محمود لطفینیا، قاری و مدرس پیشکسوت قرآن، سال 1343 در لاهیجان به دنیا آمد و از دوره کودکی و نوجوانی به تلاوت قرآن پرداخت. افزون بر این در مسابقات قرآن هم موفقیتهای چشمگیری را به دست آورده است. مهمترین موفقیت او را باید کسب رتبه نخست مسابقات بینالمللی ایران در سال 1375 دانست.
این قاری و مدرس قرآن سابقه اعزام به کشورهای مختلفی را در کارنامه خود دارد و این امر نشان میدهد که نهتنها در داخل کشور بلکه در خارج از کشور نیز به تبلیغ و ترویج قرآن و آموزههای قرآنی اهتمام ورزیده است. لطفینیا هماکنون مدیر دارالقرآن اداره آموزش و پرورش لاهیجان است و جلسات قرآن او همچنان با حضور علاقهمندان به قرآن در این شهر برگزار میشود.
به منظور تحلیل و آسیبشناسی وضعیت جلسات قرآن در ایران و بررسی مسائلی از قبیل مؤلفههای یک جلسه قرآن استاندارد، کارکردهای جلسات قرآن، نسبت میان مسابقات قرآن با جلسات و مقایسه نظام آموزشی ایران با کشورهایی نظیر مصر با این قاری پیشکسوت به گفتوگو پرداختیم. در ادامه بخش نخست این گفتوگو را میخوانید؛
ایکنا- در ابتدا درباره وضعیت جلسات قرآن در استان گیلان توضیح دهید.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در استان گیلان جلسات قرآن برپا میشده است. من هم از افراد شرکتکننده در جلسات قرآن بودم که خدا توفیق داد و توانستم بر سر سفره قرآن بهرهمند شوم.
در سالهای پیش از انقلاب اسلامی، جلسات قرآن در مساجد و با حضور نمازگزاران برپا میشد که بسیاری از آنها مُسن بودند. به لحاظ کمّی نیز تعداد جلسات قابل قبول بود. به خاطر دارم که در سطح استان قاریان برتری داشتیم که از جمله آنها استاد وحدتی بود که تلاوتهای ایشان در سالهای پیش از انقلاب پخش میشد و از صدای بسیار خوبی برخوردار بود. در لاهیجان نیز به دلیل صبغه و سبقه مذهبی، همواره جلسات قرآن برگزار میشده است.
پس از انقلاب، نه تنها تعداد جلسات قرآن افزایش یافت، بلکه از حیث جمعیتی نیز دچار تغییر و تحولاتی شد؛ یعنی در این جلسات شاهد حضور اقشار جوان و نوجوان بودهایم. این افراد استقبال خوبی از جلسات کردند و فضا برایشان بازتر شد. به خصوص در سالهای دهه 60 با رونق فزاینده جلسات و اقبال مردم نسبت به قرآن مواجه شدیم. از طرفی در این سالها مسابقات قرآن برگزار میشد و همه این عوامل دست به دست هم داد تا انس مردم با قرآن و جلسات قرآن بیشتر شود.
البته در سالهای پس از دهه 60 نیز این رونق را شاهد بودیم و در حال حاضر هم جلسات بسیاری برپا میشود. تنها مشکلی که در برگزاری جلسات تأثیر مخربی داشت، همهگیری کرونا بود که سبب شد جلسات تعطیل شوند. هر چند برخی جلسات نظیر جلسه قرآن بنده فقط در ایام قرمز کرونایی تعطیل بود و در دیگر ایام جلسه را برگزار میکردم.
بنای اصلی ما این بوده است که افراد را بر اساس استعدادهایشان پیش ببریم و جلسات متناسب با نیاز قاریان باشد. از این رو، افراد در ردههای سنی مختلف اعم از نوجوان، جوان و ... در جلسه قرآن بنده شرکت میکنند که این جلسه هم برای استاد و هم برای شاگردان برکات بسیاری را در پی دارد. برکت جلسه برای شاگرد مشخص است و موجب میشود که تلاوتش را در سطح بهتری ادامه دهد. برکت جلسه برای استاد این است که سبب رشد اجتماعی و اخلاقی او خواهد شد.
ایکنا- با توجه به اینکه فضای جلسات قرآن را پیش از انقلاب و در دهه 60 دیدهاید، کیفیت جلسات قرآن را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا همانطور که جلسات رشد کمّی داشتهاند، به لحاظ کیفی هم توسعه یافتهاند؟
قطعاً همینطور است. با مقایسه میان وضعیت جلسات قرآن در پیش و پس از پیروزی انقلاب میتوان به این نتیجه پی برد. شاید قاریان ممتاز و برجسته به لحاظ کمی اندک باشند، اما به لحاظ کیفی و فنی سطح تلاوتها بسیار رشد کرده است و نمیتوان این تلاوتها را با تلاوتهای دهه 60 مقایسه کرد. البته اساتید و قاریان آن زمان هم خوب بودند، اما تسلط قاریان فعلی در مباحث مربوط به هنر تلاوت بیشتر است و این امر رشد کیفی وضعیت تلاوت قرآن را در ایران نشان میدهد.
در افزایش کیفیت عوامل مختلفی دخیل بودهاند که از جمله آنها میتوان به رسانهها مانند صدا و سیما، سازمانها نظیر سازمان دارالقرآن و نهادهایی همچون شورای عالی قرآن اشاره کرد. این عوامل سبب شدند که سطح تلاوت به سطح بینالمللی نزدیک شود. در تلاوت قرآن قاریان مصری الگوی ما بودند و آرزو داشتیم که سطح تلاوتمان در حد مصریها رشد کند. امروز به سبب تلاشهای همهجانبهای که صورت گرفته این آرزو تحقق یافته است.
از این رو باید قدردان این زحمات باشیم و صد البته نباید فراموش کنیم که در لحظه لحظه این سالها پیشوای بزرگ ما یعنی رهبر انقلاب اسلامی همواره رهنمودهای مؤثری ارائه کردند و توصیههای ایشان به مثابه دلگرمی برای اهل قرآن بوده است. به بیان دیگر باید پشتیبانیهای ایشان را موتور محرکه فعالان قرآنی تلقی کرد.
ایکنا- یکی از توصیههای مؤکد رهبر انقلاب به جامعه قرآنی این بوده که تلاوت و حفظ قرآن مقدمهای برای تدبر است. به نظر شما جامعه قرآنی چقدر توانسته این منویات را محقق کند و در این راستا پیش برود؟
در پاسخ به این پرسش باید به یک سیر تاریخی اشاره کنم. سابقه حضور من در مسابقات قرآن به سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب برمیگردد. در سال 1359 مسابقات سراسری در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار میشد و من به عنوان نماینده استان گیلان در این مسابقات شرکت کردم. این مسابقات مجالی شد تا با بزرگان قرائت ایران نظیر اساتید سیدمرتضی فاطمی، هاشم روغنی، حسن رضاییان، سیدمحسن خدامحسینی و عباس سلیمی آشنا شوم. سپس همین امر زمینه آشنایی با تلاوتهای قاری بزرگ جهان اسلام یعنی مصطفی اسماعیل را فراهم کرد.
البته پیشتر هم از مصطفی اسماعیل شنیده بودیم، اما فضای مسابقات سبب شد تا بر جذابیتهای کار افزوده شود. بر همین اساس عاشق سبک مصطفی اسماعیل شدیم و با این نیت به استان بازگشتیم که بتوانیم این سبک را دنبال کنیم و در جلسات قرآن هم نسبت به همین سبک، که معنامحوری یکی از عناصر اصلی آن بود، اهتمام داشتیم.
نکته مهم این است که دلیل جذب ما به سبک مصطفی اسماعیل تلاوت معناگرایی او بود. به بیان دیگر این قاری توانسته بود جذابیتهای صوتی و لحنی را در انتقال مفاهیم به خدمت بگیرد. همه این عوامل دست به دست هم داد تا به دنبال آشنایی با زبان قرآن باشیم و هدف از شنیدن تلاوتهای مصطفی اسماعیل این بود که ببینیم میخواهد چه چیزی را به مخاطب القا کند؟
بر اساس این توضیحات، در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب، فضای مسابقات شرایط را به نحوی رقم زد که توجه به مفاهیم آیات به صورت جدی پیگیری شود. البته در سالهای دهه 60 بسترهای آموزشی جدی برای ارائه تلاوتهای معناگرا وجود نداشت، اما رفته رفته در دهه 80 این امکان فراهم شد. مراکز قرآنی هم در این راستا فعال شدند و حتی در آئیننامههای مربوط به مسابقات به این امر توجه شد و تقریباً از سال 1380 به بعد اساتید در این زمینه متمرکز شدند.
من هم در زمینه لحن بیانی یا لحنالأداء مطالعاتی داشتم و جزواتی را به رشته تحریر درآوردم. در آن زمان منابع اطلاعاتی ما اندک بود، اما در ادامه به سبب توسعه اینترنت، دسترسیها بیشتر شد و توانستیم به منابع دست اولی، که به خصوص در جهان عرب تألیف میشد، دست یابیم. این رویه ادامه یافت و به نظر میرسد جایگاه قابل قبولی داشته باشیم و همچنان میتوان پیشرفت کرد و یکی از اقداماتی که میتوان به کار بست این است که قاریان از ابتدا که روخوانی و روانخوانی را میآموزند به این سمت سوق داده شوند.
ایکنا- از مسابقات سخن به میان آوردید. تحلیل شما از نسبت میان جلسات قرآن و مسابقات چیست؟ آیا نقش مسابقات را مثبت ارزیابی میکنید یا منفی؟ چه اینکه برخی معتقدند مسابقات نقش غیر سازندهای بر جلسات داشته است.
بخشی از نکتهای که به آن اشاره کردید، صحیح است. قاریان جوان ممکن است با نیت موفقیت در مسابقات در جلسات قرآن شرکت کنند و بر همین اساس تلاوتها نیز مطابق آییننامه مسابقات شکل میگیرد که در جای خود یک آسیب است، اما چنین نیست که مسابقات به صورت کلی امری غیر قابل دفاع باشد، بلکه مسابقات وظیفه بسیار مهمی را برعهده داشته و به خوبی توانسته است که به تلاوتها جهت دهد. پس باید از تمام کسانی که برای برگزاری و حفظ مسابقات تلاش میکنند، سپاسگزاری کرد.
همچنین، در فعالیتهای قرآنی مسابقات صرفاً یک جهت هست و باید این فعالیتها را در عرصههای مختلف توسعه دهیم. اگر مسابقات سبب شده است که جریان قرائت یکسویه شکل بگیرد، باید تلاش کنیم که در عرصههای دیگر به موفقیت برسیم. برای نمونه میتوان اقداماتی نظیر برگزاری جشنواره تلاوتهای مجلسی را توسعه داد تا مخاطبان گستردهتری جذب شوند.
افزون بر این نباید فراموش کرد که به قرآن اجحاف شده است؛ یعنی به تناسب شأن نظام اسلامی و شأنی که رهبر انقلاب برای قرآن قائل هستند، اهتمام چندانی در این باره صورت نمیگیرد و استفاده از قرآن بیشتر تشریفاتی و برای آغاز برنامههاست و باید کارکردهای اصلی قرائت و جلسات مورد توجه قرار گیرد.
ایکنا- از کارکردها صحبت کردید. در این باره تحلیلی را ارائه کنید.
مهمترین کارکرد جلسات قرآن، تربیتی است. از این رو باید جلسات قرآن را به عنوان یک مرکز تربیتی مهم برای نسلهای آینده معرفی کنیم. اگر چنین نگاهی به جلسه قرآن وجود داشته باشد، هم استاد جلسه شأن خود و هدفش از برگزاری جلسه را میشناسد و هم نگرش اقشار مختلف مردم به جلسات قرآن اصلاح میشود. در این صورت مردم به جلسات به عنوان محیطی مینگرند که میتوانند در آنها فرزندان خود را تربیت کنند. پس چنین کارکردی یکی از دقیقترین و مغفولترین کارکردهای جلسات است.
همچنین، جلسات قرآن باید تبدیل به نهادی شوند که نیروی انسانی و عناصر پاک را به جامعه تحویل بدهد. یکی از دلایلی که سبب شده است دشمن روی این قضیه کار و بعد به مردم القا کند که جامعه قرآنی عناصر ناپاکی دارد، همین امر است، در حالی که چنین نیست، زیرا از سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون بهترین نیروهای انقلاب و نظام کسانی بودند که از جلسات قرآن برخاستهاند. بسیاری از این عناصر، مؤمن و پاک سالم ماندند و به خدمت پرداختند و بسیاری از آنان به شهادت رسیدند و در حال حاضر میتوان همین کارکرد را برای جلسات قرآن متصور بود.
ادامه دارد ...
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام