به گزارش ایکنا، آیتالله احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری و استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه، شامگاه 31 شهریور ماه در نشست علمی «فلسفه شریعت در حکمت متعالیه»، که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، گفت: در حوزه رشتهای به نام فلسفه فقه شکل گرفته البته در نقطه آغاز خود قرار دارد، ما میتوانیم در کنار فقه، چیزی به نام فلسفه شریعت هم داشته باشیم زیرا ما فقه را دانشی برای استنباط از شریعت تلقی میکنیم.
وی با بیان اینکه ملاصدرا فقه را داخل در شریعت قرار داده است و بنده معتقدم اگر فلسفه شریعت نداشته باشیم پای فلسفه فقه هم چوبین و سست است، افزود: اول باید فلسفه شریعت را ارائه دهیم و آن را فعال و حاضر کنیم و متاثر از آن به فلسفه فقه بپردازیم و این اشکالی است که در حوزه ما وجود دارد و به همین دلیل فلسفه فقه هم پیشرفتی نداشته است.
مبلغی با بیان اینکه فلسفه شریعت آنقدر مهم است که اگر پا بگیرد تاثیر عمیقی روی روش فقهی خواهد داشت و بدون نگاه فلسفی به شریعت روش فقهی هم به صورت مطلوب پا نمیگیرد، افزود: فلسفه شریعت دانشی است که عهدهدار تاملات فلسفی و عقلی در شریعت با هدف کشف شئون و امور مربوط به آن است از جمله سیر شکلگیری شریعت، اصول حاکم بر شریعت، خصائص شریعت، اهداف شریعت، روح شریعت، نظام شریعت، قلمرو شریعت، رابطه شریعت با اراده الهی، رابطه شریعت با انسان و جامعه انسانی و قدرت و سیاست و ...، رابطه شریعت با نظام تکوین، رابطه شریعت با دانشهایی چون فقه و اخلاق و ...، رابطه شریعت با شرایع پیشین، ثوابت و متغیرات شریعت، شریعت ثبوتی و شریعت اثباتی.
استاد سطح خارج حوزه علمیه با اشاره به تعریف شریعت از نگاه ملاصدرا با بیان اینکه وی فقه را در داخل شریعت قرار داده است، تصریح کرد: در نگاه وی، اجتهاد از شریعت موضوعی مطرح در خود شریعت است. او گفته است که خود شریعت اجتهاد مجتهد را تشریع کرده است و آن تشریع شامل حرمت، ایجاب و واجب است. همچنین اجتهاد از شریعت، مبنای قرآنی از نظر ملاصدرا دارد که این مبنا، اختصاصی خود ملاصدرا هم هست.
مبلغی ادامه داد: وی به آیه 48 مائده استناد کرده است که فرموه برای هر قومی شریعت و منهاجی قرار دادیم. یعنی ملاصدرا اجتهاد هر مجتهدی را منهاج دانسته و بر آیه شریفه منطبق کرده است از این رو اختلاف فقها هم در داخل شریعت قرار میگیرد. در اسفار هم آورده است که «وجعل کل طائفة من الملیین ...»؛ هر طایفهای از ملل مختلف، مستند اعتقاد خود را کتاب و حدیث قرار دادهاند یعنی اقوام و ملل به رغم تباین آرا و تخالف نظر، مستند خود را حدیث و روایت قرار دادهاند.
استاد درس خارج فقه و اصول با اشاره به رابطه شریعت و تحولات زمان از نگاه ملاصدرا، گفت: ایشان در تحلیل این مسئله هم باز به آیه مورد بحث ارجاع داده است. از نظر ملاصدرا و طبق آیه (و لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجا) روش هر طائفهای در استنباط از دین از سمت خود آنها و متناسب با شرایط جامعه آنها شکل گرفته است یعنی خداوند این گونه خواسته است زیرا مزاج انسانها متفاوت است و بروز این مزاجها در تحولات زمانه بیشتر بروز و ظهور دارد. از نظر ملاصدرا اجتهاد باید متناسب با شرایط زمان و مکان باشد.
رئیس سابق مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی با اشاره به رابطه شریعت اسلامی با شرایع دیگر افزود: ایشان باز به همان آیه تمسک کرده و این رابطه را رابطه وحدانی محسوب میکند و فرموده است: همه ادیان از ناحیه خدا آمده است و علت تعدد آن تعدد شرایط ملتها و ازمنه و امزجه آنها بوده است. ایشان چون به شرایع نگاه وحدانی دارد مکانیزم خاصی برای دریافت مشترکات ادیان ایجاد کرده و آن را توسعه داده است و در یکی از آثارش آورده که استعانت به صبر و نماز مخصوص جامعه مسلمین و افراد مسلمان نیست بلکه برای همه پیروان ادیان و همه انسانهاست و هیچ ملتی بدون صبر نمیتواند به نتیجه برسد همچنین همه ابنای بشر به نحوی دعا و راز و نیاز دارند که صلاة آنها محسوب میشود. وی در مورد نماز فرموده است: نماز موضوعی فرازمانی و فرامزاجی است و چون مضمون و محتوای آن تضرع و راز و نیاز به درگاه خداست جزء مشترکات حساب میشود.
مبلغی با اشاره به رابطه شرع و عقل از نظر ملاصدرا، بیان کرد: از نظر وی، رابطه شرع و عقل رابطه بطن و ظهور است و در تفسیر قرآن به صراحت به این مسئله اشاره دارد و این دو را دو روی یک سکه میداند. از منظر وی، عقل نهاییشده و کمالیافته همان چیزی است که تشریع شده است یعنی شریعت و عقل ظاهر و باطن یک چیز هستند. علامه طباطبایی و شهید مطهری هم به نظریه قشر و لب دین پرداخته و گفتهاند نباید نسبت به قشر دین حساس باشیم زیرا قشر دین با تغییرات زمان و مکان تغییر میکنند و آنچه میماند، لب است لذا نباید در حفظ قشر دین، جمود داشته باشیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: ادبیات ملاصدرا در مورد قشر دین چند چیز است؛ از جمله واژگان ظاهر و جسد و ... و درباره محتوا هم واژههای حقایق، معانی، اسرار و روح را به کار برده است همچنین از برخی کلمات ملاصدرا یک نکته روشی در جمع بین قشر و لب دین به دست میآید. وی انسانها را به چهار دسته ظاهرگرایان، معناگرایان، انکارگرایان و ابطالگرایان تقسیم کرده است.
استاد سطح خارج فقه و اصول حوزه علمیه تصریح کرد: ملاصدرا قشریون و کسانی را که جمود بر ظاهر دین دارند دارای چند نوع مشکل میداند؛ اول دورماندن از روح شریعت یعنی آنها بر پوسته ظاهری دین تمرکز دارند و باعث ضرر برای خود و جامعه هستند؛ دوم تمرکز صرف بر سیاستهای شرعی و احکام عملیه دارند یعنی میگویند اینطور باید عقوبت کرد و اینطور باید حکم شود و ...؛ سومین ضرر قشرینگری در دین، سختپنداری شریعت است. البته رویکرد ملاصدرا به احکام دین، کشف اسرار عرفانی است یعنی وی معتقد است که فقط عبادات نیستند که اسرار عرفانی دارند و بقیه احکام هم اینطور هستند.
آیتالله مبلغی همچنین در مورد رابطه تکوین تشریع در نگاه ملاصدرا، اظهار کرد: این رابطه از مباحث بسیار عمیق است که در حوزههای علمیه ما مورد توجه عمیقی قرار نگرفته است؛ ما اگر بخواهیم قوانین حقوقی وضع کنیم نمیتواند بی اعتنا به سنن اجتماعی باشد؛ اگر بحث رابطه تکوین و تشریع با دقت مورد توجه عالمان حوزه قرار بگیرد آثار مثبتی ایجاد خواهد کرد و نظراتی تولید میشود که بسیار سرنوشتساز است؛ البته تبیین این رابطه یک کار اجتهادی و دشوار است و اینطور نیست که هر کسی از در آمد داخل بتواند آن را انجام دهد. ما از یکطرف با سنن طبیعت و طبیعت و جامعه و سنن اجتماعی مواجهیم و از طرف دیگر با قواعد حقوقی و استنباطی از شریعت.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه ما معتقدیم صانع تکوین و تشریع، خداوند است و خداوند براساس حکمتی که دارد تکوین را طوری بنا نکرده که باعث خنثیشدن تشریع باشد و تشریع را طوری بنا نمیکند که باعث خنثیشدن تکوین باشد، گفت: باید در نظر بگیریم که جامعه در حال تغییر و تحول است و وقتی برخی سنن اجتماعی بازشناخته شوند احساس میکنیم شاید ما نتوانستهایم در گذشته این سنن را درست فهم کنیم. لذا اگر سنن اجتماعی را خوب توضیح دهیم و جامعه را به درستی بشناسیم طبیعی است که استنباط ما باید خیلی هوشمندانهتر و دقیقتر باشد نه اینکه به جنگ طبیعت و قواعد جامعه برویم.
وی با بیان اینکه بحث اجتهاد خیلی پیچیده است و باید اساس داشته باشد، افزود: ملاصدرا معتقد است که خداوند انسان را در دو جهت تکوینی و تشریعی، هدایت کرده است و این هدایت در دو مسیر اختیاری و غیراختیاری است و هر دو هم برای مصلحت انسان است؛ حال این پرسش وجود دارد که آیا دو مصلحت آن هم مصالحی که از سوی خدا برای هدایت انسان قرار داده شده است میتوانند به جان همدیگر بیفتند؟ یعنی ما مصلحت تکوین را طوری استنباط کنیم که در تقابل با تشریع قرار بگیرد و این قطعا در روش دچار خدشه است و ملاصدرا هم بر این مسئله تاکید کرده است.
استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: استنباطات فقهی باید باعث همافزایی بین تشریع و تکوین شود نه اینکه طوری استنباط از شریعت داشته باشیم که با تکوین و سنن اجتماعی در تضاد قرار بگیرند.
انتهای پیام