الهیات امید و مسئولیت انسان در تکمیل پروژه خلقت/ فرق آرزو و امید چیست؟
کد خبر: 4051314
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۵:۲۸
رسول رسولی‌پور تشریح کرد:

الهیات امید و مسئولیت انسان در تکمیل پروژه خلقت/ فرق آرزو و امید چیست؟

استاد دانشگاه خوارزمی ضمن اشاره به معنای امید و تفاوت آن با آرزو تصریح کرد: در الهیات امید انسان فعال‌تر و بامسئولیت‌تر و امیدوارانه‌تر در جهان کار می‌کند و صرفا مطیع اوامر خدا نیست بلکه نوعی یاری‌رساننده به خدا است.

به گزارش ایکنا، نخستین شب از سلسله نشست‌های لیالی لیلی، درآمدی بر الهیات امید شب گذشته سی و یکم فروردین‌ماه با حضور رسول رسولی‌پور، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه الهیات در باشگاه اندیشه برگزار شد که متن آن را در ادامه می‌خوانید؛

در جلسه نیمه‌شعبان درآمدی بر بحث امید مطرح کردم و این سوال را پرسیدم آیا امید می‌تواند عقلانی باشد یا صرفا مقوله‌ای عاطفی و احساسی است؟ آیا امید به منجی می‌تواند یک امید موجه باشد؟ تشخیص دوستان این بود که بیشتر راجع به این مسئله صحبت شود.

یکی از خوانش‌های جدید در الهیات مدرن، الهیات امید است. ایان باربور در کتاب علم و دین یک لیست از خوانش‌های جدید الهیاتی ارائه کرده است. در فاصله سی ساله از تدوین کتاب او تا امروز خوانش‌های جدید وارد شده است مثلا در آن لیست به جز سه خوانش کلاسیک، خوانش پویشی، خوانش کنوتیک، خوانش تجسد، خوانش کلمه و خوانش فمینیستی ارائه شده است ولی برخی خوانش‌های جدیدتر مثل الهیات گشوده یا الهیات سیاهان در آن جدول نیست. الهیات امید هم در جدول باربور نیست.

مبانی الهیات امید با خیلی خوانش‌ها مشترک است و در این الهیات نقش بیشتری به انسان و جهان داده شده است. اگر در الهیات کلاسیک، خدا فرمانروای مطلق است و جهان و انسان نقش برده را بازی می‌کنند و هیچ کنش و واکنشی از خود ندارند و فقط تابع فرمانروای مطلق جهان هستند در الهیات امید، آبشخور گشودگی در نگاهی است که نسبت به خدا و نقش او در جهان دیده می‌شود و به تبع آن، چون آن نقش تعدیل می‌شود وضعیت انسان و جهان بهتر می‌شود. در الهیات امید انسان فعال‌تر و بامسئولیت‌تر و امیدوارانه‌تر در جهان کار می‌کند و صرفا مطیع اوامر خدا نیست بلکه نوعی یاری‌رساننده به خداست. خود این الهیات تحت تاثیر دو خوانش جامعه‌شناختی و تاریخی سیاسی است. لذا الهیات امید بر یک پایه جامعه‌شناختی و یک پایه تاریخ مبتنی است.

الهیات امید الهیات سیاسی است

من کلیتی از الهیات امید عرض کنم و بعد راجع به خود امید صحبت کنیم و بعد درباره امید در فرهنگ اسلامی صحبت کنیم. الهیات امید یک نوع الهیات سیاسی است یعنی صرفا در جهت امیدبخشی به غفران الهی که شاید به ذهن بیاید نیست. الهیات امید چیزی فراتر از جنبه شخصی و دغدغه خوف و ترس است، یک خوانش سیاسی است که می‌خواهد بگوید چون نقش خدا تا حدی منعطف می‌شود، انسان در تکمیل پروژه الهی نقش بازی می‌کند. خلقت یک پروژه است و صرفا فعل خدا نیست بلکه یک نوع پروژه جمعی و مشارکتی است. درست است مبدا و منتها خدا است ولی خدا در طول تاریخ با انسان همراهی می‌کند و در بزنگاه‌های تاریخی انسان به کمک این پروژه می‌آید و نقش نصرت دهنده را بازی می‌کند.

اگر در الهیات کلاسیک جهان اتقان صنع دارد و خدا حکیمی است که جهان را کامل خلق کرده است، در خوانش‌های جدید، جهان بهترین جهان ممکن است و انسان در بهتر شدنش مشارکت می‌کند یعنی خدا کار را تمام نکرده و به کمک انسان این پروژه تکمیل می‌شود. خدا می‌توانست یک پروژه کامل خلق کند ولی اراده‌اش این بود که این پروژه به کمک انسان‌های صالح و حتی انسان‌های عادی تکمیل شود. پس الهیات امید نوعی امیدبخشی ایجاد می‌کند که ما عددی هستیم و هویت و حیثیتی در پروژه خلقت داریم و باید جدی‌تر به مسئولیت‌های سیاسی خودمان توجه کنیم.

انقلاب اسلامی، نمونه عالی مسئولیت اجتماعی انسان

یک نمونه عالی به صحنه کشیدن مسئولیت اجتماعی، انقلاب اسلامی ایران است. شاید دوستان نقدهای زیادی به آن داشته باشند ولی حقیقت انقلاب اسلامی این بود که بعد از سال‌ها که فکر می‌کردند دین از صحنه زندگی اجتماعی خارج شده است، دین به عرصه سیاست آمد و حکومت را به دست گرفت و نهادهای سیاسی و اجتماعی دینی تاسیس شد و عملا الهیات پا به صحنه سیاست گذاشت. انقلاب اسلامی می‌تواند نمونه‌ای از امیدواری و مسئولیت اجتماعی فراهم کند.

خود امید به معنی آرزوی آینده‌ای بهتر به علاوه باور به امکان تحقق آینده بهتر است. تفاوت امید و آرزو این است که امید حتما باید محتمل و امکان تحقق داشته باشد. شما می‌توانید آرزو کنید رئیس جمهور بشوید ولی شاید برای شما امکان تحقق نداشته باشد. امید ترکیبی از آرزو و باور به احتمال وقوع آن آرزو است. شما می‌توانید هر آرزویی داشته باشید ولی نمی‌توانید به هر چیزی امید ببندید. آرزو چه برآورده بشود و چه برآورده نشود فرقی ندارد ولی امید زمانی امید است که احتمال تحقق وجود داشته باشد. البته این احتمال، احتمال فلسفی نیست.

وقتی شما می‌گویید امیدوارید اوضاع سیاسی ایران بهتر شود از شما دلیل می‌خواهند که چه چیز شما را امیدوار کرده است ولی سوال نمی‌شود چه چیز شما را آرزومند کرده است چون آرزومندی فطری است و همه ما آرزو داریم. وای به حال جامعه‌ای که به دلیل مشکلات، از آرزو خارج شود و جوانان هیچ آرزویی برای آینده نداشته باشند. در عین حال خیلی از امیدهای ما به ناامیدی تبدیل می‌شود کما اینکه سوال می‌شود آیا تو هنوز امید داری؟ در عین حال اشکال ندارد کسی از ناامیدی خود صحبت کند. پس امید ترکیبی از دو مولفه آرزو به علاوه باور به احتمال تحقق آن است.

وقتی کلمه باور را به کار می‌برم وارد ساحت شناختی می‌شوم. خود امید از ساحت شناخت نیست بلکه از ساحت دیگری به نام ساحت عواطف و احساسات است. امیدواری نوعی احساس مثبت است. وقتی نیازهای ما با واقعیات موجود سازگار نیست امید پیدا می‌کنیم در آینده شرایط بهتر شود. امید یک امر مربوط به آینده است و از ساحت احساسی ما است، از ساحت شناختی ما نیست. البته عاطفه و احساس متکی بر برخی شواهد است. از این جهت آرزوی خالی نیست بلکه آرزو به علاوه باور است. خیلی از انسان‌ها هستند علی‌رغم اینکه آرزو دارند ولی امیدوار نیستند یعنی صرف در کنار هم قرار گرفتن آرزو و باور به احتمال وقوع کفایت نمی‌کند. انسان باید امیدوار باشد بلکه باید طبیعت خود انسان‌ها هم مثبت باشد.

اگر من به آینده بهتر امید داشته باشم در من شوق به عمل ایجاد می‌شود. اگر خود امید در حوزه حکمت نظری نیست ولی در حکمت عملی است چون کسی که امیدوار است در جهت بهتر شدن اوضاع تلاش می‌کند. امید به ما انگیزه کار خوب می‌دهد و ما را به راه می‌اندازد. پس امید یک امر معقول است و به همین دلیل الهیات امید ما را در پروژه تکمیل خلقت تشویق می‌کند در حالی که در پروژه الهیات کلاسیک همه چیز محتوم و قطعی است.

خطرات امیدواری

در عین حال امیدواری خطرناک هم هست. سوای اینکه برخی امیدها امیدهای واهی هستند خطر امید این است که خیلی آدم‌ها به دلیل ظرفیت کمی که دارند وقتی در مسیر با شرایط سخت مواجه می‌شوند ممکن است به یک ناامیدی شدید بیفتند به همین خاطر سیاست‌مدارها می‌گویند به مردم زیاد امید ندهید چون ممکن است همین امید خطرناک باشد.

ما چرا به خدا امیدواریم و چرا فکر می‌کنیم در پروژه الهی سهیم هستیم؟ الهیات جدید تلاش می‌کند خدا را از وضعیت انتزاعی دور از دسترس انسان‌ها دربیاورد و خدا را متاثر از جهان بکند. ویژگی جدید خوانش‌های الهیاتی تاثیرپذیری خداوند است. در الهیات کلاسیک خدا هیچ تاثیرپذیری ندارد ولی در الهیات جدید خدا از وضعیت جهان متاثر می‌شود گاهی گریه می‌کند و گاهی لبخند می‌زند. خدای قرآن خدایی است که نیرنگ می‌زند، از یک چیز خوشش می‌آید، از یک چیز بدش می‌آید در حالی که در فلسفه چنین خدایی قابل تصور نیست. البته این تاثر، نقصی برای خدا نیست و اتفاقا خدای غیرمتاثر خدای ضعیف‌تری از خدایی است که تحت تاثیر قرار می‌گیرد کما اینکه انسانی که در مصیبت گریه می‌کند قوی‌تر از انسانی است که گریه نمی‌کند چون قوت، به قوت احساسات هم هست. انسان کامل انسانی است که عواطفش جریان دارد به همین خاطر خدای این انسان هم باید اینطوری باشد.

مهمترین عامل امیدواری ما به خدا وعده‌هایی است که خدا در قرآن و دیگر متون مقدس داده است پس عامل امیدواری ما وعده است. کسی که به خدا اعتقاد دارد وعده الهی با وعده سایر انسان‌ها برایش فرق می‌کند و باور به وعده خدا برایش موجه‌تر است.

انتهای پیام
captcha