به گزارش ایکنا، نشست «نسبت تبیین وحی با تلقی تشبیهی و تنزیهی از خدا» از سلسله نشستهای فکرت ویژه ماه مبارک رمضان شب گذشته بیست و نهم فروردین با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین حامد شیواپور، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید برگزار شد.
گزیده مطالب این جلسه را در ادامه میخوانید؛
یکی از بحثهایی که همواره در الهیات ادیان، خصوصا ادیان ابراهیمی مطرح بوده بحث درباره تشبیه و تنزیه است؛ یعنی آیا باید خدا را موجودی مانند انسان در نظر بگیریم که احوال انسانی دارد یا او را از هرگونه شباهت با مخلوقات تنزیه کنیم. با این توضیح روشن شد که تشبیه یعنی شباهت قائل شدن بین خدا و موجودات و تنزیه یعنی نفی شباهت خدا با موجودات.
این بحث، بحث پردامنهای است که مفصل درباره آن بحث شده است. نکته اینجاست که درک ما از خداوند به عنوان موجودی شبیه انسان یا منزه از شباهت به انسان بر درک ما از وحی اثر میگذارد. تصور عوام مردم از وحی مبتنی بر رویکرد تشبیهی است. این در حالی است که ما باید رویکرد تنزیهی داشته باشیم ولی با این رویکرد در تبیین وحی با مشکلاتی مواجه میشویم از جمله اینکه چگونه میشود خدایی که بیزبان است و حالات انسانی ندارد با بشر حرف بزند و برای بشر پیام بفرستد. این مسئله محل بحث و گفتوگو است.
رویکرد روشنفکران ما در تبیین وحی مبتنی بر درک تنزیهی از خدا است یعنی چون خدا را منزه از ویژگیهای بشری دانستند در تبیین این رابطه دچار مشکل شدند. به همین دلیل است که روشنفکران وحی را رویای پیامبر یا مشاهدات و تجربیات ایشان قلمداد کردند. بسیاری از تحلیلهایی که از سوی روشنفکران در این سالیان از وحی صورت گرفته مبتنی بر درک تنزیهی افراطی از خداوند است. تنزیه حرف درستی است ولی اگر در تنزیه ماندیم و افراط در تنزیه داشته باشیم نمیتوانیم وحی را تحلیل کنیم. به گمان من بخش زیادی از تبیینهای روشنفکران مبتنی بر این تنزیه افراطی و نادرست است.
البته باید این نکته را عرض کنم که تمام بحثها و شبههها با تبیین چند دقیقهای من حل نمیشود ولی این بحث کمک میکند چشمانداز بهتری از مسئله برای ما پدیدار شود. اگر ما در توازن بین تشبیه و تنزیه بایستیم میتوانیم از بسیاری مسائل از جمله وحی درک درستی داشته باشیم. باید توجه داشت که این بحث مختص وحی نیست و شامل امور دیگر از جمله عبادت هم میشود چون اگر خدا را آنقدر تنزیه کنیم که کاملا از عالم دور باشد و کاری به کار مخلوقات نداشته باشد چگونه میخواهیم دعا میکنیم؟ مفروض دعا این است که خدا صدای ما را میشنود. این که ما خدا را نیایش میکنیم مبتنی بر یک درک غیر افراطی از تنزیه است چراکه اگر رویکرد افراطی داشته باشیم نمیتوانیم خدا را عبادت کنیم. پس افراط در تنزیه خیلی لوازم دارد که یکی از آنها مسئله وحی است. چنانکه افراط در تشبیه سر از کفر درمیآورد، افراط در تنزیه هم لوازمی دارد.
راه درست، تعادل و توازن میان تشبیه و تنزیه است یعنی نه باید خدا را مانند انسان بپنداریم و نه آنقدر او را منزه کنیم که هرگونه ارتباط خدا و انسان بیمعنا شود. این تا حدی مسئله را روشن میکند و موضع طرفین دعوا را روشنتر میکند.
آخرین نکته این است که در الهیات مسیحی خدا به عنوان موجود شخصی مطرح است. ما میتوانیم خدا را انسان ندانیم ولی شخص بدانیم یعنی در عین اینکه خدا را از شباهت به انسان منزه میدانیم خدا را دارای اراده و آگاهی میدانیم. اگر این رویکرد را داشته باشیم به درکی از وحی میرسیم که نه به تشبیه میانجامد و نه به تنزیه میانجامد. طبق این رویکرد خدا اراده و آگاهی دارد و به همین جهت علومی که برای ما شناختهشده نیست از طریق وحی به ما القا میکند. این موضوع هم در الهیات مسیحی مطرح شده و هم در الهیات اسلامی مطرح شده است و عرفا از چنین خدایی دفاع کردند که دارای اراده و آگاهی است ولی اراده و آگاهی او از سنخ اراده و آگاهی انسانی نیست.
انتهای پیام