سیاست‌های سلیقه‌ای در سینما باید از بین رود + فیلم
کد خبر: 4027901
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۳
گزارش ایکنا از نشست لزوم قانون‌گرایی در سینمای ایران

سیاست‌های سلیقه‌ای در سینما باید از بین رود + فیلم

نشست «لزوم قانون‌گرایی در سینمای ایران با نگاهی به کاستی‌های قوانین موجود و ارائه راه‌حل‌های مناسب» با حضور سینماگران در موزه سینما برگزار شد.

به گزارش ایکنا، این نشست با موضوع «لزوم قانون‌گرایی در سینمای ایران با نگاهی به کاستی‌های قوانین موجود و ارائه راه‌حل‌های مناسب» با حضور سینماگران و کارشناسانی چون جبار آذین (منتقد سینما)، انسیه شاه‌حسینی (فیلمنامه‌نویس و کارگردان)، شیرین شریف‌زاده (حقوقدان و پژوهشگر حقوق فرهنگی و کپی‌رایت)، محمدرضا شفاه (تهیه‌کننده سینما)، مهدی صباغ‌زاده (فیلمنامه‌نویس، کارگردان و تهیه‌کننده)، علی‌اکبر عبدالعلی‌زاده (مدیر رسانه و کارشناس)، بهمن کامیار (حقوقدان، تهیه کننده و کارگردان سینما ) در موزه سینما برگزار شد.

در ابتدای این نشست، جبار آذین گفت: باید در ابتدا بابت تجمیع جشنواره ملی و بین‌الملل فجر ابراز خوشحالی کنم. جالب است بدانید که در ایران چیزی به عنوان قانون سینما وجود ندارد. آیین‌نامه‌هایی در مجموعه‌ها و زیرمجموعه‌های مرتبط با سینما هست که به صورت سلیقه‌ای اعمال می‌شود اما هیچ قانون فراگیری به چشم نمی‌خورد.

وی ادامه داد: این عدم وجود قانون فراگیر به دلایل زیربنایی و ساختاری رخ می‌دهد. ما در ایران سینماگر و فیلم ملی داریم اما سینمای ملی و صنعت سینما نداریم و علت این فقدان در همان نبود قانون است. این به بحث نظارت در سینما بازمی‌گردد که اصلاً تعریف و تبیین نشده است. چنین روندی باعث پیشبرد کار به صورت سلیقه‌ای می‌شود. ما با این که قانون سینمایی نداریم اما متولی سینما داریم که آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی است اما به علت نداشتن قانون مدون در سینما و قانون‌گریزی مشکلات عدیده‌ای ایجاد می‌شود. در کنار سازمان سینمایی تشکل‌هایی هستند چون صدا و سیما، اوج، ناجی هنر، حوزه هنری، و.... که هر کدام ساز خود را می‌زنند که باعث می‌شود سینمای ایران دچار بیماری شود.

آذین بیان کرد: چنین روندی اشتباه است. فعالیت‌هایی شکل می‌گیرد که بیش از آن که فعالیت صنفی یا هنری تلقی شوند فعالیتی سیاسی هستند لذا برای بهبود این جریان باید برنامه‌ریزی مدون شکل بگیرد. مثلث هنر، صنعت و رسانه در سینمای ما وجود ندارد. هنر محدودیت‌پذیر نیست‌. در جایی که هنرمند نتواند در آن هنر خود را خلق کند مشکل وجود دارد. ما بودجه و امکانات داریم اما از روی تخصص و عدالت تقسیم و توزیع نمی‌شود. مشکل این موضوع ریشه‌ای است. یکی از مشکلات سینما در کشور ما نوع مدیریت دولتی است که با تغییر چهار یا هشت ساله هر دولت، یک گروه می‌رود و گروه دیگر می‌آید که سلیقه متفاوت دارد و دولت جدید قصد دارد بر اساس نگاه‌های خود تغییرات را به وجود بیاورد.

سیاست‌های سلیقه‌ای در سینما باید از بین رود

این منتقد تاکید کرد: در بحث فرهنگی باید یک انقلاب رخ دهد در این صورت اتفاقی نمی‌افتد. جریان دولتی، جریان‌های نهادی و جریان بخش خصوصی باید در قانون لحاظ شود تا جایگاه سازمان سینمایی مشخص شود. اگر این ۳ جریان را در کنار خواسته‌های مردم قرار دهیم در آن صورت می‌توانیم فیلم خوب تولید کنیم. ما در این سینما کار می‌کنیم و مجبوریم که با همه خوبی‌ها و بدی‌ها بسازیم. باید به همین سینما هم احترام بگذاریم.

مهدی صباغ‌زاده در بخش دیگری از این مراسم تصریح کرد: قانون اساسی برای هر کشوری با توجه به خواستگاه‌های خود و ایدئولوژی مخصوص به خود تبیین می‌شود. در کشور ما همواره درباره قانون اساسی گره‌هایی وجود داشته است و همواره تلاش بر این بوده که معنای دموکراسی در همین تبیین قانون به چشم بخورد و همه ملزم احترام به قانون هستند.

وی ادامه داد: وزارت ارشاد محلی است که وزیری در آن مشغول به کار است و قوانین سینمایی را با همراهی معاونانش تبیین می‌کند. در این سال‌ها دیدیم که هر زمان که رئیس جمهور کشور تغییر می‌کند تمامی مدیران هم تغییر می‌کند که روند به ناچار دستخوش تغییر قرار می‌گیرد یا بسیاری از وقت‌ها می‌بینیم که فیلم‌ها پروانه ساخت و نمایش هم می‌گیرند اما برای اکرانشان با مسائلی رو‌به‌رو شده‌اند. این موضوع باید تبیین شود که سینمای ایران ترکیبی از صنعت و فرهنگ است، البته این روزها بیشتر به سمت صنعتی شدن سوق پیدا کرده است اما در دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ شاهد شکوفایی فرهنگی سینمای ایران بودیم. سینما باید به جریانی فرهنگی تبدیل شود.

انسیه شاه‌حسینی دیگر سینماگر حاضر در این جلسه تاکید کرد: تمام مشکلات زمانی پدیدار می‌شود که ما مدیریت فرهنگی نداشته باشیم. وقتی کشور مدیریت کلان فرهنگی ندارد مشکلات پدیدار می‌شود. حضرت امام روزی گفتند که ما با سینما مخالف نیستیم و فکر می‌کنم این جمله خودش پلان راه بود و نشان می‌داد که سینما تا چه حد ظرفیت به نمایش کشیدن ایده‌ال‌های حکومتی را دارد.

وی اضافه کرد: مظلوم‌ترین و بینواترین قشر این کشور سینماگران هستند. اگر مدیریت کلان فرهنگی داشتیم دیگر با شوراهای کلان فرهنگی رو‌به‌رو نمی‌شدیم که بخواهند سلیقه خودشان را حاکم کنند. اگر تکلیف سینمای فرهنگی ما یک جمله حفظ کرامت انسانی باشد، اگر شخصی، یک نفر دیگر را بغل می‌کند ممکن است مخاطب انتظار داشته باشد این دو نقش یکدیگر را بغل کنند مانند مادری که فرزندش را در آغوش می‌کشد. باید دید که کرامت انسانی پایمال می‌شود یا خود مخاطب منتظر تماشای آغوشی است که نشان از انسان‌دوستی دارد. هرچیزی که انسانی باشد الهی نیز هست. اگر مسئولان ما شجاعانه عمل کنند دیگر مسائلی که سینمای امروز گریبان‌گیر آن است به چشم نمی‌خورد. چقدر خوب می‌شود شوراها جای دخالت‌های سلیقه‌ای، اثری که حرفی برای گفتن دارد را کمک کنند.

سیاست‌های سلیقه‌ای در سینما باید از بین رود

محمدرضا شفاه نیز در این جلسه تصریح کرد: نباید فکر ‌کنیم‌ فیلم سفارشی را نباید تماشا کرد. برای مثال در میان تماشاگران «دیدن این فیلم جرم است» افرادی بودند که حتی اعتقادی هم ‌به این مسائل نداشتند اما فیلم را دوست داشتند. من فکر می‌کنم این صورت سوال مطرح شود که در جامعه امروز چگونه باید فیلم ساخت که مخاطب پس زده نشود. به خاطر دارم در جلسه‌ای به من می‌گفتند که با ساخت این فیلم ارکان انقلاب را زیر سوال بردید در حالی که فیلم‌ها سندیت دارند.


وی ادامه داد: از دوران سانسور هنوز گذر نکردیم و در فرهنگمان تحمل حرف‌های جلوتر از زمانه خود را نداریم. در یک نظام ایدئولوژیک که مهم‌ترین چالش آن فلسطین است ناگهان می‌بینیم که فیلم «بازمانده» به دلیل نداشتن حجاب زنان در سال اول ساختش توقیف شده است. سینما بسیار قدرتمند است، اما نباید با نگاه محافظه‌کارانه از آن ترسید.

شفا افزود: شوراها خاصیتی که از آنها انتظار می‌رود را ندارند. مسئولیت آن همه فیلمی که شوراها به آن مجوز ندادند را چه کسی می‌پذیرد؟ اگر قرار است درباره قانون‌گذاری صحبت کنیم باید نقطه کانونی این قانون گذاری مشخص باشد. مسئله فیلم و سرمایه مالی و معنوی که برایش گذاشته شده اهمیت دارد که بعضی وقت‌ها به ممیزی‌هایی تن می‌دهند که اصل فیلم از بین می‌رود. لازم است وزارت ارشاد جایگاه خود را جدی بگیرد چراکه وقتی چالش‌هایی به وجود می‌آید نمی‌تواند از خود دفاع کند که این باعث تضعیف جایگاه قانون هم می‌شود.

بهمن کامیار فیلمنامه‌نویس و کارگردان سینما گفت: اگر بخواهیم واقع‌گرایانه ببینیم، نمی‌توانیم قبل از خلق هنر آن را قضاوت کنیم. هنرمند در لحظه تصمیم می‌گیرد و تبدیل به امتیاز می‌شود. آثار هنری زیادی خلق شده که ارزش هنری ندارند. نگاه عمده قوانین بین‌المللی به حمایت از اثری است که قبلا خلق شده است. قوانینی که ما می‌توانیم بررسی کنیم این است که چقدر توانسته‌ایم از هنرمندان حمایت کنیم. اکثرًا فیلمنامه با فیلم متفاوت است. فیلمنامه در مرحله تولید و فیلمبرداری تغییر می‌کند، این یک سبک است. بسیاری از فیلمسازان بزرگ این کار را انجام می‌دهند. کاش در سینما قانونی را تدوین می‌کردیم و مسئولیت را بر عهده تهیه‌کننده می‌گذاشتیم تا به نتیجه برسد که آن اثر می‌تواند به فيلمی مناسب تبدیل شود یا خیر؟ البته در اینجا هم خطر خودسانسوری داریم. در اینجا تهیه‌کننده باید ببیند که فیلم ارزش ریسک را دارد که بعدا در پروانه نمایش رد نشود.

وی تصریح کرد: سینما آیینه جامعه است، آن چیزی که شما از سینما خوشتان نمی‌آید را قبلا در جامعه دیده‌اید و الان تحمل دیدن آن را در قالب فیلم ندارید. آن چیزی که در فیلم‌های ««ابد و یک روز» و «متری شیش و نیم» دیده شد این بود که این موارد در قلب جامعه وجود دارد.

شیرین شریف‌زاده، حقوقدان و پژوهشگر حقوق فرهنگی و کپی‌رایت در انتهای این مراسم با اشاره به اینکه هنرمندان سرمایه‌های جامعه هستند، عنوان کرد: هنرمندان نیازی به مانیتور شدن قبل از خلق اثر هنری نخواهند داشت. در نظر من به عنوان کسی که به طور تخصصی در حوزه کپی‌رایت فعالیت می‌کند، هنرمندان سرمایه‌های جامعه‌اند و ما باید آنها را به انجام کار بیشتر تشویق و ترغیب کنیم تا ایده‌های خود را به خلق نزدیک کنند. اتفاقی که در آیین‌نامه‌های ساخت و نظارت و ارزشیابی سینمایی می‌افتد، نباید مخالف این روند عمل ‌کند و باعث دلسردی هنرمند شود. آنچه به عنوان حقوق کپی رایت در سطح دنیا مطرح است این است که هر اثری جدا از هرگونه شایستگی که ممکن است داشته باشد قابل احترام است و هر هنرمندی حق دارد به خاطر خلق اثرش مورد احترام قرار بگیرد.

وی افزود: بعد از خلق اثر است که باید از هنرمند حمایت بکنیم. باید فکر کنیم که چگونه می‌توانیم از هنرمندان بیشتری حمایت کنیم و این چیزی است که در تمام دنیا بیشتر نمود پیدا می‌کند. اگر از دید یک حقوقدان بخواهم در مورد این قوانین صحبت کنم، می‌توانم بگویم مثلاً در زمینه خرید و فروش ساختمان، ممکن است در هزار مورد اتفاقی نیفتد و شاید در یک مورد به اختلاف برسیم و نیازی نیست از قبل از قوانین مطلع باشیم. مخاطب قانون، قاضی است و توانایی تفسیر قانون را داریم. برای هنرمند هم قانون به شکل تمثیلی است و نمی‌توان آن را صحیح تفسیر کرد. وقتی یک قانون کلی و جامع درباره خطوط قرمز در جامعه داریم که فیلمساز هم باید کارش را بر اساس آن قوانین پیش ببرد؛ پس دیگر نمی‌توانیم مقررات و آیین‌نامه‌های سلیقه‌ای دیگر برای فیلمسازی در نظر بگیریم. اگر مخاطب قانون را فیلمساز قرار می‌دهیم باید بر اساس مصداق‌های اصلی نه مصداق‌های تمثیلی عمل کنیم.

این سلسله نشست‌ها به منظور واکاوی و تحلیل وضعیت سینِما، چالش‌ها و افق‌های پیش‌رو در راستای ایجاد تحول در سینمای ایران با حضور کارشناسان، استادان و پژوهشگران سینما طراحی شده است.

این برنامه در طول ماه جاری به صورت هفتگی پیش‌بینی شده و در بهمن به دلیل برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر برگزار نخواهد شد.

انتهای پیام
captcha