مثلی معروف در فرهنگ عامیانه ما ایرانیان به ویژه بلوچان رایج است که ترجمه لفظ به لفظ بلوچی آن میشود «آتش بیفتد، تر و خشک نمیشناسد»؛ این عبارت برای سیل نیز میتواند صدق کند منتهی با این تفاوت که «سیلی سیل» آبدارتر است و به مراتب سوزناکتر و کشندهتر از حتی آتش.
در هنگام وقوع رخداد، آتش را میتوان با آب مهار کرد اما امواج خروشان سیل و طغیان رودخانههای وحشی را چه کسی با چه مانعی میتواند جلودار باشد؟ کشیده سیل چنان کشنده است و سهمگین که در یک آن، نیستی میآفریند و تباهی به بار میآورد و در شرایط وقوع کمتر کسی را یارای مهار آن خواهد بود و مقابله، مگر با برنامهریزی بلندمدت ممکن نیست.
این روزها کلید واژه «سیل» در جامعه ما بیش از هر زمان دیگر بر سر زبانهاست و دارد همچنان تکرار میشود و نیز هشدارها و بیان پیامدها و مخاطرات این رخداد طبیعی توسط کارشناسان و صاحبنظران این حوزه قابل توجه است تا بلکه در شرایطی اینچنین که سیل بخش اعظمی از مناطق کشور را درگیر خود ساخته و جان هموطنان را تهدید میکند، شاید بتوانند با این راهبرد اندکی از تبعات ناشی از آن را کاسته و آسیبها کمتر بشوند.
سیستان و بلوچستان که همواره از پیامدهای مخرب خشکسالی آسیبهای زیانباری را تحمل کرده و رنجهای بیشماری را نیز متوجه شده، در روزهای آغازین سال جدید پس از هشدارهای لازم پیرامون وقوع سیل و بارشهای سنگین، سرانجام چنان بارندگی سیل آسایی را تجربه کرد که به گفته بسیاری از کارشناسان و مردم محلی سرد و گرم چشیده در طول چهل سال گذشته شدت و حجم بارندگیها و آورد رودخانههای اصلی بیسابقه بوده است و کمنظیر.
سیل از استانهای شمالی کشور گذشت و وارد جنوب شد و سپس جنوب شرق تشنه را درنوردید و فقط در عرض نیمساعت بارندگی لحظهای چنان خسارات سنگینی به زیرساختها و تأسیسات شهری و روستایی از جمله جادهها و برق و آب و مخابرات و کشاورزی وارد ساخت که راه دسترسی به بسیاری از روستاها را مطلقاً مسدود کرد و زیرساختها را معیوب ساخت تا جایی که در بیشتر مناطق روستایی که آب و کشاورزی آن مقابل خشکسالی اندکی مصون مانده بود، 80 درصد قنوات را تخریب کرد و بسیاری از مزارع و باغها را نیز ویران.
شدت بارشهای سیل آسا در سیستان و بلوچستان به مراتب بالاتر از سایر نقاط سیلزده کشور بود اما خسارات مالی کمتر را نسبت به سایر مناطق برجای گذاشت بهطوری که طبق آمار میزان بارندگیهای شیراز که خسارات جانی بالایی نیز در پی داشت از 20 میلیمتر بالاتر نرفت و در آققلا و معمولان و خوزستان و غیره نیز با اندکی تفاوت همینطور، ولی میزان بارندگی در سیستان و بلوچستان بهخصوص در نیکشهر به بیش از85 میلیمتر رسید اما آنچه که میتواند متمایز کند این دو رخداد مشابه را، سکونتگاههای مرتفع شهری و روستایی این استان نسبت به بستر و سطح رودخانهها هستند که کمتر توانسته به جز جادهها و زیرساختها، خسارات مالی و جانی را متوجه مردم سازد.
از این گذشته تفاوت دیگر سیل در سیستان و بلوچستان با سایر مناطق کشور جبران نیاز آبی این استان بود ولو موقت، و تقویت آبهای سطحی و بهبود منابع آبی منطقه را در پی داشت و شرایط از مرز بحرانی و قرمز عبور کرد و به وضعیتی نه مطلوب، بلکه بهتر از قبل رسید.
اما مهمتر از این آنچه که سبب شد سیستان و بلوچستان از نعمت میان مدت بهرهمندی از این حجم قابل توجه آب بینصیب بماند و محروم، عدم احداث طرحهای آبخیزداری ازجمله بندهای خاکی و ملاتی و رسی بود که فقدان چنین ذخیرهگاههای آبی سبب شد تا بخش قابل توجهی از منابع ارزشمند آب به دریا منتهی شود بدون اینکه ما در استانی با اقلیم بسیار خشک بر احداث ذخیرهگاههای آبی تمرکز و برنامهریزی کافی داشته باشیم.
به هر روی در شرایطی که این استان همچنان درگیر خشکسالی و کم آبی است امیدواریم هدر رفت بالای آبهای ناشی از این بارندگی سنگین درسی باشد تا با برنامهریزی بیش از پیش در حوضه آبخیزداری و تخصیص اعتبارات لازم در این خصوص مقابله با خشکسالی و تقویت منابع آبی در دستور کار جدی مقامات بالا دست قرار گیرد.
یادداشتی از محمد بلوچزهی، بخشدار مرکزی نیکشهر
انتهای پیام