به گزارش ایکنا، علیاصغر رضوانی، عاشوراپژوه و نویسنده دانشنامه کلمات امام حسین(ع)، شامگاه سهشنبه 22 شهریورماه در آخرین جلسه از سلسله درسگفتارهای تخصصی عاشوراپژوهی که از سوی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی(ره) و با موضوع «عوامل سعادت و شقاوت در کربلا» برگزار شد گفت: از عوامل سعادت شهدای کربلا، انس با قرآن و حدیث بود. تاریخ اصحاب امام حسین(ع) نشان میدهد که عده زیادی از آنها اهل قرائت قرآن و انس با روایات اهل بیت(ع) بودند. در مورد انس با قرآن، خداوند فرموده است: «وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ؛ ما قرآن را برای تذکر آسان ساختیم. آیا کسی اهل تذکر هست.» قرآن عامل تذکر است و انسان را از خواب غفلت بیدار میکند یا در آیه شریفه فرموده است: «وقتی قرآن خوانده میشود خاموش باشید و گوش فرادهید. شاید مشمول رحمت الهی واقع شوید.»
وی افزود: از پیامبر(ص) هم نقل شده است که هرگاه فتنهها به شما روی آورد و امورتان مانند شب تاریک بر شما مشتبه شد به قرآن پناه ببرید، زیرا قرآن شافع مشفع است و انسان را به بهشت میرساند و کسی که قرآن را به پشت سرش بیندازد سرنوشتش آتش جهنم است. امام سجاد(ع) هم فرمودند: «اگر همه مردم از شرق و غرب عالم بمیرند، ولی همین که قرآن با من است احساس وحشت و تنهایی نمیکنم.» از امام علی(ع) در نهجالبلاغه نقل شده است که در قرآن شفا برای بزرگترین دردها مانند کفر، نفاق، تباهی و گمراهی و جهالت است.
رضوانی در ادامه گفت: در مقاتل در مورد بریر نقل شده است که شخصی به بریر حمله کرد. بریر او را بر زمین زد و روی سینه او نشست. آن فرد از یارانش کمک طلبید ولی وقتی به کمک او آمدند دیدند که بریر است و گفتند که این همان بریر است که در مسجد برای ما قرآن میخواند و قرآن به ما میآموخت. در مورد اسلم ترکی هم وصف قاری آمده است که مامقانی نقل کرده که در روز عاشورا اسلم از امام(ع) اجازه میدان خواست و تعبیر قاری قرآن را برای اسلم آورده است. درباره عبدالرحمان بن عبد رب هم آمده است که امام علی(ع) مربی قرآن عبدالرحمان بود.
نویسنده و پژوهشگر معارف اهل بیت(ع) گفت: در زیارت ناحیه مقدسه هم در مورد عون، فرزند جعفر بن ابیطاب(ع)، آمده است که؛ السلام علی عون بن عبدالله بن جعفر الناصر للرحمان، التالی مثانی و القرآن. مثانی که همان سوره حمد است، در اینجا هم وصف عون با قاری بودن آمده است. در جایی دیگر آمده که؛ السلام علی یزید بن الحسین الهمدانی المشرقی القاری، یعنی عنوان قاری آمده است. در مورد نافع بن هلال هم آمده؛ کان سیدا شجاعا قارئا. همچنین نقل است که امام حسین(ع) و یارانشان در روز عاشورا صف دشمن را با این آیه شریفه خطاب کردند؛ «كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ؛ الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ» و فرمودند که شما مصداق این آیه و کسانی هستید که قرآن را مسخره و آن را پاره پاره میکنید (بیتوجهی به قرآن).
رضوانی با اشاره به جایگاه حدیث در فرهنگ اسلامی، اظهار کرد: در روایت بیان شده که امام باقر(ع) فرمودند که حدیث ما دلها را زنده میکند. در مورد نافع بن هلال بیان شده که او قاری، کاتب و از حاملان حدیث بود. در مورد شوذب مولا شاکر آمده که او از رجال شیعه و حافظ حدیث از امام علی(ع) بود.
وی با بیان اینکه ایمان و خداشناسی از دیگر عوامل سعادت انسان است، تصریح کرد: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ؛ خداوند ویژگی مؤمنان را در این آیات برشمرده و اینکه مؤمنان کسانی هستند که وقتی آیات خدا بر آنان خوانده شود بر ایمانشان افزوده شده و توکل بر خدا میکنند، اهل اقامه نماز و انفاق و ... هستند.» از پیامبر(ص) هم نقل شده است که ایمان به ادعا و آرزو نیست، بلکه ایمان خلوص در قلب و تصدیق عمل است. امام علی(ع) فرمودند: «ایمان صبر در بلا و شکر در آسایش و نعمت است. همچنین فرمودند: «ایمان چند رکن دارد؛ توکل بر خدا، تسلیم به امر خدا و راضی بودن به قضای الهی.»
رضوانی با یادآوری این صحنه که حنظله از یاران امام حسین(ع) در کربلا اذن گرفت تا به میدان برود و امام(ع) اذن داد، گفت: او به واسطه ایمانی که داشت به امام حسین(ع) گفت که اجازه میدهی ما به ملاقات خدا برویم؟ او شهادت را برای خود سعادت و رضوان الهی میدانست و به واسطه همین ایمان مشتاق به آن بود. همچنین نقل شده است که وقتی کار در کربلا بر امام حسین(ع) شدت گرفت، هرقدر سختی نبرد بیشتر میشد، چهره حضرت بشاشتر و نورانیتر میشد و اعضا و جوارحشان آرام میگرفت و بعضی به بعضی دیگر میگفتند که ببینید او از مرگ باکی ندارد.
وی با اشاره به اینکه تفکر از دیگر عوامل سعادت است، تصریح کرد: در قرآن کریم بر تفکر تاکید شده است و فرموده: «كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون»؛ از امام علی(ع) نقل است که تفکر انسان را به عمل نیک دعوت میکند و چه عملی بالاتر از جهاد در راه خدا. در روایت بیان شده که هر کسی تفکر کند به بصیرت میرسد. همچنین نقل شده که تفکر آینه صافی است که انسان را به حقیقت میرساند؛ از امام مجتبی(ع) نقل شده است که فرمودند: «تفکر پدر و مادر هر خیری است.» همچنین امام صادق(ع) فرمودند که یک ساعت تفکر (تفکری مانند تفکر جناب حر) از یک سال عبادت بالاتر است.
رضوانی اضافه کرد: مبارزه با نفس اماره هم از دیگر عوامل سعادت انسان است؛ امام علی(ع) فرمودند که رسول خدا سپاهی را به نبرد اعزام کرد و وقتی برگشتند، پیامبر(ص) خطاب به آنان فرمود مرحبا به قومی که از جهاد اصغر خارج شدند و باید در جهاد اکبر یعنی جهاد با نفس کوشش کنند، زیرا افضل جهاد، مبارزه با نفس اماره است. در ماجرای کربلا نمونه بارز مبارزه با نفس، حر بن یزید بود، زیرا او فرمانده لشکر بود و در صورت پیروزی میتوانست پست و مقام بالاتر بگیرد و جوایزی دریافت کند که تا پایان عمر، خودش را از جهت مادی بیمه کند، ولی او همه را پشت سر گذاشت و همانند یک سرباز در رکاب امام حسین(ع) جنگید. دقیقا عمرسعد هم فرمانده لشکر بود و فریب حکومت ری را خورد و هرگز به آن نرسید.
این پژوهشگر وفای به عهد را از دیگر عوامل سعادت انسان برشمرد و اضافه کرد: از پیامبر(ص) نقل شده است که وعده مؤمن، دین (یا دِین) او حساب میشود. یاران امام حسین(ع) در کربلا به او وعده دادند تا پای جان میمانند و ایستادند و همین سبب سعادت آنها شد. حبیب بن مظاهر از جمله افرادی بود که نامه دعوت فرستاد و تا انتها حامی امام حسین بود و شهید شد. عامل دیگر سعادت، خیرخواهی و دلسوزی برای مردم، شهادتطلبی، دوری از باطل، صبر و پرهیز از لهو و لعب و نیز زیرک و باهوش بودن است.
انتهای پیام