به گزارش خبرنگار ایکنا، بخش اول بازخوانی خطبه سوم نهجالبلاغه، روز گذشته با ارائه حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید برگزار شد.
در ادامه سخنان وی را میخوانید:
یکی از خطبههایی که بسیار مشهور است و در نهجالبلاغه مطرح است خطبه سوم یا شقشقیه است. معمولاً وقتی نوعی از حرارت در بیان انسان به دلیل کوهی از اندوه در او وجود داشته باشد این حالت را شقشقیه میگویند و چون این خطبه نیز از آتش درونی که حضرت علی(ع) با آن زندگی میکرد ناشی میشود بنابراین آن را خطبه شقشقیه نامیدهاند. این خطبه بیانگر یک حرارت درونی و اندوهی است که سالیان سال با حضرت بوده و وی را ناراحت کرده است.
حضرت امیراامؤمنین(ع) در بخش اول این خطبه به اهمیت عنصر دانش و دانایی در مدیریت جامعه میپردازد. این خطبه به ظاهر نقد خلفای ثلاث است اما به واقع وقتی به نحوه نقد وی دقت میکنید در حقیقت چگونگی سقوط یک جامعه را ذکر میکند و بیان میکند که یک حکومت چگونه از مسیر خود منحرف میشود.
درسهای خطبه شقشقیه برای حکومتداری
این خطبه نکات آموزنده برای ما دارد لذا نباید فکر کنیم بیانگر یک داستان تاریخی بوده و دیگر تمام شده است بلکه نحوه اعتلا و انحراف حکومت را بیان میکند. از آنجا که این خطبه نقدهای تندی نیز به خلفا داشته طبیعتاً عدهای از علمای اهل سنت نسبت به صدور این خطبه از حضرت امیرالمؤمنین(ع) تشکیک کردهاند و برخی به صراحت گفتهاند خودِ سید رضی این را نوشته و برساخته وی است اما برخی علما در کتابهای معتبری همانند جلد هفتم الغدیر نقل کردهاند که این خطبه قبل از سید رضی بیان شده است بنابراین نمیتواند برخاسته از وی باشد. علاوه بر این نوشتههای دیگر سید رضی در دسترس است و نحوه نوشتار و بیان سید رضی را که با نهج البلاغه و خطبه شقشقیه مقایسه میکنیم به این نتیجه میرسیم که فاصله آنها بسیار زیاد است.
اگر بخواهیم محتوای این خطبه را بررسی کنیم اولین جملات آن نقد خلیفه اول است و حضرت علی(ع) قسم میخورد که فلانی این لباس خلافت را به زور پوشید و در جمله بعد میگوید آن مرد حکومت را در دست گرفت در حالی که میدانست جایگاه من برای حکومت همانند محور برای سنگ آسیاب است که اگر این محور وجود داشته باشد باعث میشود سنگ به خوبی بچرخد و گندمها به خوبی آرد شوند و گرنه این اتفاق به خوبی رخ نمیدهد. ما حکومت را برای این میخواهیم که جامعه به مسیر درستی برود و مردم از حقوق خود برخوردار و دارای رفاه باشند در غیر اینصورت همانگونه که سنگ نمیتواند به خوبی گندم را آرد کند حکومت نیز نمیتواند حقوق مردم را به خوبی تامین کند.
خصوصیت مهم حضرت علی(ع) از منظر دانشی
اما سؤالی که در این شرایط پیش میآید این است که حضرت امیرالمؤمنین(ع) چه خصوصیتی دارند که آن آقا ندارد؟ ایشان میفرمایند هیچکدام از اینها از نظر دانش به قله علم من نمیرسند لذا حضرت علی(ع) معتقد هستند که آن خصوصیت مهمی که من دارم دانش است و یک حکومت باید بر محور دانش بچرخد.
سؤال دیگری که پیش میآید این است که اهمیت دانش در یک حکومت چیست؟ وقتی حکومتی را در دست میگیریم با مسائل بسیار متنوعی روبه رو میشویم که از جمله مسائل اقتصادی، فقر، تورم، مسائل فرهنگی، امنیتی و ... است و به همین دلیل اگر یک حکومت دائماً با مسائل متنوع و پیچیده و جدید مواجه میشود کسی باید حکومت را در دست بگیرد که دانش لازم برای مواجه شده با این مسائل را داشته باشد.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 173 هم میگوید ای مردم آنکه دانشش از همه بیشتر است صلاحیت بیشتری هم دارد چراکه میداند چگونه با مشکلات مواجه شود. در خطبه فدکیه که حضرت زهرا(س) در مدینه بیان میکند نیز چند نکته مهم آمده که یکی از مهمترین موارد این است که حضرت امیرالمؤمنین(ع) کسی است که میداند جامعه را چگونه به سلامت به هدف برساند. مسئله مهمِ علم، صرفاً هدفگذاری نیست بلکه چگونه حرکت کردن و مدیریت کردن است و اگر حکومتی دانش چگونگی را نداشته باشد نمیتواند به هدف برسد لذا حضرت زهرا(س) میگوید اگر مردم از مسیرشان منحرف شدند امیرالمؤمنین میتواند با آنها تعامل سازنده داشته و آنها را به مسیر درست هدایت کند به گونهای که احساس فشار نکنند و با حکومت نیز همراه باشند.
اهمیت سیستم دانایی در اداره حکومت
حضرت زهرا به آیه 96 سوره مبارکه اعراف اشاره میکنند که خدای متعال فرموده است: « وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ؛ و اگر اهل شهرها و آبادی ها ایمان می آوردند و پرهیزکاری پیشه می کردند، یقیناً درهایِ برکاتی از آسمان و زمین را بر آنان می گشودیم، ولی [آیات الهی و پیامبران را] تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالی که همواره مرتکب می شدند به عذابی سخت گرفتیم» حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه میگوید اگر حضرت علی(ع) را به عنوان رهبر انتخاب میکردید و حکومت شما بر مبنای دانش بنا میشد هم جامعه شما مرفه و از زمین و آسمان برای آن برکت ایجاد میشد و هم اینکه جامعه معنوی و اخلاقی بود اما بدانید که اکنون چنین اتفاقی نخواهد افتاد و نه دانش و نه اخلاق نخواهید داشت. دانش به معنای تدبیر امور است و اینکه چگونه اهداف خود را جلو ببریم و با مسائل متنوع جامعه مواجه شویم و کمترین خسارت را نیز به دنبال داشته باشیم و حکومتی هم که همراه با دانش نباشد طبیعتاً مشکلات خاص خود را خواهد داشت و امیرالمؤمنین(ع) این مشکلات را نیز نام میبرد.
در زمان قدیم رسم بر این بود که حکومت بر محور یک شخص میچرخید بنابراین هرچقدر دانش آن شخص از بقیه بیشتر و توانمندتر میبود حکومت به شکل بهتری اداره میشد اما در دنیای جدید، سیستم دانایی اهمیت دارد یعنی باید همه ارکان حکومت و ادارات بر محوریت دانش مدیریت شوند لذا حکومت باید دانامحور و عالممحور باشد تا آنها بتوانند راهحلهای درست به حاکمان بدهند اما حضرت امیرالمؤمنین(ع) میگوید وقتی دیدم نمیتوانم کاری انجام دهم کنار نشستم.
انتهای پیام