به گزارش ایکنا، نشست «حلقههای مفقوده ماجرای مسلم بن عقیل» 12 مردادماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا هدایتپناه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید.
ابتدا باید نکتهای ذکر کنم و آن اینکه گزینش اخبار از مقاتل اولیه از سوی مورخان باید مورد تامل قرار گیرد. من در اینکه حجم کامل مقتل ابومخنف یا دیگران اینقدر بوده شک دارم، این خیلی مهم است. اگر بعدا حلقات مفقودهای را بیان کردیم میفهمیم یک کمبود داریم و یک چیزی این وسط افتاده است.
در رابطه با مسلم بن عقیل باید عرض کنم ما ظاهرا در آنچه درباره قیام مسلم ذکر شده معمایی نداریم ولی وقتی دقیقتر نگاه کنیم سوالاتی برایمان مطرح میشود. اولین چیزی که درباره مسلم با آن روبرو هستیم اعزام خود مسلم است که گفته میشود امام حسین(ع) ایشان را اعزام کرد و ایشان در راه با مشکلاتی روبرو میشود. این روایت مشهوری است. مسلم همانجا به امام نامه مینویسد و میگوید من فال بد زدم و مرا از این کار معاف کنید. امام پاسخ میدهد علت اینکه از این کار استعفا کردی ترس است. من هر کاری کنم نمیتوانم این روایت را بپذیریم. اگر از طرف امام حسین(ع) صحبت کنم و بگویم امام به این حرف اعتقاد دارد که گفته تو از ترس این حرف را زدی، چرا حضرت باید چنین کسی را برای این ماموریت انتخاب کند؟ از سوی دیگر فال بد زدن عملی جاهلی است که هیچ منطقی ندارد.
ما بارها این روایت را نقل کردیم بدون اینکه به این شبهات و سوالات توجه داشته باشیم. اولین مسئله در ارتباط با اعزام هر شخص این است که این آدم در کار خودش وارد باشد. حالا شاید کلامی با مسئله برخورد کنیم و بگوییم امام یک چیزی میدانسته که مسلم را فرستاده ولی این پاسخ، سوالات ما را پاسخ نمیدهد و موضوع را برایمان تبیین نمیکند. امام حسین(ع) یک رجل سیاسی بود و در یک خانواده سیاسی پرورش یافته بود و همه مسائل سیاسی در خانه پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) اتفاق میافتاد. ایشان کاملا اوضاع عراق را میشناخت. نمیشود ایشان کسی را به عراق بفرستد که نتواند ماموریت خود را انجام دهد. به هر حال این گزارش اصلا برای من قابل قبول نیست.
مسئله بعدی انتخاب سکونتگاه مسلم است. سکونتگاه مسلم را خانه مختار ذکر میکنند. مختار جزء کسانی نبوده که برای امام نامه بنویسد. نکته بعدی اینکه انتخاب مختار به چه معنا است؟ اولا چرا مسلم سراغ سلیمان بن صرد نمیرود؟ اصلا در قیام مسلم ما سلیمان را نمیبینیم. همسر مختار دختر نعمان بن بشیر بود، خانه او هم درست پشت دارالاماره بود و محل تردد نیروهای حکومت بود. پس اصلا قابل قبول نیست که مسلم این خانه را انتخاب کرده باشد، نه از نظر موقعیت جغرافیایی، نه خود مختار، نه خانواده او. برخی گفتند علت انتخاب خانه مختار دوستی قدیمی این دو بوده است ولی ما چنین دوستی میان آنها سراغ نداریم و سابقه تشیعی هم برای مختار نمیبینیم.
علاوه بر این، روایت ورود مسلم به خانه مختار مثل اجماع مدرکی است که ارزشی ندارد چون بازگشت همه اقوال به مقتل ابومخنف است. پس شهرت این روایت میان مورخان هم ارزشی ندارد. ضمن اینکه اصلا شهرتی در کار نیست و این قول، مخالف دارد. به هر حال من که نمیتوانم قبول کنم چرا مسلم به خانه مختار رفته است. اتفاقا طبق قول دیگری که ابن کثیر نقل میکند مسلم به خانه مسلم بن عوسجع رفت که این قول از نظر تاریخی و جغرافیایی صحیحتر به نظر میرسد.
مسئله دیگر در رابطه با خود مسلم بن عوسجه است. مسلم بن عوسجه یک رجل سیاسی بوده است. این نکته را عرض کنم؛ آقای جوادی آملی میگفت در مدخلهای صحابه وقتی از یک نفر فقط یک سطر نوشته شده همین نشان میدهد که او آدم بزرگی بوده است چون میان هزاران نفر فقط اسم این شخص مانده است. واقعا اگر کربلا اتفاق نمیافتاد ما حتی خیلی از یاران امام حسین(ع) که نامشان در تاریخ ثبت شده را نمیشناختیم. این توضیح را عرض کردم که فکر نکنید مسلم بن عوسجه آدم رده دوم و عادی بوده است، خیر، ایشان آدم مهمی بوده است.
حالا این روایت را نگاه کنید. ما نقل داریم ابن زیاد شخصی را با سه هزار درهم مامور کرد که نزد مسلم بن عوسجه برود و ادعا کند از شام آمدهام تا این پول را به مسلم بن عقیل برسانم و عوسجه هم او را نزد مسلم بن عقیل میبرد. آیا میشود یک شخص سیاسی و انقلابی را آن هم در زمانی بحرانی اینطور فریب داد؟ آیا کسی از یاران عوسجه نگفت ما این آدم را نمیشناسیم یا این آدم از کجا آمده است؟ آیا مسلم بن عوسجه آدم سادهلوحی بوده است یا اینکه متن ارائه شده متن کاملی نیست. اتفاقا ما سادهلوح هستیم که این متن را به عنوان تاریخ شیعه میپذیریم که ابن زیاد را کاملا هوشمندانه ترسیم میکند ولی مسلم را اینقدر ساده نشان میدهد. من نمیتوانم به این متون اعتماد کنم و برایم قابل قبول نیست.
باز مسائلی باقی میماند از جمله اینکه مسلم مامور به قیام بوده یا نبوده، مدیریت بحران داشته یا نداشته، چرا نتوانست چهار هزار نفر را حفظ کند و چگونه اینها پراکنده شدند که نهایتا سیصد نفر باقی ماندند. این قصهها برای من قابل قبول نیست که چهار هزار نفر دور مسلم جمع شوند و یکباره همه فرار کنند. از این گزارشات شما به این نتیجه میرسید که مسلم نه مرد قیام بوده، نه مدیریت بحران داشته و نه اقدامی انجام داده است. اینها نشان میدهد این متون کامل به دست ما نرسیده است و ما نمیتوانیم با این متون کنار بیاییم و حرکت مسلم را تحلیل کنیم.
انتهای پیام