به گزارش ایکنا، در ادامه سلسله جلسات شرح دعای سحر از سوی حجتالاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، استاد درس خارج حوزه قم، شب گذشته 12 فروردین در فضای مجازی برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید.
در شرح دعای شریف سحر به این فراز رسیدیم: «اللهم إنّی اسئلک من کلماتک باتمّها و کلّ کلماتک تامّه اللهم إنّی اسئلک بکلماتک کلّها». در جلسات گذشته چند مطلب عرض کردیم اول اینکه کلمه چیست، دوم اینکه کلمات تامه چگونه تفسیر میشود، سوم اینکه کلمات اتم در میان کلمات تامه به چه معنا است. آنچه در این بحث باقی مانده است ارتباط سؤال با کلمات است. قبلاَ اشاره کرده بودیم که دو تفسیر درباره اینگونه سؤالات وجود دارد. برخی این سوال را به معنای قسم تلقی کردند یعنی خدایا، تو را به کلماتت قسم میدهیم. تفسیر دوم این بود که سؤال، خواستن است یعنی از خدا میخواهیم از کلماتش به ما عنایت کند. عرض کردیم تفسیر دوم با ظاهر جملات دعا مناسبتر و علمای ما همین تفسیر دوم را ترجیح دادند.
سوال از کلمات به چه معنا باید تفسیر شود؟ بحث امشب ما درباره سؤال از کلمات است. اولا باید توجه داشت سؤال از کلمه نیست بلکه از کلمات است. ما در فرازهای قبلی از عبارات مفرد استفاده میکردیم ولی اینجا از جمع استفاده میکنیم. چرا سؤال از رحمت و نور و جمال و جلال با صیغه جمع نبود ولی اینجا با صیغه جمع است؟ این جمع دلالت بر کثرت میکند، دلالت بر تعدد دارد و تناسبش با مقام دعا از این جهت است که هر دعاکنندهای تناسب با کلمه خود دارد و وقتی از کلمات الهی طلب میکند مسئله این است که کلمه مناسب را طلب کند. پس کلمات الهی متنوع و متکثر است و هر کس به اقتضای حال خود کلمهای را میخواهد. گاه در برخی از ادعیه دیگر صحبت از کلمه است و جهتش این است چه بسا در آنجا موضوع از زاویه دیگری مورد توجه قرار گرفته است مثلاً خدا را به کلمهای سوگند میدهیم. پس این توع و تکثر در کلمه به اقتضای تنوع و تکثری است که در انسانها وجود دارد.
بعد از بررسی وحدت و تکثر کلمات به نکته دیگری میرسیم. کسی که در سحرگاهان این دعا را میخواند درخواست کلمه میکند و میخواهد به کلمه برسد. وصول به کلمه چگونه برای انسان امکانپذیر است؟ اگر کلمه را در حد الفاظ در نظر بگیریم درخواست کلمه یعنی درخواست یک متن. این درخواست درک کلمه در حد مفاهیم امر پیچیدهای نیست. برخی شارحان این نظر را در مورد دعای سحر مطرح کردند که وقتی اتم کلمات الهی را میخواهیم، اتم کلمات الهی قرآن است و در اینجا از خدا درخواست میکنیم به فهم قرآن نائل شویم.
اگر کلمه را به واقعیتهای عینی تفسیر کنیم، دریافت آن حقایق و واقعیتها چگونه برای انسان میسر است؟ از قرآن میتوان استفاده کرد که آیا انسان راهی به آن حقایق دارد یا ندارد. همین آیهای که مربوط به حضرت آدم است مسیر را روشن میکند: «فتلقی آدم من ربه کلمات» یعنی آدم، کلماتی را از خدا دریافت کرد. مسیر برای ارتقای انسان به کلمات در اینجا مشخص شده است. خدا نفرمود که من کلماتی را به آدم القا کردم بلکه فرمود آدم کلماتی را دریافت کرد. با اینکه اعطا طرفینی است، باید از بالا اعطایی صورت بگیرد تا از پایین اخذ اتفاق بیفتد ولی خداوند تأکید را بر اعطا قرار نداده است بلکه تأکید را روی اخذ و تلقی و دریافت برده است. لطافت آیه شریفه همین است. مهم این است انسان به مرحلهای از آمادگی برسد و انگیزه و تکاپو در او باشد تا کلمات را دریافت کند. اگر این آمادگی برای تلقی پیدا شد، در القای کلمات محدودیتی وجود ندارد.
علامه طباطبایی همین مطلب را از آیه دیگری از قرآن استفاده میکند. از این آیه شریفه که خداوند میفرماید: «و تمت کلمه ربک الحسنی علی بنی اسرائیل». در این آیه بحث شخص نیست بحث یک جامعه است. بنی اسرائیل قومی بودند که مورد ظلم بودند و فرعون فرزندان آنها را میکشت و خودشان را به بردگی گرفته بود. همه ظلمها نسبت به بنی اسرائیل اتفاق افتاد ولی در نهایت لطف الهی شامل آنها شد لذا آیه شریفه قرآن این سیر را چنین توصیف میکند: «فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ».
در اینجا کلمه به مقام تمامیت میرسد یعنی سیر این تحولات و اتفاقات با موفقیت و پیروزی انجام گرفته است. این پیروزی چه زمانی اتفاق میافتد؟ «وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا». اگر کسی میخواهد تلقی کلمه الهی کند باید مقاومت کند، اگر امتی میخواهد کلمه پیروزی را درک کند باید مقاومت و ایستادگی کند. این سنت الهی است. پس خدا راه رسیدن به کلمات الهی را نشان داده است. تا زمانی که فرد و جامعه مقاومت نکند و هزینه لازم را نپردازد خدا کلمات الهی را به انسان نخواهد داد. رسیدن به کلمات الهی امری تدریجی است و انسان گام به گام به هدف نزدیک میشود و هر قدمی برمیدارد یک گام به هدفش نزدیکتر میشود.
انتهای پیام