به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مصطفی دری، قائم مقام پژوهشگاه فقه معاصر و استاد حوزه شامگاه 14 اسفند در نشست علمی «بایستههای حقوق بشر اسلامی و تفاوت آن با حقوق بشر غربی» که از سوی پژوهشگاه فقه معاصر برگزار شد، گفت: معمولا با حقوق بشر اسلامی با رویکرد سیاسی برخورد شده است و ما به دنبال چنین رویکردی نیستیم، بلکه به تفاوت علمی و دانشی حقوق بشر اسلامی و ظرفیت آن در برابر حقوق بشر غربی میپردازیم. البته بیش از 33 سال از تدوین اعلامیه حقوق بشر اسلامی در قاهره نمیگذرد.
وی با بیان اینکه نباید تصور کرد همه گزارههای اعلامیه جهانی حقوق بشر ابداعی و جدید است، افزود: منظور ما از حقوق بشر غربی فقط محدوده جغرافیایی غرب نیست، بلکه مراد گفتمان غرب است و ژاپن و کره جنوبی در شرق هستند، ولی گفتمان تمدن غربی را دارند. البته اگر حقوق بشر غرب را معادل حقوق بشر آمریکا هم بگیریم راه دوری نرفتهایم، زیرا آمریکا مهمترین کشور غربی است و هژمونی بر همه کشورهای اروپایی دارد.
دری با اشاره به اینکه حق، قدرت هر فرد بر مال و شخص و یا هر دو است، اظهار کرد: مرحوم نائینی گفته است که حق رابطه است و این رابطه گاهی بین انسان و مال وجود دارد که به ملکیت تفسیر میشود، ولی گاهی رابطه بین صاحب حق و خود حق است. علامه طباطبایی میگوید که حق نوعی اختصاص است.
وی با بیان اینکه حقوق بشر تعاریف مختلفی دارد، تصریح کرد: حقوق بشر به عنوان یک گفتمان عمر چندانی ندارد، ولی گزارههای آن در بین اقوام و ادیان و مذاهب مختلف بوده است؛ مثلاً احترام به محیط زیست چیزی نیست که در چند دهه اخیر مورد توجه باشد، بلکه در فقه ما ریشهدار است و در آموزههای ادیان به خصوص اسلام مورد توجه بوده است. البته اولین نسل حقوق بشر که مورد توافق بود حقوق سیاسی و مدنی بود؛ در نسل دوم وقتی کارگران مورد ظلم قرار گرفتند حقوق اقتصادی و اشتغال و در نسل سوم حقوقی مانند زیست سالم و حقوق مدرنی چون حق صلح و ... در مدار توجه قرار گرفت.
قائم مقام پژوهشگاه فقه معاصر اظهار کرد: اعلامیه حقوق بشر در سال 1948 در سازمان ملل مصوب شد؛ منشأ این حقوق بشر عمدتاً حقوق طبیعی و سردمدار آن جان لاک است. انگلیسیها خودشان را آغازگر حقوق بشر غربی میدانند و فرانسویها مدعی این پیشتازی هستند، ولی تصویب منشور ملل متحد در سال 1945 و بعد از جنگ جهانی دوم اولین تلاش برای حقوق بشر جهانی بوده است.
دری افزود: گزارههای حقوق بشر اسلامی در نگاه اولیه ریشه در قرآن و روایات اهل بیت(ع) دارد ولی اولین تلاش برای تدوین آن به عنوان یک گفتمان مشترک کشورهای اسلامی در سال 1990 در قاهره و در کنفرانس کشورهای اسلامی به ثمر رسید و تفاوتهای جدی در برخی موارد بین این اعلامیه و اعلامیه حقوق بشر جهانی وجود دارد؛ از جمله اینکه اسلام به عنوان یک دین فطری، حق برای هر فرد مسلمان در نظر گرفته شده است که در منشور حقوق بشر غرب وجود ندارد و پیوستن به اعلامیه حقوق بشر جهانی الزامآور نیست. البته تاکنون 128 کشور به آن پیوستهاند.
استاد درس خارج حوزه قم با اشاره به اسناد حقوق بشر اسلامی، گفت: اولین سند حقوق بشر اسلامی قرآن است که از حق حیات یاد کرده است و کشتن یک انسان را معادل قتل همه مردم میداند، حق کرامت را مورد تاکید قرار داده است و فرموده ما به انسان حق کرامت بخشیدیم. حق آزادی در انتخاب دین و مذهب را با تعبیر «لااکراه فی الدین» بیان فرموده است. همچنین حق آزادی به صورت مطلق، مقابله با نژادپرستی، حقوق کودک، عدالت و... در قرآن مطرح است. سند دیگر حقوق بشر اسلامی، روایات معصومین(ع) است که البته در بین شیعه و سنی در استناد به آن تفاوتهایی وجود دارد؛ سیره معصومین(ع) و به خصوص پیامبر هم سند مهمی است؛ از جمله اینکه در سیره آن حضرت منع کشتن زنان در جنگها، منع تخریب درختان و کشتزارها و رعایت حقوق کودکان، عدم تعقیب سربازان و حرمت مثلهکردن و... پر رنگ است.
وی با اشاره به برخی منابع حقوق بشر غربی از جمله نظریه طبیعی جان لاک، معاهدات و عرف بینالمللی، رویه قضایی، اصل انصاف و... به بیان برخی تفاوتها بین این دو حقوق پرداخت و تصریح کرد: البته این دو حقوق بشر در تباین کامل قرار ندارند و شباهتهای زیادی هم با یکدیگر دارند. از مهمترین تفاوت بین حقوق بشر اسلامی و غربی، پیروی از دستورات خدا در مباحث حقوقی است. تفاوت دیگر در علل جعل حقوق بشر است.
دری با بیان اینکه حقوق بشر غربی نمیتواند توضیح دهد که چرا حقوق انسانها یکسان است، ولی در اسلام میتوان به راحتی از لحاظ فلسفی توجیه کرد، افزود: از نظر اسلام انسانها از جهت خالق و ماده اولیه پدیدآورنده آنها، حکمت خلقت و غایت خلقت و... مساوات دارند. لذا از نظر فلسفی، این مساوات به راحتی قابل بیان است. همچنین در رویکرد حقوق بشر غربی و اسلامی فرق دارد مثلا رویکرد حقوق بشر غربی مادی است ولی رویکرد حقوق بشر اسلامی، فراتر از ماده هم مورد توجه است. در حقوق بشر اسلامی، انسان مورد توجه کامل و تام و محور نیست. لذا مفاهیمی چون شهادت، صدقه، قرض الحسنه، فعالیت داوطلبانه و... در اسلام پررنگ و به صورت یک نهاد تعریف شده است و البته نمیگویم غربیها اهل این کارها نیستند ولی به صورت یک نهاد مورد توجه آنها نیست، بلکه یک رویه است؛ در غرب چیزی با این عنوان نداریم که در موالید و وفیات اهل بیت(ع) اطعام سنگین انجام شود.
وی ادامه داد: حقوق بشر اسلامی از مسئولیت شرعی هم به عنوان ضمانت اجرا استفاده میکند همچنین بهرهگیری از انسان کامل از مهمترین تفاوتها بین حقوق بشر غربی و اسلامی است؛ ما از لزوم ارتباطات منضبط زناشویی در اسلام سخن میگوییم و جایگاه خانواده در اسلام قابل قیاس با غرب نیست. در کشورهای اسلامی و کسانی که اهل مراعات قوانین اسلامی هستند نهاد صله رحم و خفض جناح و اکرام به والدین وجود دارد، در صورتی که در غرب ممکن است یک فرزند سالها پدر و مادرش را نبیند ولی در کشورهای اسلامی و ایران این نهاد اجازه نمیدهد فرد به والدین و اقوامش بیتفاوت باشد.
دری بیان کرد: در اسلام حق برخورداری از زندگی پاک و سالم اجتماعی و روابط سالم زناشویی وجود دارد. لذا با آزادی غربی و بیبندوباری جنسی تفاوت دارد، لزوم حفظ حرمت جنازه و جسد انسان هم از اموری است که غرب از آن بیبهره است. وقتی حقوق بشر از فرمایشات انسان کامل بیبهره شد یکی از نتایج آن رسیدن به همجنسبازی است که امروز در غرب میبینیم. از جهت فلسفی و مبانی حقوقی، هیچ دلیل و جوازی برای توجیه همجنسبازی جز امیال آنی وجود ندارد؛ البته متأسفانه برخی در ایران هم دنبال توجیه آن هستند، در حالی که همجنسبازی صرفاً تمایل دو همجنس به یکدیگر نیست، بلکه شما فرزندی را که باید پدر و مادر داشته باشد برای او دو پدر و یا دو مادر قرار میدهید. پدر و مادر در خانه فقط نقش جنسی ندارند، بلکه هر کدام جایگاه مادری و پدری هم ایفا میکنند. مادر مظهر آرامش و لطافت در خانواده و پدر مظهر اقتدار است.
وی در پایان گفت: اگر مشکل جنسی است، فرد میتوان تغییر جنسیت دهد، ولی به لحاظ فلسفی مگر ما وظیفه داریم به همه تمایلات بشر پاسخ دهیم و آن را حق برای او بدانیم؟ فردا ممکن است کسی بگوید تمایل دارم با مادر و خواهر و... همباشی جنسی داشته باشم. آیا باید این تمایلات پست را تجویز قانونی و حقوقی کنیم؟ آیا علاقه و میل منشأ حقوق است؟
انتهای پیام