فقدان فعالیتها و مؤسسات کارآمد در حوزههای فرهنگ و هنر و رسانه را برعهده نمیگیرد.
در حوزه حمایت هم به جای حمایتهای نرمافزاری و حقوقی و توانمندسازی و عوض ایجاد ارزش افزوده برای کمکهای ناچیز دولتی همه سعی میکنند تا با خامفروشی و کمفروشی، اعتبارات اندک را به تساوی در برابر لیست مؤسسات، تقسیم کنند و تعبیر عملی خود از عدالت را به صورت ظلم علیالسویه، تحقق میبخشند.
عزیزان من! امروز، مؤسسات ما نسبت به جایگاه و کارکرد خود، مستضعف هستند و در این استضعاف چندین عامل دخالت دارد که مهمترین آنها: ۱. مشکلات داخلی و واگرائیها و به تعبیر قرآنی فَشل شدن خود ما و ۲. بیبرنامگی و تصدی گری دولتی است؛ باید بپذیریم که نهایت توان دولتها ایجاد ساختارهایی با صدها کارمند است و واقعبینانهترین خواسته این است؛ این کارمندان اگر کاری نمیکنند، حداقل مانع کارکردن مجموعههای مردمی نشوند.
باید بپذیریم تا زمانی که مؤسسات و اتحادیه در ضعف هستند، به جای الزام و مطالبه، درخواست ذلیلانه خواهند داشت.
باید بپذیریم که اگر به حوزههای جدی هنری، رسانهای ورود نکنیم و نیروهای فعلی خود را توانمند نسازیم، نقشآفرینیهایی ناچیز و احساسی خواهیم داشت.
باید بپذیریم که قدرت و قوت در رقابت شکل میگیرد و اساساً وضعیت فعلی مدیریتهای کلان دولتی و عملکرد اتحادیهای ما، پرهیز از شکلگیری هرگونه رقابت سالم و استباق بالخیر مؤسسات است.
باید بپذیریم که اگر با بزرگترین سرمایه معنوی مؤسسات یعنی ظرفیت قرآن کریم و عنایات رهبری به این حوزه، نتوانیم نخبگان خصوصاً نخبگان میان حوزهای را جذب کنیم، هیچگاه وارد عرصههای جدید هم نخواهیم شد و مؤسسات مرجع نخواهیم داشت.
باید بپذیریم که زمان اندک و عرصه وسیع است و اگر انگیزههای فعلی و همتهای بلند را به کارهای مهم پیوند نزنیم، در این پیچ تاریخی، عقب خواهیم ماند.
باید بپذیریم که همانگونه که با جدیت از نهادهای دولتی و حاکمیتی مطالبه تحول میکنیم، خود ما هم با تحولپذیری به بازسازی و ارتقای داخلی اقدام کنیم.
و در نهایت باید اعتقاد خود به سنت حتمی نصرت الهی مستحکمتر کنیم که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم».
انشاءلله تعالی».
انتهای پیام