زهرا طاهری، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: در خصوص شیوع کرونا، دولت و مردم یکدیگر را بابت شدت گرفتن و گسترش این بحران محکوم میکنند، در حالی که هر دو، دو روی سکه بحران هستند. دولت وعدههایی در خصوص واکسیناسیون به مردم داد که بهدلیل تأخیر و تعللها محقق نشد، البته نمیتوان بهطور یکجانبه دولت را در این خصوص مقصر دانست و باید به بدعهدی دولتهای خارجی مثل روسیه در واردات واکسن نیز اشاره کرد. بعضاً اگر دولت تصمیماتی میگیرد که موفقیتآمیز نیست و تأثیرش را بر اعتماد عمومی میگذارد، نمیتوان آن را صددرصد مقصر دانست، بلکه بخشی از علل قضیه به کوتاهی و سوءمدیریت دولت و بخشی نیز به مسائل بینالمللی، تحریمها، بدعهدی دولتهای خارجی و بزرگنمایی رسانهها در خصوص واکسن برمیگردد.
وی افزود: دولت و رسانهها در خصوص واکسیناسیون مانور زیادی دادند و آن را بهعنوان تنها راه نجات مطرح کردند. در صورتی که اگرچه موضوع واکسیناسیون در تمام دنیا مطرح است، ولی حالت اختیاری دارد، یعنی دولتها به مردم خود پیشنهاد میدهند که واکسن بزنند و همانطور که در ایران عدهای با عناوین مختلف با واکسن مخالف هستند، این مخالفت در سایر کشورها نیز به نوعی دیگر وجود دارد. از طرف دیگر، باید به این نکته اشاره کرد که یکی از خصلتهای ملی ایرانیان، پایین بودن تحملپذیری یا آستانه تحمل آنهاست.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین تصریح کرد: رسانههای داخلی به جای اینکه همچنان آموزشهای قبلی را به مردم ارائه دهند، آنها را به صبوری کردن و رعایت پروتکلهای بهداشتی دعوت کنند و توجه مردم را به این نکته معطوف سازند که این پاندمی و بحران جهانی ممکن است پروسهای چندین ساله باشد، به بزرگنمایی درباره واکسن پرداختند. به هر حال، همه انسانها از خانهنشینی و محدودیت رفتوآمد دچار کسالت میشوند، ولی وقتی درباره یک راهحل اغراق شود، به دنبال آن تحمل و صبوری که وظیفهای همگانی است، کمرنگ میشود و شهروندان، دیگر خود را ملزم به رعایت قوانین نمیبینند و هر اتفاقی رخ دهد، مسبب آن را دولت قلمداد میکنند که وظیفه خود مبنی بر واکسیناسیون همگانی را انجام نداده است.
طاهری ادامه داد: رسانههای داخلی در کنار صحبت از مزایای واکسن و متقاعد کردن مردم به واکسیناسیون با دلایل علمی، این موضوع را نیز باید مطرح میکردند که واکسن معمولی منجی و راهحل نهایی نیست و این تجربه در کشورهای دیگر نیز جریان دارد. برای مثال، در ژاپن الزامی بودن واکسیناسیون هنوز اجرا نشده است و مردم هم به علم، هم به دولت و هم به قوانین اعتماد دارند. در واقع، از همان ابتدا این موضوع برای شهروند ژاپنی نهادینه شد که با رعایت پروتکلهای بهداشتی، منتظر ساخت واکسن باشد، تا بتواند به زندگی عادی خود ادامه دهد، ولی در عین حال متوجه این نکته نیز باشد که دریافت واکسن به معنای ایمنی کامل و صددرصدی نیست و باید سعی کند خود را با شرایط وفق دهد. در واقع، انطباقپذیری با شرایط ناشی از شیوع کرونا را برای شهروندان خود نهادینه کردند و اگرچه واکسیناسیون در حال انجام است، ولی دائم صحبت از این میشود که در درجه اول افراد باید قوانین را رعایت کنند و سپس به واکسن یا راهحلهای دیگر امید داشته باشند.
وی با بیان اینکه در کشور ما، شدت گرفتن بحران شیوع کرونا مسئلهای دوجانبه است، اضافه کرد: اشتباه دولت و رسانهها بزرگنمایی درباره واکسن بود، ولی اگر معتقد باشیم مردم نیز چنانکه باید و شاید قوانین را رعایت نمیکنند، به بیاعتمادی و بیتفاوتی اجتماعی برمیگردد که از سالها قبل شکل گرفته و باعث شده مردم مسئولیتپذیری را از خودشان سلب کنند و خود را ملزم به رعایت قوانین ندانند. اگر هم اتفاقی برایشان بیفتد و عزیزی را از دست بدهند، انگشت اتهام خود را به سمت دولت نشانه میروند که واکسیناسیون را به موقع انجام نداد.
عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین اظهار کرد: به هر حال، واکسیناسیون وظیفهای بر دوش دولت است که باید انجام دهد. منظور من از این سخنان این نیست که دولت از انتقادات وارده مبرا شود، بلکه دولت بهعنوان متولی اداره امور باید دیدگاهها و بزرگنماییها درباره واکسن را اصلاح و سعی کند اعتماد از دست رفته و مسئولیت سلب شده را مجدداً به سمت مردم برگرداند، ولی با خوانشی تازهتر. متأسفانه، نه مردم و نه مسئولان تعامل کردن با یکدیگر را نیاموختهاند. یعنی اگر مردم قصد اعتراض داشته باشند، اعتراض آنها به سبک یک شهروند نیست و اگر دولت بخواهد با مردم صحبت کند، این کار را با تحکم انجام میدهد. بنابراین، این نحوه تعامل نیازمند تغییر است و کلید آن در اختیار رسانهها قرار دارد.
وی افزود: با شیوع کرونا، تنها رسانهای که مردم به آن اعتماد پیدا کردند، شبکههای اجتماعی بود که بخشی از این شبکهها در اختیار دولت و بخشی در اختیار مردم است و از این طریق باید مجدداً مسئولیتپذیری، خودمراقبتی و تعامل بر مبنای گفتمان جدید اشاعه پیدا کند، بر این اساس که واکسیناسیون باید انجام شود و حق هر شهروندی است که آن را از دولت خود مطالبه کند و وظیفه دولت است که واکسیناسیون سراسری انجام دهد، ولی این فقط بخشی از قضیه را شامل میشود و مسئولیت شهروندان در خودمراقبتی و رعایت پروتکلهای بهداشتی به قوت خود باقی است و باید با این نوع سبک زندگی کنار بیایند، این بحرانی جهانی است و امکان دارد سالیان سال طول بکشد و با توجه به اینکه سبک زندگی در این یکی دو سال تغییر کرده، باید با چشماندازی بلندمدت به این موضوع نگاه کرد و حتی با وجود دریافت واکسن، به خودمراقبتی نیز توجه داشت، تا این بحران در سطح جهان و نه فقط در ایران حل شود. در این راستا، میتوان تجربه کشورهای دیگر را مورد بازخوانی قرار داد و این نکته را گوشزد کرد که هم دولت و هم مردم برای کنترل بحران وظیفه و مسئولیتی بر عهده دارند.
طاهری بیان کرد: وقتی هنرمندی بر اثر ابتلا به کرونا فوت میکند، با توجه به اینکه سلبریتیها نبض فضای مجازی را در دست داشته و دنبالکنندههای زیادی دارند، دولت را زیر سؤال برده و محکوم میکنند، ولی نوع مطالبهگری، دغدغهها و نیازهای آنها با مردم عادی متفاوت است. از طرف دیگر، یکسری رسانهها نیز به دنبال محکومیت سلبریتیها هستند و در نتیجه، این مطالبهگری با حب و بغض جریانهای سیاسی مخلوط میشود و آنچه مردم دنبال آن هستند، به گوش دولت نمیرسد و به گونه دیگری شنیده میشود. در نهایت نیز مردم محکوم میشوند و چون تعامل کردن بلد نیستیم، این کجفهمیها اتفاق میافتد. بنابراین، نظر شخصی من این است که دولت باید از طریق همه کارگزارانی که در امر آموزش دخیل هستند، تعامل سازنده با مردم برقرار کند، به آنها اجازه صحبت بدهد و در عین حال، نقش آگاهیبخشی خودش را نیز ایفا کند، مبنی بر اینکه واکسن منجی نهایی نیست، مسئولیت افراد به قوت خود باقی است و باید چشمانداز بلندمدت به این موضوع داشته باشند. در واقع، دولت از این طریق باید سعی کند آن اعتماد از دست رفته و حوصله و صبوری را مجدداً به جامعه تزریق کند، ولی نه با تحکم و اجبار، بلکه بهصورت سازنده و توأم با احترام و آموزش.
وی اضافه کرد: دولت جدید نیز باید سعی کند در تحقق مطالبات مردم بدعهدی نداشته باشد و بهخصوص با مطرح شدن بحث بازگشایی مدارس و دغدغه خانوادهها برای آموزش فرزندانشان با توجه به تجربهای که در یک سال گذشته پشت سر گذاشتند، نسبت به تقویت و اصلاح زیرساختهای آموزش آنلاین اهتمام داشته باشد، تا شاهد بازدهی بیشتر و رفع دغدغه خانوادهها در این خصوص باشیم. در بعد اقتصادی نیز باید حمایت از مشاغل زیاندیده از بحران کرونا در دستور کار قرار گیرد که در این راستا میتوان از تجربه کشورهای دیگر نیز استفاده کرد. در واقع، دولت باید به مردم قول دهد که با آنها همراهی میکند، تا ضریب تحمل مردم افزایش یابد و بتوانند این شرایط را پذیرفته و خود را با آن انطباق دهند. این مسیر باید متقابلاً از سوی دولت و مردم طی شود، تا بتوانیم به حل بحران امیدوار باشیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: مردم تلاش کردند انطباقپذیری با شرایط جدید را در خود ایجاد کنند، ولی نکتهای که باید به آن توجه داشت، ضریب پایین تحملپذیری آنهاست که به پیشینه تاریخی و منش ملی ما مربوط میشود و دلیل افتوخیز در رعایت پروتکلهای بهداشتی و نظارت بر اجرای قوانین از سوی دولت نیز به همین موضوع برمیگردد. در اینجا، نهادهای آموزشی باید نقش تسهیلکنندگی یا اصلاحگری را بر عهده گیرند و بحرانهای تاریخی و سیاسی که بهخصوص در دوره معاصر پشت سر گذاشتهایم، باعث شده تا ضریب تحملپذیری ما کاهش یابد. یعنی ابتدا شرایط بحرانی را میپذیریم، ولی به مقطعی که میرسیم، تحملمان تمام میشود و نمیتوانیم مدیریت و کنترل مشکلات را ادامه دهیم.
انتهای پیام