در حالی یکصدمین سال بازتأسیس حوزه به دست مرحوم آیتالله عبدالکریم حائری یزدی را آغاز کردهایم که در طول یک قرن تحولات زیادی در حوزههای علمیه ایجاد شده است. رشد و پیشرفتی که قابل انکار نیست و البته در کنار آن نقصها و موانع هم کم نیستند؛ از جمله اینکه برخی نهادهای وابسته یا اقماری حوزه به مجموعههای حجیم و کماثرگذار بدل شدهاند.
خبرنگار ایکنا در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین احمد رهدار، استاد حوزه و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، به بررسی این موضوع پرداخته است که در ادامه میخوانید.
ایکناـ برخی معتقدند که حوزه تا مقطع انقلاب از ذخایر و میراث علمی به خصوص سرمایه اجتماعی اندوختهشده گذشتگان در طول نیم قرن اخیر بهره برد و انقلاب به پیروزی رسید، یعنی اعتماد مردم به روحانیت بزرگترین تحول قرن را ایجاد کرد، ولی بعد از انقلاب، به خصوص در یکی دو دهه اخیر میراثخوار آن سرمایه است و سرمایه جدیدی را تولید نکرده است. دیدگاه شما چیست؟
حوزه علمیه نقصهایی دارد و نقدهایی بر آن وارد است و ظرفیتهایی دارد که با تکیه بر آن میتواند بسیاری از این نقصها را برطرف کند.
تحولات دهههای اخیر به گونهای است که ماهیت کنشهای حوزوی را تغییر داده و حوزه ضمن تغییر آرایش، ظرفیتهای خود را برای مدیریت وضع جدید فعال میکند. 50 سال قبل تحولات عالم کم و کند بود، ولی الان عالمی به نام عالم مجازی به زندگی بشر افزوده شده است که خیلی از مناسبات را به هم زده و تحولات زیادی ایجاد کرده و هرقدر جلوتر برویم مقوله سرعت به مقوله ضروری عصر ما تبدیل میشود و حوزه خود را با این نوع تحولات هماهنگ میکند؛ البته منفعل نیست، بلکه برای این وضعیت جدید ظرفیتهای خود را آرایش میدهد.
البته بخشی از مسائل هم مربوط به تحول درونی یعنی ظرفیت عجیب و وسیع انقلاب اسلامی است. ظرفیتهایی که انقلاب اسلامی برای دین باز کردهف سبب شده است تا ظرفیت استنطاق از دین حداکثری شود. حوزه باید بیشتر پاسخگو باشد، چون زمانه ما بیش از این را میطلبد، اما مسئله این است که در نسبت عدد و عده و امکاناتی که حوزه دارد باید بیشتر از ظرفیت خود بهره ببرد؛ حوزه کارهای بزرگ و سترگی انجام داده است.
نباید این موضوع را مفروض بگیریم که حوزه علمیه بعد از انقلاب نشاط و تکامل و تولیدی نداشته است. اصلاً این طور نیست؛ حوزه انقلاب کرده است و حوزه امروز از دستاوردهای انقلاب حفاظت میکند و این چیز کمی نیست؛ اقدامات انقلابی شاید سخت نباشد ولی حفظ و نگهداری و بسط آن مهمتر است. حوزه الان آن کار سخت را انجام میدهد و به همین دلیل کار او متکثر و مویرگی پخش شده است و یکجا و متمرکز و بزرگ دیده نمیشود.
ایکناـ تحول در حوزه را قبول دارم، ولی برخی معتقدند در یکی دو دهه اخیر تأثیرگذاری حوزه در بین مردم کم شده است و مردم در مقایسه با اول انقلاب نگاه متفاوتی به قشر روحانی و حوزه دارند.
در دسترس قرار گرفتن حداکثری شبکههای مجازی سبب شده تا وضعیت انتشاریافتگی و تمرکززدایی ایجاد شود؛ در اینجا شخص یا نهاد خاصی مطرح نیست و تحولات ناشی از عالم مجازی چیزی نیست که فقط دامن نهاد روحانیت را گرفته باشد، مگر دامن نهاد وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی و ... را نگرفته است؛ مگر معلمان همان قدرت اثرگذاری را دارند که 20 سال قبل داشتند؟ آیا صدا و سیما همان تأثیری را دارد که دو سه دهه قبل داشت؟ یا پدر و مادر چنین تأثیری را دارند؟ بخشی از این تغییرات ناشی از صورتبندی جدید جهان است و ما تصور میکنیم که لابد حوزه کاری کرده که تأثیر آن کم شده ولی همین اتفاق برای معلمان، والدین، اقشار دیگر و حاکمان هم رخ داده است.
ایکناـ یعنی تغییر در نوع نگاه مردم را قبول دارید، ولی آن را به شرایط پیشآمده بر اثر فضای مجازی نسبت میدهید؟
البته نمیخواهم بگویم که حوزه هیچ نقضی ندارد، ولی وقتی ما وضعیتی را تحلیل میکنیم باید عوامل مختلف را ببینیم و تکبعدی نگاه نکنیم.
ایکناـ دستاوردهای بین المللی حوزه و نقش آن در جهان اسلام را چطور میبینید؟
با کمال تأسف به دلیل اینکه غایت مطلوب عمده مسئولین مؤثر و البته مبانی نظام در ساختارهای سیاسی و فرهنگی و ... غرب و آمریکا بوده است، ظرفیت جهان اسلام مورد غفلت قرار گرفته است. سیاستهای کلان ما در انواع دیپلماسیها اعم از علم و اقتصاد و فرهنگ و ... ظرفیتهای جهان اسلام را نشانه نرفته است. به همین علت بستر نهادی که میتوانست برای ارتباط و اثرگذاری حوزه علمیه ظرفیت ویژهای ایجاد کند، به وجود نیامده است. مسئله مهم دیگر این است که به تبع انقلاب اسلامی و مسائل سیاسی برآمده از انقلاب، چون روابط مصر و ایران به هم خورد، ظرفیت قم و الازهر تقریبا به عرصه همافزا شدن نرسید، بلکه در مواردی تقابلهایی را هم ایجاد کرد و تا به امروز نتوانستهایم اقدام مؤثری انجام دهیم. البته ظرفیتهای ارتباطاتی فضای مجازی تا اندازهای برای تقویت تأثیر حوزه قم بر جهان اسلام مؤثر بوده است.
اگر بخواهم چند تأثیر مهم حوزه و اقدام بزرگ بر جهان اسلام را بر مبنای ظرفیتهای نظام اسلامی نام ببرم، یکی ظرفیت مجمع جهانی تقریب مذاهب است که با محوریت علمای دینی انجام شده و راهبرد اصلی دنیای استکبار را برای ایجاد تفرقه در امت اسلامی نشانه رفته و از این جهت، اقدام و راهبرد بسیار بزرگی است. اگر مجمع تقریب و جریانی که ایجاد کرده است نبود، چهبسا به مدد بیتقواییها و ظلم و ستم جهان استکبار، کل جهان اسلام در تفرقه میسوخت.
ظرفیت دیگر، مجمع جهانی اهل بیت(ع) است که مأموریت آن ساماندهی شیعیان در جهان محسوب میشود؛ این نهاد مستظهر به حمایت نظام اسلامی است، ولی حوزوی محسوب میشود و علما آن را اداره و برنامههای نرمافزاری آن را تولید میکنند. البته از این ظرفیت به اندازه مطلوب استفاده نشده است و شاید بیش از اینها میتوانستیم از ظرفیت آن بهره ببریم و دستاورد داشته باشیم، ولی به رغم آن، وجود این مجمع سبب شده است که خیلی از اتفاقات در مقیاس شیعی رخ دهد.
البته موانع کم نیست؛ از جمله اینکه حوزه قم و الازهر از ظرفیت یکدیگر به نحو مطلوب استفاده نمیکنند و نتایج حداقلی است، ولی اگر موانع برطرف شود، خواهیم دید که میتواند چه تأثیراتی داشته باشد و البته تلاش بیشتری لازم است.
ایکناـ ما میتوانیم ایجاد نهادهایی را که مأموریت برونمرزی و بینالمللی دارند را به عنوان دستاورد نام ببریم، ولی هماکنون این نهادها به مجموعههای حجیم، کماثر، سربار و هزینهبر در نگاه مردم تبدیل شدهاند که کارکرد لازم را ندارند. تحلیل شما چیست؟
گمان بنده این است که مردم اطلاع چندانی از نهادهای بینالمللی مانند مجمع تقریب ندارند تا بخواهند قضاوت کنند. البته ممکن است گفته شود که افکار عمومی طلاب چنین مطالبی را بیان میکنند و بنده هم معتقدم شما درست میگویید؛ انتظار داریم ظرفیت فوقالعادهای را که نظام اسلامی ایجاد کرده بیش از این مورد توجه و فعال باشد. در سال گذشته یکی از مقالاتی که نوشتم و منتشر کردم آسیبشناسی فعالیتهای تقریبی بود. برخی نقدها و نقایص آنها قابل اغماض نیست، ولی در یک نگاه کلی، دستاوردهای آنها قابل توجه است.
از بیش از 100 کشور حدود 60 هزار طلبه در قم تحصیل میکنند که در صدور انقلاب و حمایت از شیعه نقشآفرین هستند و این امر دستاوردهای مثبتی دارد، ولی نگرانی بنده این است که وقتی به آسیبشناسی میپردازیم، داشتهها و دستاوردها را نابود نکنیم؛ اگر الان همه بگوییم حوزه علمیه از دوره و زمانه خودش عقب است و دستاوردی ندارد و فعالیتش کند شده است (که مطالبی غیرواقعی است) ببینید چه اثر منفی دارد تا اینکه بگوییم حوزه با وجود نقایص و ضعفها، چه دستاوردهایی داشته است؛ در این صورت رویه طور دیگری پیش می رود.
ایکناـ جایگاه مرجعیت و نقش آن در حوزه فعلی را چقدر میدانید؟
مرجعیت در آن دسته از کارویژههایی که مربوط به قبل از انقلاب مانند کارویژههای خدماتی، حمایتی و تبلیغی بوده، بعد از انقلاب هم موفق عمل کرده، ولی در نسبت با ظرفیتهای جدیدی که انقلاب برای آنان گشوده ناموفق بوده و استفاده حداقلی کرده است، البته همانطور که گفته شد کارویژههای سنتی خود را به نحو احسن انجام داده است، ولی بسترهای جدید انقلاب اسلامی را هدایت کند و بسط دهد.
انتهای پیام