به گزارش ایکنا، دومین اجرا از ویژهبرنامه «داستان و آرمان» فرهنگسرای اندیشه با موضوع جریانهای مخالف ادبی درون آمریکا و درونمایه رمانهای ضدآمریکایی روز گذشته دوشنبه پنجم اردیبهشتماه 1401 با حضور محمد قاسمیپور؛ محقق حوزه ادبیات پایداری و محمدعلی شفیعی؛ مترجم و پژوهشگر حوزه آمریکا برگزار شد.
رمان ضدآمریکایی ناقد ساختار فسادپرور آمریکایی است
در ابتدای این نشست محمدعلی شفیعی گفت: مسئله تاریخی سیاهپوستان معمولاً در رمانهای ضدآمریکایی دیده میشود. موضوع دیگر سیاهان از گذرگاه بردهداری در آمریکا مورد نقد قرار میگیرد. علاوه براین، به موضوع مهاجران نیز به عنوان یکی از موضوعات رمانهای ضدآمریکایی پرداخته شده است. اتفاقاتی که برای مهاجران که عمدتا در اقلیت بودهاند رخ داده دستمایه این رمانها قرار گرفته است. موضوع دیگر، نگاه اقتصادی به آمریکا و چالشهای اجتماعی سیاسی نیز در قالب رمانهای ضدآمریکایی روایت شده است.
وی با طرح پرسش چه چیزی ادبیات ضدآمریکایی نیست؟ ادامه داد: ما فکر میکنیم هر کتاب و فیلمی که درباره موضوعی از آمریکا «بد» بگوید یا بنویسد، ادبیات و سینمای ضدآمریکایی است اما واقعیت این است که چنین گزارهای صحیح نیست و نمیتوان هر اثری که آمریکا را نقد میکند ادبیات ضدآمریکایی قلمداد کرد.
این مترجم و پژوهشگر حوزه آمریکا تاکید کرد: هر اثری که یک موضوع خاص را دستمایه قرار داده و تنها همان را نقد میکند و به کلیات کاری نداشته باشد در دسته ادبیات ضدآمریکایی قرار نمیگیرد. برای مثال، یکی از نویسندگان مشهور آمریکایی کتابی به نام «سیاهها» دارد که درباره رسوایی جنسی خانواده کندی است. در ایران و در دنیا میگویند که این کتاب ضدآمریکایی است اما به نظر بنده چنین نیست. بنده معتقدم که چنین آثاری به ما القا میکند که فقط این یک نفر بد است، ما او را نقد کردیم و دیگر تمام شد. بنده معتقدم که رمان ضدآمریکایی باید ساختار فسادپرور و قدرتطلب آمریکایی را نقد بکند و مصداقهای کوچک را نمیتوان در این ادبیات دستهبندی کرد.
در ادامه شفیعی به معرفی برخی نویسندگان با آثاری در نقد آمریکا پرداخت و گفت: هاوارد فاست یکی از نویسندههایی است که آثار او در دسته رمان ضدآمریکایی دستهبندی میشود. از جمله آثار او میتوان به رمانهای «مهاجران»، «آمریکایی» و «آخرین مرز» اشاره کرد؛ این کتابها به خوبی نشان دادند که ساختار آمریکایی فاسد است.
وی ادامه داد: جان فانته نیز دیگر نویسندهای است که آثار او در همین بخش دستهبندی میشود. به نظرم اگر میخواهیم مکانیزم سرمایهداری در آمریکا را درک بکنیم، کتاب «خوشههای خشم» جان اشتاینبک اثر خوبی است. این کتاب را نباید محدود به پدیده خشکسالی در آمریکا بدانیم و باید نگاهی جامعتر به آن داشت. این کتاب ذات سرمایهداری خشن آمریکایی را نقد کرده است.
آثار ضدآمریکایی اجازه ترجمه پیدا نکردند
در ادامه این نشست محمد قاسمیپور گفت: چند مؤلفه تمدنساز وجود دارند که در کنار هم تمدن را شکل میدهند. اینها را در قالب چهار رکن علم، تکنولوژی، جهانبینی و زبان میبینم که میتوانند تمدنساز شوند. در دل زبان، هنر و ادبیات را جای میدهند چرا که این دو زاییده زبان هستند.
وی ادامه داد: رمان به عنوان یکی از اصلیترین زیرشاخههای ادبیات، جزء مؤلفهها و ارکان تمدنساز است. به نظرم خوب است به این سوال پاسخ بدهیم که رمان در جامعه آمریکایی چه نقشی دارد؟ برای ما، رمان قالبی وارداتی است اما در آمریکا سابقهای بلند دارد. در جامعه آمریکایی، رماننویس خود را موظف میداند که در جهت اصلاح جامعهاش نقش داشته باشد و با پذیرش مسئولیت، اثرگذار عمل کند.
این نویسنده و محقق اضافه کرد: 9 سال بعد از نوشته شدن کتاب «کلبه عمو تم»، جنگ بین شمال و جنوب با هدف لغو بردهداری آغاز میشود. در پایان این جنگ، بردهداری به نوعی کنار گذاشته میشود. پس میتوان گفت که انتشار این کتاب و نقش تعیینکننده آن در چنین موفقیتی بسیار پررنگ بوده است. ضدیتی که امروز نسبت به جامعه سرمایهداری و استعماری آمریکا داریم، بسیار متفاوت با ضدیتی است که یک هنرمند آمریکایی با جامعه خود دارد.
وی اظهار کرد: ملاحظه جدی که در جامعه آمریکایی وجود دارد این است که جریان مدیریتی و کنترلی اجازه نمیدهند خیلی از کارها مطرح شده و ترجمه شوند. بر همین اساس، بخش بزرگی از آثار آمریکاستیز که نقدهای جدی به سیستم و ساختار آمریکا وارد کردهاند، در همان چاپ ابتدایی کنترل میشوند. این کنترل بهگونهای است که اسم این کتابها خیلی مطرح نشده و بنابراین درخواستی از سوی کشورهای دیگر برای ترجمه آن وجود نخواهد داشت. به عبارت دیگر، عمده آثاری که در قالب رمان ضدآمریکایی شکل گرفته، امروز در اختیار ما نیست و اجازه ندادند به زبانهای دیگر ترجمه شود.
قاسمیپور ادامه داد: کتابی به نام «مگا» در آمریکا نوشته شده است که بیرحمانه نظام سرمایهداری در آمریکا را نقد کرده و به استعمار نو میپردازد اما در کشورمان ترجمه چندان دقیقی از آن نداریم. بنابراین برای پیدا کردن آثار ضدآمریکایی و ترجمه آنان به فارسی نیاز است کندوکاو بیشتری بکنیم. نباید منتظر جریانهای غالب، جایزههای ادبی سالانه و ... باشیم که ببینیم به چه کتابی جایزه دادند و همانها را ترجمه کنیم.
وی افزود: موضوع نژادپرستی یکی از مهمترین مقولاتی است که در قالب آن میتوان آمریکا را زیرسوال برد. همچنین ورود مداخلهجویانه آمریکا به جنگها مفهوم مهمی است که پشتپرده جنگطلبی و ماهیت استعماری این کشور را نمایان میکند. در حقیقت باید این سوال را بپرسیم که چرا در هر جنگی، پای آمریکا در میان است؟ بحران امروز آمریکا که در قالب ادبیات نیز به چشم میخورد، ناشی از جنگطلبی و نژادپرستی است. آمریکا نتوانسته نخبگان خود را قانع کند و طبق آمارها بیشترین میزان نارضایتی در همین گروه به چشم میخورد.
انتهای پیام