سیری اجمالی به سخاوت و انفاق امام موسی‌کاظم(ع)
کد خبر: 4039043
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۲
یادداشت

سیری اجمالی به سخاوت و انفاق امام موسی‌کاظم(ع)

سیره فردی و اجتماعی امام موسی‌کاظم(ع) مشحون از نکات ارزشمند اخلاقی است، لقب «کاظم» را از آن جهت گرفت که علم را با حلم آراسته بود، در برابر ناملایمات روزگار بردبار بود، با دشمنان و بداندیشان با نرمی رفتار می‌کرد و با این شیوه به تربیت آنان می‌پرداخت.

مجتبی گراوند، عضو هیئت علمی دانشگاه لرستانسیره فردی و اجتماعی امام موسی‌کاظم(ع) مشحون از نکات ارزشمند اخلاقی است، به تصدیق مورخان و سیره‌نویسان، امام موسى‌كاظم(ع) در مكارم اخلاقی همچون: علم و حلم، سخاوت و بخشندگی، جوانمردی، عبادت و بندگی، تواضع و كثرت صدقات ضرب‌المثل بود.

علمای اهل سنت پيرامون آن حضرت نوشته‌اند: «او سخاوتمند و بزرگوار بود، کيسه‌های پول را به 300 دينار و 400 دينار و 200 دينار بسته‌بندی می‎نمود و ميان فقرای مدينه تقسيم می‌كرد؛ كيسه‌های پول ايشان بين مردم ضرب‌المثل بود و اگر کيسه‌ای از موسی بن جعفر(ع) به فردی  می‎رسيد، بی‎نياز می‎‌شد.» (بغدادی، بی‌تا: ج 13/ 28؛ مزی، 1400: ج 29 / 44؛ ابن‌خلكان، بی‌تا: ج 5/  308)

آن حضرت شب‌ها به‌طور ناشناس در كوچه‏‌هاى مدينه می‎گذشت و به مستمندان كمک می‎کرد، بخشش‌ها و کرامت‌های آن بزرگوار به‌گونه‌ای در اعماق دل‌های مردم ریشه دوانده بود که در مدینه به‌صورت ضرب‌المثلی شیوع داشت و مردم گاهی در گفت‌و‌گوهای خود به همدیگر می‌گفتند: «تعجب از کسی است که کیسه بذل و بخشش موسی بن جعفر به او رسیده باشد ولی باز هم اظهار فقر و تنگدستی بنماید.» (ابن‌عنبه، 1421: 185)

در منابع تاریخی آمده است که امام موسی بن جعفر(ع) «کاظم» لقب گرفت، زیرا علم را با حلم آراسته بود، در برابر ناملایمات روزگار بردبار بود، با دشمنان و بداندیشان با نرمی رفتار می‌کرد و با این شیوه به تربیت آنان می‌پرداخت.

شیخ مفید درباره وسعت علم و دانش آن حضرت می‌نویسد: «روایات متعدد و فراوانی در زمینه‌های مختلف علمی از وجود امام ابوالحسن(ع) روایت گردیده است که نشان می‌دهد او فقیه‌ترین و دانشمندترین فرد روزگار خود بوده است.» (ارشاد، ص 272)

خریدن و آزاد کردن غلام یکی از برنامه‌های امام موسی‌کاظم(ع) بود، به‌طوری که در مدت عمر خود بیش از هزار غلام و برده را خریداری و در راه خدا آزاد کردند، به همین دلیل امام صادق(ع) فرزندش امام موسی(ع) را به علم و درک آنچه که مردم به آن نیازمند هستند و سخاوت و جود، رفتار نیکو و حسن هم‌جواری و… می‌ستاید.

همچنین سیره‌نویسان بی‌طرف اتفاق‌نظر دارند که امام موسی بن جعفر(ع) یکی از چهره‌های معروف سخاوت و کرم عصر خود بود و امکانات مالی خود را که محصول دست‌رنج خود او بود و از راه کشاورزی و زراعت، عایدش می‌شد؛ در اختیار نیازمندان و بیچارگان واقعی اجتماع قرار می‌داد که در این زمینه شیخ مفید می‌نویسد: «امام موسی بن جعفر سخی‌ترین فرد عصر خود بود.» (مفید، 1413: 227)

محمد بن عبدالله بکری می‌گوید: «فشار اقتصادی و معیشتی باعث شد که در اندیشه گرفتن وام بیفتم، بدین منظور راهی مدینه شدم، در آن دیار نزد موسی بن جعفر(ع) که در مزرعه‌ای نزدیک کوه احد مشغول کار و تلاش بود رفتم، آن حضرت از حالم جویا شد، من هدف از سفرم را بازگو کردم، امام موسی بن جعفر(ع) کیسه‌ای که در آن مبلغ سیصد دینار بود به من داد و من از همان جا به دیار خود بازگشتم.» (خطیب بغدادی، 1417: ج 13/ 28)

در حکایت دیگری آمده است که آن حضرت به «عیسی بن محمد بن مغیث» که در اثر هجوم ملخ به مزرعه‌اش و از بین رفتن محصولات کشاورزی‌اش زانوی غم بغل کرده بود، مبلغ 150 دینار عطا کرد، در حالی که خسارت وارده بر او از 120 دینار تجاوز نمی‌کرد، همچنین برای دلجویی بیشتر از او، وارد مزرعه او شد و از خداوند خواست تا محصولات او را زیاد کند.» (مِزّی، 1414: ج 29/ 46 و امین، 1403: ج 2/ 7)

آن امام مهربان و بزرگوار با اینگونه رفتارها علاوه بر آنکه گرد غم از چهره درماندگان می‌زداید و به آنان امید زندگی می‌بخشد، به پیروان راستین و رهبران جامعه می‌آموزد که با تک‌تک افراد جامعه ارتباط نزدیک و مستقیم داشته باشند و در پیشامدهای ناگوار آنان را در یابند، لقب «کاظم» به دنباله نام آن گرامی، حاکی از همین خصلت وی و نشانه شهرت ایشان به کظم غیظ و گذشت و بردباری اوست.

در کتب سیره و تاریخ ائمه اطهار(ع) می‌توان از اینگونه بخشش‌ها و احسان‌های امام کاظم(ع) فراوان مشاهده کرد که باز از روح سخاوت و کرامت آن بزرگوار حکایت دارد.

امام موسی‌کاظم(ع) در حدیثی زیبا، نصیحتی حکیمانه و در خور توجه بیان فرموده‌اند: «یا هشامُ! لادينَ لِمَن لامُرُوَّةَ لَهُ ولا مُرُوَّةَ لِمَن لاعَقلَ لَهُ؛ اى هشام! آن را كه جوانمردی نباشد، دین نباشد، و آن را كه خِرد نباشد، جوانمردی نباشد.» (ابن شعبه حرانی، گزیده تحف العقول،1380: 56)

در زندگی آن حضرت حکایتی آمده است، هر چند در صحت و سقم آن جای بحث و تردید است و آن این است: «روزی امام کاظم(ع) از کنار خانه بُشر می‌گذشت، صدای موسیقی و سازی از خانه شنید و کنیزی جلوی درِ خانه او دید، حضرت از کنیز سؤال نمود: صاحب تو آزاد است یا بنده؟ کنیز گفت آزاد است،. حضرت کاظم(ع) فرمود: راست گفتی اگر او بنده خدا می‌بود بندگی می‌کرد، سپس آن کنیز به درون خانه رفت و سخنان امام کاظم(ع) را به بُشر گفت، بُشر از سخنان حضرت تکانی خورد و پای برهنه از خانه بیرون آمد و به‌دنبال امام کاظم(ع) دوید و خود را به آن حضرت رسانید، خود را در آغوش حضرت انداخت و به دست حضرت توبه کرد و تا آخر عمر همیشه پای برهنه بود، بنابراین ملقب به بُشر حافی بود.» (شوشتری، 1354: ج 2/ 12).

امام موسی‌کاظم(ع) در توصیف جوانمردی و نشانه‌های آن فرمودند: «خوددارى از آزاررسانى؛ كمال جوانمردی و خرد و آسودگى تن در دنيا و آخرت است»، همچنین فرمودند: «براى خويشتن سهمى از دنيا قرار دهيد، به آن مقدار به خويشتن بدهيد كه حلال خواهد و جوانمردى را از بين نبرد.» (ابن شعبه، 1394: 735 – 737 )

امام موسی‌‎کاظم(ع) همچنین فرموده است: «بر حذر باش از شوخی و مزاح بی‌جا؛ چون كه نور ايمان را از بين می‎برد و جوانمردی و آبرو را سبک و بی‎اهمیت می‎گرداند.» (حر عاملی، 1409: ج 12/ 118)

این توصیفات زیبا و عمیق از نشانه‌های جوانمردی از زبان امام موسی‌کاظم(ع) بیانگر اهمیت موضوع در سیره نظری و عملی آن امام عالم و بزرگوار است.

یادداشت از مجتبی گراوند، استادیار تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه لرستان

انتهای پیام
captcha