به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالفتح دعوتی، نویسنده و پژوهشگر قرآن اخیراً ترجمهای آهنگین از قرآن را انجام داده و جزء سیام و بخشهایی از سور قرآن را برای انتشار در اختیار ایکنا قرار داده است که سوره «عبس» از ترجمه «آهنگ ماندگار» در ادامه از نظر میگذرد؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿۱﴾
أَن جَاءهُ الْأَعْمَى ﴿۲﴾
وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى ﴿۳﴾
أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَى ﴿۴﴾
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿۵﴾
فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿۶﴾
وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى ﴿۷﴾
وَأَمَّا مَن جَاءكَ يَسْعَى ﴿۸﴾
وَهُوَ يَخْشَى ﴿۹﴾
فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿۱۰﴾
كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿۱۱﴾
فَمَن شَاء ذَكَرَهُ ﴿۱۲﴾
فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ ﴿۱۳﴾
مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ ﴿۱۴﴾
بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿۱۵﴾
كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾
«1»تُرش گشتی و روی درهم کشيد
«2»در آنجا که آن کور افتاده اندر رسيد
«3»چه دانی که شايد دلی پاک داشت
«4»و يا دل به سوی خدا میگماشت
«5»و يا سودیاش زين ميان میرسيد
«6»ولی آنکه خود را گرفت و بزرگی نمود
«7»توأش نيز در او بپرداختی مبادا که روزی به طغيان شود
«8»و جرمی نبودی در اينجا ترا و هرگز تو مسئول طغيان اينان نه ای
«9»و اما کسی کو شتابان به سويت شتافت
«10»و جانش به ياد خدا میتپيد
«11»تو غفلت نمودی از آن بینوا
«12»بلی اندر اين ماجرا پندهاست
«13»اگر پند گيرند مردم رواست
«14»در نامههایی ارجمند
«15»با دست بهتر کاتبان
«16»پاکيزگان والاتران
قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ ﴿۱۷﴾
مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ﴿۱۸﴾
مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿۱۹﴾
ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ ﴿۲۰﴾
ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿۲۱﴾
ثُمَّ إِذَا شَاء أَنشَرَهُ ﴿۲۲﴾
كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿۲۳﴾
فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ﴿۲۴﴾
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا ﴿۲۵﴾
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿۲۶﴾
فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا ﴿۲۷﴾
وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿۲۸﴾
وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا ﴿۲۹﴾
وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿۳۰﴾
وَفَاكِهَةً وَأَبًّا ﴿۳۱﴾
مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿۳۲﴾
فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ ﴿۳۳﴾
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ﴿۳۴﴾
وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ ﴿۳۵﴾
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ ﴿۳۶﴾
لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ ﴿۳۷﴾
(17)و ايکاش انسان بميرد ز بس ناسپاس
(18)مگر تخم خلقتش از چه و از کجاست
(19)نبودی مگر لَختی از نطفهای پست و سست
(20)پس آنکه خدايش مقدّر نمودش درست
(21)پس آنگاه آسان نموديش راه
(22)پس آنگه بميراندش و پس به خاکش سپُرد
به آنجا که میخواست او را ببرد
پس آنگاه چون خواست بازش بخواند
(23)و فرمان ايزد به سامان نيامد هنوز
اگر خواهد انسان که آگه شود
«24»پس او بنگرد بر شراب و طعامش همی
«25»که ايزد فرستاد بارانی از آسمان
«26»پس آنگاه بشکافت متن زمين
«27»پس آنگاه روياندش از هر گياه
«28»و انگوربنها و هرسان نبات
«31»و بس مرغزاران و بس ميوهها
«32» متاعی شما را و مر چارپايانتان را
«33»پس آنجا که آن بانگ کوبنده اندر رسد
«34»در آن سخت محشر گريزد برادر همی از برادر
«35»و از مادر خويش و هم از پدر
«36»و از همسر و خرد و پيوند نيز گريزند و هرگز نيابند راه گريز
«37»نيانديشدی آدمی آن ميان جز به خويش
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ﴿۳۸﴾
ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ ﴿۳۹﴾
وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ ﴿۴۰﴾
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿۴۱﴾
أُوْلَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿۴۲﴾
«38»وجوهی در آن روز سرشار از شادیاند
«39»سرافراز و خندان و مسرور آزادیاند
«40»گروه دگر نيز غمگين و افسردهاند
که بر روزگار بد خويش پی بردهاند
«41»غبار غم و غصه بر چهرهها آشکار
«42»که آنان همان کافران گنه پيشهاند