به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاه و مفسر قرآن، در نشست مجازی که امروز 30 فروردین ماه با موضوع «حکمت و توبه» برگزار شد، اظهار کرد: اشک، گوياترين ترجمان احساس پاک آدمی است؛ زبان نقل نابترين احساسات است و شور و شعور را به هم درمیآميزد. اشک، بلندای عشقورزی و شيدايی و بغض تركيده عاشقان و عارفان است و گناهكاران توبهكار و بخششطلب، با فرو باريدن مرواريد سرشك از صدف ديدگان، عمق اعتذار و پشيمانی خود از نافرمانی خدا را ابراز میكنند. منشأ اين گريه، جان بيدار و بهخودآمده بندگانی است كه از خطای خويش پشيماناند يا در برابر عظمت و جلالت حضرت ذوالجلال از خردی و نقص اعمال خويش شرمسارند و دامندامن اشک از ديده میبارند.
وی بیان کرد: خطاكاران برای بخشودگی خطا، چارهای جز بخشايشخواهی ندارند. پس دامان اشک و آه گريه را میگيرند و با گريستنی توأم با شعور و معرفت، عفو و غفران الهی را طلب میكنند. آنان از عظمت و سطوَت خدا، نگرانی و دلواپسی دارند و از اين روست كه نابترين شكل بروز احساس خويش را كه همان گريستنِ متضرعانه است، در پيش میگيرند و از اين راه، خود را از خوف و رعب روز قيامت مصون میدارند.
انصاری گفت: ادب دینی و اسلامی آن است که اولین چیزی که فرد حاجتمند باید از انسان مسلمان ببیند، روی گشاده اوست. فرقی هم نمیکند که نیازمند، خویش باشد یا بیگانه، نزدیک باشد یا دور، فقیر باشد یا غنی؛ بنابراین در این حال است که فرد حاجتمند میتواند خواستهاش را به او بگوید. اما اگر از همان اول در نگاه او خشم را ببیند، دهان میدوزد و از بیان خواسته پشیمان میشود. به دنبال چهره گشاده، گفتار لَیِّن و معروف یعنی سخن نرم و دلنشین مطرح میشود، اگر کسی توانایی کمک ندارد، میباید با زبان نرم و شیرین و دلجو سخن بگوید، تا اگر باری برنمیدارد، لااقل زخمی نیز بر دل نگذارد. در حدیث شریف آمده است: «إِنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيْكُمْ نِعْمَةٌ مِنَ اللهِ عَلَيْكُمْ فَاغْتَنِمُوهَا فَلَا تَمَلُّوهَا فَتَتَحَوَّلَ نِقَماً؛ بهدرستی نيازهای مردم كه پيش شما میآورند نعمتی از جانب خداوند بر شماست؛ پس آنها را غنيمت بشماريد و از آن نعمت، دلگير نشويد كه تبديل به نقمت میشود.»
صاحب تفسیر مشکاه اظهار کرد: باتوجه به این تعابیر و احادیث انسان در مقابل خداوند و انسانها باید خواسته خود را با صورت گشاده و بیانی شیوا و مهربان بیان کند تا نعمتهای آن فزونی یابد و خواستهاش تامین شود. اما انسان باید توجه داشته باشد که سرمنشأ برخی از مشکلات، سوء تدبیر خود انسان است. برای مثال، اگر فردی در مهمانی با سفرهای رنگارنگ مواجه شود و حدّ خود را نگاه ندارد و بیش از نیاز بدنش بخورد و بیاشامد، دچار مشکلات گوارشی میشود، بنابراین در این حال، نباید زبان به سرزنش کسی جز خود بگشاید.
وی تصریح کرد: اما گروهی دیگر از ابتلائات هست که ریشۀ بشری ندارد و حوالۀ خداوندی است، بنابراین این ابتلائات حکمت بسیار دارد؛ از جمله این حکمتها، شکوفایی توانمندیهاست. انسان تا زمانی که در تنگنا و فشار شدید قرار نگیرد، بسیاری از استعدادهای خود را نمیشناسد و آنها را پیدا نمیکند. همچنین حکمت دیگر ابتلائات، غفلتزدایی است، زیرا حضرت حق بنده را گرفتار شدت ابتلائاتش میکند تا او را متوجه حضرت خود گرداند. آری، مهمترین برکت ابتلائات و کلفتهای اینچنینی، «إنْقِطَاع إِلَی الله» است؛ حالتی که انسان از دیگران مأیوس شده و متوجه حضرت ذیالجلال و «مُسَبِّبَ الأَسْبَاب» (خداوند سبب ساز) میشود و اسباب در نظرش رنگ میبازد.
انتهای پیام