به گزارش ایکنا، نشست «حکمرانی در قرآن؛ سازوکارهای تضمین آزادی از دیدگاه قرآن» صبح امروز 19 آذرماه با ارائه یوسف خانمحمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
بحث آزادی یکی از بحثهای مهم در زندگی فردی و اجتماعی انسان در طول تاریخ بوده است. از زمانی که جامعه شکل گرفته و دولتی به وجود آمده معمولا انسانها یکی از دغدغههای اساسیشان عدالت و آزادی است. این عنوانی که برای این برنامه انتخاب کردند بحث بسیار اساسی در زندگی امروز ماست مخصوصا در مورد مشکلاتی که در جامعه خودمان هم هست. وقتی از حکمرانی صحبت میکنیم یعنی نحوه مدیریت جامعه، به نحوی که رضایت مردم را جلب کند و بتواند رشد، تعالی و توسعه را در جامعه به وجود بیاورد. یکی از دغدغههای اساسی در زندگی امروزی در بحث حکمرانی همگرایی بین دولت و ملت است. وقتی در دهه هشتاد و نود میلادی بحث حکمرانی مطرح شد این موضوع در جامعه ما هم مورد توجه قرار گرفت.
تمام تلاش فیلسوفان سیاسی و سیاستمداران بر این است که به نحوی جامعه مدیریت شود که مردم را همراه خودمان داشته باشیم چون توسعه و پیشرفت با همگرایی دولت و ملت حاصل میشود. به این جهت در سازمانهای بین المللی هم این بحث مورد مطالعه قرار گرفته و اصولی برای آن مطرح شده است. برای اینکه فضای بحث آماده شود اشارهای به این اصول میکنم.
حکمرانی مطلوب چندین اصل دارد اولین اصلش اصل مشارکت است یعنی مشارکت مردم در سیاستگذاری و تصمیمگیری اعم از انتخابات و تمام تصمیماتی که به سرنوشت ملت مربوط میشود که باید با مشارکت مردم صورت بگیرد. مشارکت زمانی معنا پیدا میکند که احزاب جدی داشته باشیم و آنها در آگاهیبخشی به مردم و برنامهریزی برای اداره جامعه فعال باشند. همه اینها به بحث آزادی در جامعه برمیگردد.
اصل دیگری که در حکمرانی مطلوب مطرح است قانونگرایی است. مسئله قانون در جامعه بسیار بحث اساسی است. وقتی در ایران معاصر به عقبماندگی خودمان آگاهی پیدا کردیم یکی از بحثهایی که آن زمان مطرح شد بحث قانون بود. یکی از نویسندگان آن دوره این بحث را مطرح کرد که مشکل جامعه ما یک کلمه است و آن یک کلمه قانون است و ما با فقدان قانون مواجهیم.
سومین اصل، اصل شفافیت است، به این معنا که تمام تصمیمگیریها و تصمیمسازیها در منظر مردم باشد. یکی از مهمترین عوامل کنترل فساد همین شفافیت است. چهارمین اصل، عدالت و برابری است که یکی از گمشدههای بشر از زمان شکلگیری جامعه است.
در حکمرانی یکی از چیزهایی که خیلی مهم است بحث آزادی است. هر اصلی را نگاه میکنید به نوعی به آزادی ربط دارد مخصوصا بحث مشارکت و قانونگرایی و شفافیت. زمانی در جامعه شفافیت شکل میگیرد که در جامعه آزادی باشد.
اشاره کوتاهی به معنای آزادی داشته باشیم. آزادی در گستردهترین معنای خودش توانایی اندیشیدن و عمل کردن به شیوه دلخواه است. آزادی فرآیندی است که توانمندسازی انسان را فراهم میکند. باید بستر جامعه را طوری فراهم کنیم که استعدادهای انسانها در جامعه شکوفا شود و توانمند شوند. وقتی انسان توانمند شود حتی میتواند موانعی که در سر راه خودش هست برطرف کند.
آزادی معمولا مورد تهدید واقع میشود. انسانها وقتی در جامعه قرار میگیرند، آزادیهایشان توسط حکومتها محدود میشود و تمام تلاش فیلسوفان سیاسی این است که آزادی را در جامعه گسترش بدهند چراکه نتیجه آزادی توانمندی انسان است و وقتی انسان توانمند شود میتواند جامعه را به طرف توسعه هدایت کند.
از جمله اصول و مولفههایی که در قرآن برای تضمین آزادی وجود دارد علم و آگاهی است. اگر نگاهی به اندیشمندانی چون جمالالدین اسدآبادی و آیتالله نایینی، آیتالله طالقانی و ... داشته باشیم همه میگویند زمانی انسانها دنبال پیشرفت و توسعه هستند که علم و آگاهی پیدا کنند. هرچه علم و آگاهی افزایش پیدا کند آزادیها در جامعه تضمین شده است و هر چه آگاهی در جامعه کمتر باشد آزادیها را از دست خواهیم داد. این فقط دیدگاه قرآن و اسلام نیست، در دیدگاههای دیگران هم هست.
اساسا فلسفه بعثت انبیا همین آگاه کردن انسانهاست و اینکه انسان توانمند شود: «وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ؛ و از [دوش] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است برمىدارد». وقتی مردم آگاه شدند بنیادهای تمدن اسلامی در جامعه شکل میگیرد. در قرآن در آیات متعددی علم مورد ستایش قرار گرفته است. از همه اینها میتوانیم اصلی اتخاذ کنیم و آن اینکه اگر بخواهیم در جامعه آزادیهای سیاسی و حقوقی حفظ شود نیازمند آگاهی مردم هستیم.
اصل دیگری که برای تضمین آزادی در قرآن مطرح شده است تعقل و تفکر است. این تعقل و تفکر در مقابل تقلید قرار میگیرد. در قرآن آیات بسیاری بر عقل تاکید کردهاند. اگر هر موضوعی را در جامعه متفکرانه بررسی کنیم خیلی از مشکلاتمان حل میشود. ما برای اینکه در جامعه آزادی را تضمین کنیم نیازمند نگاه خردمندانه به موضوعات هستیم، برخلاف تقلید از گذشتگان که باعث میشود جامعه از پویایی بیفتد. اگر با عقلانیت با موضوعات مواجه شویم دیگر جامعه به پویایی خودش نائل خواهد شد.
اگر جامعهای احساسی عمل نکند و جامعه را به تفکر وادار کنیم در نتیجه در حکمرانی با مشکل مواجه نخواهیم بود ولی وقتی عقلگرایی را تضعیف کنیم مشکلات عدیده پیدا میشود از جمله اینکه آزادیها از بین میرود و وقتی آزادی در جامعه نباشد از توسعه عقب خواهیم ماند.
مولفه دیگری که آزادی را در جامعه تضمین میکند انتقاد آگاهانه است. نقد در لغت به معنای جدا کردن سکه طلا از فلز تقلبی است. ما باید بین نقد و تخریب فاصلهگذاری کنیم. در نقد هدف این است که توسعه اتفاق بیفتد، در نقد هدف اصلاح است، در نقد هدف شکوفا کردن است، در نقد راهنمایی هست، ولی در تخریب هیچ کدام از اینها نیست. نگاه قرآن به نقد نگاه کاملا مثبت است. وقتی خداوند میخواهد انسان را خلق کند با نقدی از طرف ملائکه مواجه میشود، ولی خداوند به نقد آنها پاسخ میدهد و آنها را توجیه میکند و نشان میدهد خلقت انسان کار مفیدی است، ملائکه هم قانع میشوند. پس اگر بخواهیم آزادی در جامعه حفظ شود نباید جلوی نقد گرفته شود.
انتهای پیام