به گزارش ایکنا از خوزستان، هفتمین نشست از سلسله نشستهای مجموعه فرهنگی آیتالله معزی با موضوع «محاسبات پنهان تشکیل سقیفه و انحراف جانشینی پیامبر(ص) از مسیر غدیر خم» در سالن ولایت بنیاد مهدویت دزفول برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا هدایتپناه عضو هیئت علمی گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم در این نشست اظهار کرد: محاسبات پنهان در تشکیل سقیفه در این جلسه با رویکردی که به انصار داریم بررسی میشود. نمیخواهم تمام علل و عوامل و محاسبات پنهان و ظاهر قضیه را بگویم چون بر یک دلیل و عامل نیست. در اینجا فقط به انصار میپردازیم.
وی اظهار کرد: حرکتی که انصار پس از رحلت پیامبر(ص) انجام دادند آیا یک حرکت پیشبینی شده بود یا عملی تصادفی؟ یک راهبرد سیاسی و اقدام هوشمندانه بود؟ یا محاسبات غلط؟ ما این مسأله را به صورت علمی و بر اساس ادله و شواهد بررسی میکنیم. تشکیل سقیفه در نخستین ساعات رحلت پیامبر(ص) از سوی انصار واقعاً یک حرکت مرموز و بسیار تأمل برانگیز است. چرا انصار این حرکت را انجام دادند؟ ما نمیتوانیم به سادگی از این مسأله عبور کنیم.
این مدرس دانشگاه توضیح داد: نکته اول جهت زمانی است، زمانی که رسول اکرم(ص) در شرف وفات هستند یا وفات کردهاند، کسی که رهبر اسلام است، قاعدتاً باید این گروه که 10 سال گرد رسول اکرم(ص) بودند و برای اسلام جانفشانی کردند، همه مضطرب کنار بستر رسول خدا(ص) باشند. اما میبینیم انصار در چنین زمان بغرنج و حساس خیلی سریع بیآنکه مهاجرین متوجه شوند، دست به این حرکت میزنند که جای تعجب دارد.
هدایت پناه ادامه داد: دوم؛ توافق اوس و خزرج در این مسأله قابل بررسی است، هر دو گروه در سقیفه هستند. با توجه به رقابت صد ساله پیش از اسلام و رقابتهای شدیدی که دوره رسالت در مقاطع مختلف از خود بروز دادند (از جمله جنگ بنیقریظه و بنینظیر) چگونه است که در یک انجمنی با هم نشستهاند؟ آیا میشود گفت بدون توافق و برنامهریزی بود؟ مسأله سوم که قضیه را پیچیده میکند این است که انصار جمعاً دوستدار امیرالمؤمنین هستند –غیر از منافقان– این جمله که «منافقان را به دشمنی با علی میشناختیم» حرف انصار است. حالا چرا این گروه باید مسیر غدیر را انحراف بدهند؟
این محقق تاریخ خاطرنشان کرد: ما باید ببینیم چه علل و عواملی آنان را به این راهبرد سیاسی کشاند که علیرغم میل باطنی خود سقیفه را تشکیل دادند. نمیخواهم از انصار دفاع صد در صد کنم. میخواهم دنبال تبیین تاریخی مسأله باشم که چرا این اتفاق از سوی انصار افتاد. باید ببینیم محاسبات آنها هوشمندانه بود؟ یا محاسبات غلط آنها را به این انتخاب سیاسی کشاند و در این جا بگویم پس از آن خیلی پشیمان شدند اما کار از کار گذشته بود.
انصار از اقتدار قریش واهمه داشتند
نویسنده کتاب «زبیریان و تدوین سیره نبوی» گفت: آنچه در این محاسبه باید به آن توجه کنیم این است که به نظر میرسد انصار در یک حرکت جامع به یک نتیجه بسیار پیچیده رسیدند و آن این بود که آنها از اقتدار قریشی به شدت واهمه داشتند. این واهمه شدید آنها را به محاسبات غلطی انداخت. یکی از دلایل اقتدار قریش موقعیت جغرافیایی مکه است، معادله دیگر این اقتدار کعبه است که یک موقعیت معنوی و تاریخی برای مکه ایجاد کرده بود. مسأله سوم تجارت است که مکه را مسیر عبور و گذر کاروانهای تجاری قرار داده بود. این 3 مسأله قریش را در یک نوع اقتدار سیاسی، مذهبی و اقتصادی در بین دیگر قبایل قرار داده بود.
وی به نشانههای اقتدار قریش در جامعه آن زمان پرداخت و گفت: ما میبینیم با صلح حدیبیه که قریش با پیامبر(ص) به صلح میرسند، دیگر کسی تعرض به مدینه را نداشت. دومین نشانه فتح مکه است؛ وقتی مکه فتح شد هیمنه قریش از هم پاشید و سومین نشانه عامالوفود است که در سال نهم رؤسای قبایل از اطراف جزیرةالعرب به مدینه آمدند. یعنی وقتی قریش شکست خورد همه قبایل نمایندگان خود را به مدینه فرستادند. این نشان میدهد اقتدار قریش تا اینجا است.
عضو هیئت علمی گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم ادامه داد: این معادلات سیاسی – فرهنگی با توجه به قضیه بعثت از چند جهت بهم میخورد. طبیعی است بعثت خطری برای اقتدار قریش بود. برخی اقتدار سیاسی، برخی اقتصادی و برخی اقتدار اجتماعی را برجسته کردهاند. نکته دوم این است که مسلمان شدن مردم مدینه معادله عرب عدنانی و قحطانی را به هم زد، عربهای قحطانی یمنیهایی بودند که در مدینه بودند(یعنی انصار). عربهای عدنانی همان قریشیها بودند. وقتی مردم مدینه اسلام آوردند و مدینه حاکمیت مستقل پیدا کرد، در مقابل مکه قرار گرفت و اقتدار مکه یک دفعه رقیب پیدا کرد.
این محقق تاریخ اسلام افزود: تشکیل حکومت در مدینه و برتری موقعیت سیاسی مدینه بر مکه اقتدار مکه را پایین آورد. اینها تأثیراتی است که با بعثت به وجود آمد و معادلات قدرت تغییر کرد. سؤال اصلی این است که آیا انصار واقعا به عواقب پذیرش اسلام خود توجه داشتند؟ یا توجهی به عواقب آن نداشتند؟ مجموع اخبار به ما میگوید کاملاً متوجه بودند. اینها گرچه از رقابتهای صد ساله خسته بودند و بعثت پیامبر(ص) را پذیرفتند، منتها میدانستند با مسلمان شدن معضل بزرگتری برای آنها به وجود میآید.
نگرانی از سران تندروی قریش در مکه
هدایتپناه با استناد به متنی از کتاب «سیره ابن هشام» به بیان نشانههای توجه و آگاهی انصار نسبت به اسلام آوردن خود پرداخت و گفت: این نشانهها را ما در بیعت انصار با پیامبر(ص) میبینیم که نشان میدهد آنها از پیامدهای این مسأله که آنها را در برابر قریش قرار میدهد آگاهی داشتند. انصافاً انصار سنگ تمام گذاشتند. ماجرای فتح مکه و سخنان سعد بن عباده که گفت: «الیوم یوم الملحمه» هم نشان از یک ترس دارد. تفسیر سعد بن عباده خزرجی این بود که الان که مکه فرو پاشیده است و پایتخت اسلام، مدینه شده است و ما مانند یک قوم فاتح وارد میشویم باید بزرگان قریش را نابود کنیم. میبینیم ترس از سران قریش است، نه از قریش میانهرویی که بعداً سوار بر موج سقیفه شدند و خلافت را گرفتند. پس ترس از بزرگان قریش است و این ترس در عبارت سعد دیده میشود که پیامبر آن را تصحیح کردند و فرمودند:«الیوم یوم المرحمه.»
وی به عنوان نمونههای تاریخی دیگری از ترس و توجه انصار به اقتدار قریش اشاره کرد و گفت: البته قریش میانهرو هم این ترس را از سران قریش داشتند. آیا پیامبر متوجه این ترس بودهاند؟ گویا متوجه بودند و برای آن برنامهای ریختند. پیمان برادری مهاجر و انصار برای چه بود؟ اعتماد بخشیدن پیامبر(ص) به انصار و حمایتهای فراوان پیامبر(ص) از انصار، سفارش اکید بر محافظت انصار نمونههایی از توجه پیامبر(ص) به انصار است و در لحظات آخر خیلی درباره حق انصار میگفتند. فضایل انصار در کتب اهل تسنن هست. پس پیامبر(ص) متوجه ترس انصار بودند.
نویسنده کتاب «زبیریان و تدوین سیره نبوی» خاطرنشان کرد: اینها نشان میدهد با توجه به این قضیه یک مسأله دیگر برای انصار مسلم شده بود. آنها میدانستند جانشین مسلم پیغمبر(ص) حضرت علی(ع)است و غدیر خم شاه بیت این قضیه بود. پیامبر(ص) از اول بعثت تا آخر در جای جای سیره نبوی مقام حضرت علی(ع) را بالا میبرد. اما انصار متوجه رفتار قریش هستند آنها میبینند که بعد از غدیر خم اینها زود میروند.
هدایتپناه گفت: بنابراین محاسبه انصار این است که قریش نخواهد گذاشت امیرالمومنین(ع) به خلافت برسد. پس باید کاری بکنیم و مسأله را از دست قریش بگیریم و آنها را در برابر عمل انجام شده قرار دهیم. اما قریش میانهرو کار را به دست میگیرد و شاعران قریش هجوم زیادی به انصار کردند. در وضعیتی که حضرت علی(ع) مشغول خاکسپاری رسول اکرم(ص) است انصار چنین کردند، با این وجود حضرت علی(ع) در مقابل شعرا که علیه انصار شعر گفتند، ایستاد و از انصار دفاع کرد. چون میدانست بزرگان قریش، نه انصار را میخواهند و نه قریش میانه رو را و تحلیلی داریم که اینها چگونه ساکت شدند، خلافت را دور زدند و تا زمان عثمان آن را گرفتند.
این محقق تاریخ اسلام اظهار کرد: اینجا میبینید انصار تا زمانی که امیرمومنان(ع) با ابوبکر بیعت نکرد با او بیعت نمیکنند. از نگاه تاریخی انصار اختلافی در خلافت حضرت علی(ع) نداشتند و میبینیم جمل و صفین و نهروان بر دوش انصار بود و گزارش مسعودی از این قضایا خواندنی است. منتها اشتباه راهبردی انصار این بود که گرد حضرت علی(ع) نیامدند. اگر میآمدند، مهاجرین دوستدار حضرت علی(ع) نیز به آنها میپیوستند و کار به اینجا نمیکشید.
انتهای پیام