استودیو ایکنا، همزمان با برگزاری سی و هشتمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم در محل برگزاری مسابقات، هرشب میزبان فعالان، قاریان، اساتید و مدیران قرآنی کشور است. این برنامه که به صورت پخش زنده از صفحه مجازی ایکنا در اینستاگرام منتشر میشود، در اولین شب برگزاری مسابقات بینالمللی قرآن که از نهم تا ۱۴ اسفندماه در تالار اندیشه حوزه هنری برقرار است، میزبان احمد ابوالقاسمی، قاری بینالمللی و پیشکسوت قرآنی کشورمان بود. برنامهای که با اجرای جواد نصیری همراه بود و در آن به بیان نکات مهمی پیرامون برگزاری و آسیبشناسی این مسابقات و وضعیت مسابقات بینالمللی قرآن پرداخته شد که در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
ایکنا_ برخی از کشورهای برگزارکننده مسابقات بین المللی قرآن کریم مانند مالزی با شیوع کرونا اقدامی برای برگزاری مسابقات در کشور خود انجام ندادند، اما کشور ما این روند را ادامه داد و امروز شاهد برگزاری سی و هشتمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم هستیم. برداشت شما از برگزاری مسابقات بین المللی به این شیوه چیست؟
این حرکت را خیلی میپسندم چراکه مانعی برای اجرای مسابقه نیست. شاید بین ۵ تا ۱۰ درصد بر کیفیت اجرا اثرگذار باشد، اما امکان برگزاری مسابقه در فضای مجازی و به صورت غیر حضوری فراهم است و چیز سختی نیست. شاید کشور مالزی فکرش را هم نمیکرد که پاندمی کرونا این مقدار طول بکشد و شاید هم امروز از عدم برگزاری مسابقات بین المللی قرآن کریم پشیمان شده باشد. در هر صورت ما این مسابقات را با این شرایط برگزار کردیم. حتی در اسفند سال ۹۸ بنده در صفحه شخصی خودم در فضای مجازی یک مسابقه برگزار کردم که در آن ۷۰۰ نفر شرکت کردند و این استقبال در ایام کرونا برای من بسیار جالب بود.
برگزاری مسابقات به این کمک میکند که افراد انگیزه خوبی برای خواندن و قرائت پیدا کنند. در کنار اینکه کرونا فضاهای اجتماعی و روابط را محدودتر کرد، اما این نیاز بیشتر احساس شد که ما بیاییم و این حرکت و فعالیت را در فضای مجازی هم ایجاد بکنیم. اگر کرونا تا سالهای دیگر هم ادامه پیدا کرد آیا روال نباید تغییر کند؟ سبک زندگی ما بر همین اساس باید تغییر کند؛ لذا امروز برگزاری مسابقات قرآن در کشور ما در رشتههایی که اعلام شده است یک کار ضروری است. البته امیدواریم که روزی این مسابقات جمعآوری شود و جایگزین خوبی برای خودش داشته باشد، اما فعلا این امکان در کشور ما وجود ندارد و باید به آن بپردازیم.
ایکنا_ برگزاری مسابقات قرآن در کشور ما با نقدها و نظرات برخی افراد و مخاطبان در خصوص کارکردهای آن همراه بوده است که موافقان و مخالفان خود را دارد. از نظر شما کارکرد مسابقات قرآن در کشور ما چیست و چه اثری در کشور ما داشته است؟
سخن در مورد اینکه مسابقات کارکردی نداشته است به نوعی حرف سادهلوحانه برخی افراد است. دقیقا مانند این است که به یک نفر بگوییم شما طی چند سال گذشته ۵ هزار کیلو غذا خوردهاید، اما اثرش کجاست؟ در حالی که فرد با این غذاها زندگی کرده و زنده مانده است؛ اینکه امروز قاریان ما در دنیا تلاوت میکنند و تقریبا شانه به شانه قاریان بزرگ جهان و قاریان مصری تلاوت میکنند اثر چیست؟ قطعا اثر برگزاری همین مسابقات است. امروز با جرأت میتوانیم اعلام کنیم حداقل ۵۰۰ قاری در کل کشور داریم که میتوانند به خوبی بخوانند. انگیزه اینها برای رسیدن به این سطح قطعا مسابقات قرآن بوده است.
خود من وقتی وارد جلسات قرآن شدم به عشق خوب خواندن رفتم، اما وقتی دیدم مسابقاتی هم در این زمینه وجود دارد انگیزهام چندین برابر شد و به من کمک کرد که با انگیزهتر این مسیر را ادامه بدهم. اولین مسابقهای که شرکت کردم احساس کردم بهتر از گذشته شدم، سال بعد هم همینطور تا اینکه به مسابقات مالزی راه پیدا کردم و نتیجه آن این شد که به یک قاری تبدیل شدم که انگیزهام مسابقات شده بود چراکه چیز دیگری برای ایجاد انگیزه وجود نداشت؛ امروز جلسات و محافل قرآنی با این وسعت داریم، اما آن زمان این جلسات به این مقدار نبود. امروز جلسات و محافلی در کشور داریم که اگر یک قاری مسابقات هم نرود به جلسه دعوت میشود تا بخواند، اما آن زمان این چیزها نبود و نهایتا در یک جلسه خودمانی تمام میشد، اما مسابقات باعث شد ما تجوید، اصول و برخی فنون را به صورت دقیقتر یاد بگیریم.
ایکنا_ این یعنی مسابقات به صورت ناخودآگاه به توسعه فرهنگ قرآنی هم کمک میکند؟
خیلی از حفاظ انگیزهشان برای حفظ دقیق قرآن همین مسابقات است؛ چراکه اگر بخواهیم حافظ را تعریف بکنیم گستره آن بسیار وسیع میشود. بهعنوان مثال ما بسیاری از علما را هم حافظ میدانیم، اما اگر از آنها بخواهیم کل قرآن را به صورت دقیق بخوانند آیا میتوانند؟ قطعا ناممکن است چراکه آنها قرآن را با انگیزه مسابقات حفظ نکردهاند، اما اینکه حافظان ما با این دقت قرآن را حفظ میکنند یکی از دلایلش مسابقات قرآن است. البته این هدف هم میتوانند بازخورد منفی داشته باشد که فردی تنها به این نیت قرآن را حفظ کند که در مسابقات شرکت کند و رتبه بیاورد؛ لذا این مسابقات کمک کرده است که ما به روشهای خوبی در حوزه حفظ و آموزش قرآن کریم دست پیدا کنیم و همه اینها منجر به رشد حفظ و قرائت قرآن کریم در کشور شده است.
زمانی که ترکیه بودم بعد از گذشت سه شب از اقامتم رییس سازمان جوانان ترکیه که به عنوان یکی از مسئولان عالیرتبه فرهنگی این کشور دعوت شده بود به من گفت: «شما به تنهایی به اندازه چند سازمان فرهنگی کشورتان نظر مردم ترکیه را نسبت به مردم ایران تغییر دادهاید»؛ این حرف یک انسان آگاه در این زمینه بود که در متن جامعه ترکیه کار فرهنگی انجام میدهد. به من گفت: «قرائت قرآن شما توانست نظر مردم اسلامگرای ترکیه را چند برابر نسبت به کارها و فعالیتهای فرهنگی کشورتان در این زمینه عوض کند»؛ این موضوع مهمی است که باید نسبت به آن دقیق شد. حضور من در ترکیه به دلیل عنوان بینالمللی بنده در مسابقات قرآن مالزی بود.
ایکنا_ گاهی انتقاداتی که در این رابطه میشود از همان زوایهای است که برخی برای به دستآوردن آن جایگاه تلاش میکنند؛ لذا به هر تلاشی دست میزنند که منجر به رقابت منفی است و معمولا خود شرکتکنندگان به دلیل فشار بالای روحی و روانی در جریان مسابقات اولین شاکیان برگزاری این مسابقات هستند. در این خصوص چه آسیبشناسی میتوان انجام داد؟
این قاریان اگر اعتراضی دارند خودشان بیایند وطرح نو و جدیدی ارائه بدهند چراکه تنها اعتراض کردن کار سادهای است. اما باید بدانیم که مسابقات قرآن چند هدف دارد. ابتدا ایجاد انگیزه و دوم انتخاب نماینده جمهوری اسلامی ایران برای اعزام به چند مسابقه جهانی ازجمله مالزی، کویت، تونس، کرواسی و... است؛ لذا اگر قرار باشد در کشور ما سالی ۲۰ نفر به عرصه تلاوت بین المللی برسند، اما ما ۵ نفر لازم داشته باشیم تعادل بین عرضه و تقاضا به هم میخورد و عدهای جا میمانند. همین کسانی که جا میمانند قطعا معترض و ناراضی هستند، اما کاری نمیتوان برای آن کرد. خیلی از افراد همیشه اعتراض دارند، اما این را باید پذیرفت که یک نفر از سایرین قویتر است.
شاید ممکن باشد مسابقات با یک شیوه دیگر برگزار شود تا عدالت کمی بیشتر شود؛ بهعنوان مثال زمان اجرای تلاوت بیشتر شود و یا سه تلاوت از یک قاری را داوری کنیم و یا اینکه داوران ما به جای زمان طولانی صبح تا شب، کلا سه ساعت داوری کنند چراکه زمان منطقی داوری باید حداکثر ۴ ساعت باشد، اما به دلیل عدم بودجه و امکانات مجبور هستیم ۸ ساعت داوری را بپذیریم. ما باید به دنبال شایستگیها برویم آن هم بر اساس قوانین جهانی.
امسال قانونی را در مسابقات گذاشتیم که از هر استان دو شرکتکننده داشته باشیم تا استانها حمایت شوند، اما با این شرط که اگر هر دو نماینده خوب خواندند و به فینال رسیدند تنها یکی از آنها انتخاب شود. البته این قانون هم باگهایی داشت و به ضرر برخی افراد تمام شد، اما در هر صورت پذیرش هر قانونی نیازمند رشد اجتماعی فرد است و افراد باید این را بپذیرند که اگر قانونی بهعنوان مثال برای عدهای ناخوشایند باشد، اما موجب رشد اکثریت میشود. طرحی که بنده برای مسابقات داده بودم این بود که طی چهار ماه هر ماه قاری یک تلاوت ارسال کند و به مجموع این تلاوتها که قطعا بهترین داوری در موردشان انجام خواهد شد رای بدهند.
ایکنا_ شما با این موافق هستید که دو مدل مسابقه داشته باشیم؟ چگونه میشود در کنار برنامه مسابقات تخصصی یک برنامه ویژه عموم مردم را هم ایجاد کنیم تا مردم هم با آن به راحتی ارتباط برقرار کنند؟
درحال حاضر برنامهها و مسابقات اینچنینی داریم. بهعنوان مثال برنامه اسرا و فرازخوانی را داریم که مردم با آن ارتباط برقرار میکنند؛ اما اصرار داریم که این مسابقات حرفهای حتما در شبکههای صدا و سیما پخش شود. درحالی که دلیلی ندارد حتما توقع داشته باشیم که مردم همان قدر که به یک برنامه پر مخاطب صدا و سیما توجه میکنند به این برنامه هم توجه کنند. در واقع ما اشتباه فکر میکنیم. باید بپذیریم این مسابقات تخصصی است و مخاطب آن شاید ۱۰ هزار نفر در کل کشور باشد و شبکه قرآن هم وظیفه دارد این برنامه و مسابقات را پخش کند و ما هم نسبت به آن وظیفه مشخص داریم. امروز شبکه آموزش سیما را داریم که برخی از برنامههایش آموزش یک حرفه خاص است که به درد ۹۰ درصد مردم نمیخورد و اینجاست که مدیر رسانه باید بداند این برنامه تخصصی است و قرار نیست این برنامه تخصصی مانند برنامه عصر جدید ۱۰۰ هزار مخاطب داشته باشد.
البته این یک بخش ماجرا است در طرف دیگر هم اشتباه ما در تقسیمبندی نمرات است. به عنوان مثال چرا صوت باید ۲۰ نمره داشته باشد؟ ۵۰ سال پیش یک نفر حرف غلطی در مورد اینکه صوت خدادادی است و ما نباید به آن نمره بدهیم زده است که تا ۲۰۰ سال دیگر هم ما نمیتوانیم این حرف غلط را پاک کنیم. اتفاقا تمام صوت خدادای نیست. شما اگر صدای قاریان برتر جهان را در کودکی با امروزشان مقایسه کنید میبینید که این صدا ۲۰ برابر از جهت قدرت، تحریر و انعطاف رشد داشته است و بخشی از آن خدادادی است، اما بخش عمده آن به تلاش فرد بستگی دارد. یا میگوییم، چون تجوید یادگرفتنی است ۴۰ نمره باید به آن اختصاص پیدا کند و این غلط است.
شنونده ۷۰ درصد ذهنش را بر روی صدای قاری متمرکز میکند و داور تنها ۲۰ درصد به این مسئله توجه میکند و همین تعارض باعث میشود که انتخاب قاری برتر از نظر شنونده و داور متفاوت باشد. معتقدم بخشی از اثرگذاری تلاوت به خاطر حسن ادا است، اما به فصاحت و زیبا تلفظ کردن حروف کلمات هنوز توجه نکردهایم؛ لذا باید نسبت به نمرات مسابقات یک بازبینی جدی صورت بگیرد. الگوی نمره دهی ما از کشور مالزی است و هیچکس هم اقدامی برای اصلاح آن انجام نداده است. ما باید روشی را اتخاذ کنیم که انحراف ایجاد نشود. متاسفانه در کشور هیچوقت ارتباط صحیح بین متخصصین و مجریان وجود نداشته است.
ایکنا_ امروز در کنار برگزاری مسابقات قرآن، جشنوارههایی هم داریم. به نظر شما کدام یک از این جشنوارهها برای عموم مردم و عمومی کردن قرآن در جامعه موثرتر است؟
هیچ کاری بدون در نظر گرفتن تقاضا و بازار مصرف موفق نمیشود. ما تا زمانی که شنونده تلاوت نداریم تولید و تربیت قاری جایگاهی ندارد و این متاسفانه در کشور ما برعکس است. اگر این موضوع اصلاح شود شاید دیگر نیاز به برگزاری مسابقات هم نداشته باشیم. اما وقتی یک قاری مطمئن است با یک میزان آموزش، شنونده دارد چه ضرورتی دارد که در مسابقات شرکت کند؟ به عنوان مثال مادحین اهل بیت (ع) هر کدام شنوندهای برای خود دارند؛ آیا آنها در مسابقاتی خاص با هم رقابت میکنند؟ هر کدام مشتری خاص خودش را دارد و این مشتری به میزان توانمندی فرد است. خود مردم یاد گرفتهاند که مخاطب کدام مداح شوند. در کشور ما نسبت به قاری معمولی تقاضا کم است چراکه همهجا میبینیم قاری بین المللی میخواند. البته این عدم تعادل در ماه مبارک رمضان به هم میخورد چراکه کرسی تلاوت زیاد است. این جریان در کشور مصر همیشگی است و کرسی تلاوت در جشنها، عروسیها، بازگشت حاجی و... برقرار است.
در کشور ما اگر همه بودجههایی که خرج مسابقات میشود خرج برگزاری محافل بشود، هم مسابقات جمعآوری میشود و هم تمام قاریان برای خودشان محفل خواهند داشت. اگر تقاضا را بالا ببریم دیگر مسئله مسابقات مطرح نمیشود.
ایکنا_ آیا این تقاضا و ظرفیت امروز در کشور ما از سوی مردم هم وجود دارد؟
بله امروز به مرور زمان این تقاضا در حال شکل گرفتن است. بیش از چهل سال تاریخ تلاوت کشور را حفظ هستم و شاهد این هستم که امروز در تهران و در برخی از شهرستانهای بزرگ مردم برای ختمهایشان ترجیح میدهند قاری دعوت کنند. به نوعی به این نتیجه رسیدهاند که این دیدگاه جایگزین قبل شود چراکه وقتی مجالس تمام میشود ۹۰ درصد مردم از اینگونه جلسات و تلاوت زنده قاری راضی هستند. این حرکت بازخوردهای خوبی پیدا کرده است و امروز حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد مجالس ختم در تهران به این شیوه برگزار میشود. البته گاهی برخی انتقاد میکنند که در ختم خواندن کار خوبی نیست، اما اتفاقا محیط خوبی است چراکه هم جمعیت خوب و هم شنونده حاضر است و اگر این جا بیفتد به صورت ناخودآگاه جایگاه تلاوت در بین مردم روشن میشود. همین باعث میشود وقتی کسی طعم یک تلاوت خوب و درجه یک را شنید اگر تلاوت ضعیفی را بشنود معترض میشود. البته این موضوع در خیلی از جلسات و مجالس ما راه نیفتاده است. البته کم کم هیئتهای مذهبی هم به این موضوع توجه پیدا کردهاند که در هر صورت نیازمند زمان است. اگر نهادهای دولتی بودجه قرآنی را صرف این کار بکنند زمان کمتری برای جایگزین کردن این جریان صرف میشود.
انتهای پیام