انتشارات علمی و فرهنگی از قدیمیترین موسسات انتشاراتی کشور و شناخته شده در اذهان عموم است که ردپای پیشینهاش به حدود 70 سال پیش از این میرسد.
موسسهای عریض و طویل در حوزه فرهنگ، هنر و نشر که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در اواخر سال ۱۳۶۰ از تبدیل و تغییر مؤسسه خصوصی «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» حیاتش را در شکل و شمایلی جدیدی آغاز کرد و بعدها در سال ۱۳۷۲ شکل تغییر یافته مؤسسه فرانکلین در آن ادغام شد و با قدرت بیشتری به راه خود ادامه داد.
برای نسل ما که امروزِ انتشارات علمی و فرهنگی را میبینیم و کمتر از گذشته آن میدانیم، باید یادآوری کرد مؤسسه خصوصی «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در سال ۱۳۳۲ با مدیرعاملی بزرگانی همچون احسان یارشاطر و معاونت شخصیتهایی مثل عبدالحسین زرینکوب و ایرج افشار حیاط فرهنگی خود را سر گرفت و پیش رفت.
مؤسسه انتشارات فرانکلین هم با یک سال فاصله از تأسیس بنگاه ترجمه و نشر کتاب توسط همایون صنعتیزاده پایهگذاری شد و در عرض چند سال به تشکیلاتی با تأثیری دیرپا بر صنعت نشر ایران تبدیل شد که برای اولین بار عمل ویرایش و تولید فنی کتاب (صفحهآرایی، نمایهسازی، طراحی جلد و غیره) به شکل نوین در آن انجام گرفت و به ویرایش «کتابهای غیردرسی» و چاپ کتابهای درسی کشور پرداخت.
بدیهی است که حضور این دو غول بزرگ صنعت نشر قبل از انقلاب، یعنی مؤسسه فرانکلین و بنگاه ترجمه و نشر کتاب بهعنوان زیرساخت انتشارات علمی و فرهنگی، انتظار توجه ویژه مسئولان به این مؤسسه انتشاراتی و فعالیت حرفهای این مؤسسه را زنده نگه میداشت اما نتیجه کار با آنچه که انتظار میرفت فاصله زیادی داشته و دارد.
شاید یکی از عوامل انحراف مؤسسه انتشاراتی علمی و فرهنگی از اهداف حرفهای آن در حوزه نشر، تبدیل آن از صورت «مرکز وابسته» به «شرکت دولتی وابسته» در سال ۱۳۶۳ و وابستگی آن به وزارت فرهنگ و آموزش عالی وقت بود؛ اما نمیتوان از سهم پررنگ خرید سهام انتشارات علمی و فرهنگی از سوی سازمان تأمین اجتماعی در انحراف اهداف فرهنگی این انتشارات پرسابقه غافل شد؛ خریدی که منجر به تغییر سه عضو از پنج عضو هیئت مدیره این بنگاه بزرگ نشر را به دنبال خود آورد.
انتخاب مسعود کوثری، دکترای علوم ارتباطات دانشگاه تهران بهعنوان مدیرعامل جدید مؤسسه انتشاراتی علمی و فرهنگی در سال 93 شاید در ابتدای امر اتفاق مثبتی قلمداد نمیشد و همان روزها هم منتقدانی داشت که معتقد بودند کار نشر را باید به ناشر سپرد؛ اما با گذشت زمان و در دی ماه سال ۹۸ که نادره رضایی با سابقه مشاور مدیرعامل ایرانخودرو در امور مسئولیتهای اجتماعی و مشاور اجتماعی رئیس سابق سازمان هلالاحمر و همچنین مجری مراسم ستاد انتخاباتی حسن روحانی، با حکم مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی به مدیرعاملی انتشارات علمی و فرهنگی منصوب شد، نقدها به مدیرعاملی مسعود کوثری کمرنگ شد و این بار تعداد بیشتری از منتقدان به میدان آمدند و زنگ هشدار سرعت بالای اضمحلال انتشارات بزرگ علمی و فرهنگی را روشن کردند.
هشدارهایی که خیلی زود تبدیل به خطر شد و در مدت کوتاه تقریباً دو ساله مدیریت جدید که بیشترین تجربه او از مدیریت، همکاری با دو شرکت طبخ و پخش غذا به عنوان هیئت مدیره بوده است و کمترین سبقه فرهنگی در کارنامهاش نمایان بود به خالیتر شدن هر روزه بدنه انتشارات از نیروهای متخصص در حوزه نشر و کتاب کمک شایانی کرد و این انتشارات که حال جزئی از حافظه تاریخ فرهنگی کشور است، بیش از پیش در معرض نابودی قرار گرفت.
بهمن سال 1400 که به عادت تغییر دولتها و وزیران، مسئولان پایینی هم ناگزیر از تغییر هستند، مدیر جوان و غیرمرتبط انتشارات علمی و فرهنگی هم به دست تغییر از این انتشارات رفت اما انتصاب محمد حسنی، مدیر انتشارات جمکران توسط سیدمیرهاشم موسوی مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی بهعنوان مدیرعامل انتشارات علمی و فرهنگی نشان داد که در همچنان بر همان پاشنه میچرخد و باید منتقدان برای نحیف شدن تن رنجور بخش مهمی از تاریخ نشر و فرهنگ کشور دل بسوزانند.
استعفای زودهنگام حسنی در خردادماه 1401 و کمتر از 6 ماه مسئولیت او در انتشارات علمی و فرهنگی به دلیل بیماری قلبی باز هم کورسوی امیدی ایجاد کرد که مسئولان بعد از چندین آزمون و خطا، فردی شایسته و نزدیک به تراز نام سنگین انتشارات علمی و فرهنگی برای اداره آن انتخاب و اعلام کنند، اما به هر دلیلی، اصرار بر تکرار خطا بود.
انتصاب قاسم صفایینژاد، مدیرعامل انتشارات صاد بهعنوان مدیرعامل جدید انتشارات علمی و فرهنگی پس از 6 ماه سرپرستی محسن تقیانی بر این انتشارات خوشنام و قدیمی، که روز سهشنبه 22 آذر با حکم میرهاشم موسوی مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی اتفاق افتاد، گرچه در نگاه برخی صاحبنظران حال حاضر حوزه کتاب و نشر موید جوانگرایی و این دست بهانهها باشد، اما هم تجربه پیشین این مدیر جوان در نشر نوپای صاد و هم تجربه کلی نشر ثابت کرده است که جای این آزمون و خطاها در انتشارات بزرگ و مهمی چون انتشارات علمی و فرهنگی نیست.
در پایان اگر به نویسنده انگی غیر از خبرنگار کتاب بودن زده نمیشود، پیشنهاد میکنم مسئولان و دستاندرکاران و دلسوزان حوزه کتاب در میان نشستهای پرتعداد و بامسمای کتابی نشستی هم به واکاوی دلایل ضعف و افول مهمترین و قدیمی ترین انتشارات کشور اختصاص دهند و ببینند واقعا این نشر به کجا چنین شتابان میرود؟!
مطهره میرشکاری
انتهای پیام