تفکر عبارت از فعالیتی عقلانی که با ابزارها و سمبلها، مدلولهای خود را ایفا میکند و هر نوع فعالیت عقلانی که مشکلی را حل کند از دیدگاه روانشناسان، تفکر نامیده میشود. پس اندیشیدن بهمعنای وسیع، شامل همه فعالیتهای عقلانی، تصور، تخیل، تذکر، خاطرهنگاری، استدلال، تعمیم و برنامهریزی خواهد شد.
از میان انواع تفکر، دو نوع تفکر، نظر اندیشهورزان را به خود جلب کرده است؛ یکی تفکر کاربردی است که صاحبان اندیشه برای حل مسائل و مشکلات روزمره و زودگذر از آن کمک میگیرند و دیگری تفکر خلاق و تولیدگر است که هدف از آن، حل مشکلات بزرگ و پیچیده است؛ بدیهی است آن تفکری میتواند خلاق باشد که بتواند مشکلترین مسئله انسان را حل کند و برای آن راهحل ارائه دهد.
مهارت تفکر خلاق هم به حل مسئله و هم به تصمیمگیریهای مناسب کمک میکند؛ این مهارت فرد را قادر میکند تا مسائل را ورای تجارب مستقیم خود دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیمگیری خاصی مطرح نیست، با سازگاری و انعطاف بیشتری به زندگی روزمره بپردازد. با استفاده از این نوع تفکر، راهحلهای مختلف مسئله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی میشوند.
علی فتحالهی، دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد در گفتوگو با ایکنا از لرستان، در بیان موانع تفکر خلاق از دیدگاه مولانا، گفت: مولوی در بیان مهارتهای مرتبط با بعد ذهنی، اساس وجود آدمی را اندیشه و تفکر میداند و در ضمن ابیاتی همچون «فکر ما تیری است از هو در هوا»، «ای برادر تو همه اندیشهای» و «این قدر گفتیم باقی فکر کن» بر اصالت اندیشه تأکید کرده است.
وی با بیان اینکه مولوی تفکر را منِ راستین و حقیقت وجود انسان میداند، افزود: مولوی جسم را بیگانهای که انسان ناگزیر از سازش با آن است تلقی میکند. وی راه تجرید از بیگانه وجود آدم و تعالی فکری او را در ذکر جستوجو میکند، کمااینکه تفکر مطلوب از منظر مولانا فکری است که راهگشای انسان در مسائل مهم باشد چنان که در شعری گفته است: «فکر آن باشد که بگشاید رهی / راه آن باشد که پِیَش آید شهی».
استاد دانشگاه آزاد اسلامی لرستان با بیان اینکه به عقیده مولوی برترین مرتبه کشف حقایق هستی نصیب انبیای الهی میشود و مشاهده آن حقایق ربانی زمانی میسر میشود که انسان جان خود را از هوسها و وساوس شیطانی بیالاید چنانکه در شعری گفته است: «هرکه را هست از هوسها جان پاک / زود بیند حضرت و ایوان پاک / چون محمد پاک شد زین نار و دود / هر کجا رو کرد وجه الله دید / چون رفیقی وسوسهی بدخواه را / کی بدانی ثَمِّ وجه الله را».
فتحالهی با بیان اینکه از منظر مولوی موانعی در راه خلاقیت در اندیشه وجود دارد که یکی از این موانع دلبستگی و تمایل انسانها به سلب مسئولیت از خویش و محاکات و تقلید از نظر و رفتار دیگران است، اظهار کرد: تقلید مذموم، قبول نظر دیگری بدون توجه به دلیل آن یا التزام به نظریه دیگری بدون توجه به دلیل است؛ البته انسان عاقل به حکم شعور طبیعی، گفتار و کردار را بدون دلیل نمیپذیرد. پدیده تقلید اگر رجوع نادان به دانا باشد در هر عصر و جامعهای یک امر ضروری است و به عقیده مولوی با وجود آنکه اساس جهان هستی بر تقلید انسانها از همدیگر استوار است، اما همین انسان با خلاقیت روانی میتواند جهان هستی را زیباتر ببیند.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی لرستان با بیان اینکه طمعورزی، خفتگی، عصبیت فکری، جهل و نادانی، فقدان ظرفیت فکری، مزورانه و تصنعی بودن افکار، پُرگویی، وسوسهاندیشی و عدم بصیرت از جمله موانع تفکر خلاق و انتقادی از دیدگاه مولانا هستند، گفت: مولوی تفکر خلاق را امری ذاتی و فکری میداند و افکاری را که روزانه به اندرون دل انسان خطور میکند به مهمان تازهواردی تشبیه میکند که از اول روز در خانه فرود آید با خداوند خانه تحکم و بدخویی کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد لرستان با بیان اینکه مولانا عوامل مؤثر در بروز تفکر خلاق را نیز بیان کرده است، افزود: مولانا معتقد است هدف از تفکر انتقادی فهمیدن مسائل، ارزیابی دیدگاهها و حل مشکلات است؛ آنچه در هر سه حیطه مشترک است، سؤال پرسیدن است. پس میتوان گفت تفکر انتقادی سؤال یا جستوجویی جهت فهمیدن، ارزیابی کردن و حل مسئله است.
وی بیان کرد: بدون تردید یکی از راههای بروز خلاقیت در حل مسائل زندگی، پرسش از روی تفقه و سؤال حکیمانه است، چنانکه پیامبر(ص) حُسن پرسیدن را نیمی از دانش و آن را شفای نادانی خوانده است و بیان صریح امام علی(ع) در خصوص لزوم پرسش کردن بهمنظور فهمیدن، نه برای آزمودن و به مشقت انداختن طرف مقابل، بیانگر استفاده مهارتی از سؤال برای نیل به نتیجه مطلوب و مؤثر است، چنانکه حضرت علی(ع) در حکمت 320 نهجالبلاغه فرموده است: «سَل تَفَقُها و لا تسأل تعنُتا»، مولوی بر آن است سؤال واقعی هنگامی پیش میآید که ما انتخاب میان دو چیز مردد باشیم.
دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد ادامه داد: مولوی ضمن بیان حکایات مکرر به حل خلاقانه مسائل زندگی اهتمام میورزد و در داستان «فیلسوف و اعرابی» معتقد است که تنها با پرسشگری و فکر دقیق و خلاق میتوان به گوهرهای ارزشمند دست یافت. او تأکید میکند که پرسشگر باید خلاقیت و مهارت لازم برای وادار کردن طرف مقابل به همراهی و پذیرش نظر او و کفایت لازم در متقاعد و مجاب کردن وی را داشته باشد.
فتحالهی با بیان اینکه عنایت الهی از دیدگاه مولوی پرتوی اندک از سایه عنایت حق تعالی از هزاران کوشش طاعت پرستان بهتر است، گفت: مولوی تحقق همه امور انسانی را در زندگی آدمیان بهویژه راز کهنهستیزی و نواندیشی خود و اهل سلوک را در دلبری و دلبردگی آن هم در پرتو عنایت یار میسر میداند و میگوید: «دلبری و بیدلی اسرار ماست / کار کار ماست چون او یار ماست».
دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی خرمآباد با بیان اینکه از جمله مباحث محوری عرفان مولانا پیروی از پیر و انسان کامل در سلوک و تهذیب نفس است، افزود: به عقیده عارفان، تفکر خلاق باعث هدایت و راهبری انسانها میشود، عارفان برآنند که مردان کامل همچون تغییرات همیشگی امواج دریا، دائم در تلاطم و تفکر هستند.
فتحالهی اضافه کرد: مولوی اندیشه اولیای خدا را در مقایسه با فکر عوامالناس در حکم محرک و جان برای جسم انسان تلقی کرده است. فکر پیر راه ناشی از هنر مقام تحیر و کمال اوست؛ بهزعم مولانا آدمی برای راهیابی به مقصود نیازمند بازبینی گذشته و خلاقیت است. لذا، در پرتو تفکر خلاق و انتقادی به عنایت راهنما و مرشدی مستقل نیاز دارد تا انسان را به کمال مطلوب هدایت کند.
وی با بیان اینکه از نگاه مولانا نفس اماره و القائات آن از بزرگترین موانع صواباندیشی است، گفت: از نگاه مولانا نفس همچون خاری سه سویه است و چون نفس کافر با هدایت ما در تعارض است، مبارزه با آن امری ضروری و اجتنابناپذیر است.
فتحالهی با بیان اینکه مولوی از بتِ نفس انسانها با تعبیر نفس شهوانی، نفس فرعونی، کافر بدکیش، بقرِ نفس، اژدرهای درون و سگ نفس بهعنوان همدستان شیطان یاد کرده است چنانکه در شعری گفته است: «پند من بشنو که تن بند قوی است»، اضافه کرد: مولوی اهمیت خطر تعلقات صوری و تهدید گرایش به تمایلات جسمانی را در کنار نفس گوشزد میکند و میگوید انسان مقلد برای رسیدن به مقام شیرمردی باید هوای بخارای معرفت را از سرش بیرون کند و راهی منزلگه فروتنی و ذلت شود و بخارای دیگری را در درون خود ببیند یعنی آنچنان بخارایی که قهرمانان دانش و بینش در حضورش، مردمان نادان به چشم آیند.
وی با یادآوری اینکه مولانا تعالی روحی و فکری و حتی جوشش علم و حکمت را ثمره سلامت غذای روح و طعام تن میداند، اظهار کرد: به گمان مولوی تنها خمر و بنگ انسان را بیهویت و سرمست نمیکند، بلکه هرگونه شهوت اعم از خورد و خوراک غیرمباح و نامشروع میتواند سبب افول اندیشه آدمی شود او بر آن است که چون انسانها در امور غیر اخلاقی، لغو و شهوانی رشد یافته و به نصایح انسانهای تهذیب یافته بیاعتنایی میکنند، نه تنها گشایشی حاصل نمیشود چهبسا گرفتار عذاب نیز بشوند.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی لرستان با بیان اینکه مولانا ضمن توصیه به لقمه پاک و حلال، اشتغالات ذهنی مطلوب و معنوی را برای درک و نیل به مرتبه خلاقیت در اندیشه ضروری میشمرد، افزود: مولوی خوردن قوت رسولان الهی را برای نیل به تفکر خلاقانه ضروری میداند و به جد توصیه میکند که در سلوک روحانی باید آهوانه در صحرای ختن ارغوان و قرنفل چرید و معده را به گُل و ریحان عادت داد تا به پایه ادراک حکمت انبیا برسید.
وی با بیان اینکه مولانا صبر و ذکر را موجب رهایی از فکر عادی و سبب ارتقای اندیشه دانسته و مزید بر آن ذکر را مایه اجتماع خاطر انسانها میداند، گفت: مولانا همچنین ذکر را در هم شکننده جمود فکری و ذهنی انسان تلقی میکند و در شعری ذکر را از عوامل مؤثر در تقویت تفکر خلاق میپندارد و میگوید: «ذکر آرد فکر را در اهتزاز / ذکر را خورشید این افسرده ساز».
دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد با بیان اینکه مولانا عقیده دارد برای ایجاد نقوش نو و بیسابقه در آینه دل و رسیدن به وسعت نظر باید سینهها را با ذکر حق صیقل داد، اظهار کرد: مولوی با صراحت تمام سببدانی را مانع شیدایی و باعث کم شدن حیرت میداند حال آنکه حیرت زمینه باریابی به حضرت حق را فراهم میکند.
انتهای پیام