به گزارش ایکنا به نقل از مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، آیین گرامیداشت سیاُمین سال تأسیس مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، عصر چهارشنبه، 16 اسفند در پژوهشکده فرهنگ و هنر و معماری برگزار شد.
در آغاز این برنامه، محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: 30 سالگی مؤسسهای منحصر به فرد را جشن میگیریم که به دلایل متعدد، ارزیابی من از روند کار مثبت است.
وی در ادامه گفت: مهمترین مأموریت میراث مکتوب، احیا و ترویج تراث ارجمند و ارزشمند ایران فرهنگی است که نیازمند بازشناسی آن هستیم. اگرچه امروز مرزهای سیاسی، حواشی و دلخوریهایی را پدید میآورند اما حوزه فرهنگ ورای مرزهای سیاسی است. ما در این حوزه با قدمتی چندهزارساله روبهرو هستیم. میراثی که محصول کار دانشمندان ایران و اسلام است که در سایه عقلانیت و آزاداندیشی، دانشمندانی مهم برآمدند و زبان فارسی را حفظ کردند که اکثریت آنها از همین آب و خاک برخاستند.
رئیس هیئت امنای مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب افزود: ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظفیم میراث گرانقدر خود را پاس بداریم. من برای سال آینده، تأسیس سه اقلیم فرهنگی را به تصویب دولت رساندم؛ اقلیم خراسان بهویژه نیشابور و سبزوار، اقلیم آذربایجان بهویژه خوی و بزرگراه حکمت بین سهرورد تا همدان یعنی پیوند حکمت اشراق و مشا. ما به میراث پرافتخار خود میبالیم و افتخار میکنیم که ایران فرهنگی ما همیشه مملو از فرزانگان بیبدیل است. شاید فرازونشیبهایی رخ داده اما همیشه درخشان و تابناک بوده و تولیدات فرهنگی ما در حوزههای گوناگون ادبی و فرهنگی نمود آن است.
اسماعیلی در پایان گفت: طی این 30 سال، نهال این مؤسسه به درختی تنومند تبدیل شده است و امیدوارم موفقتر پیش برود.
سپس پیام تصویری محمدعلی موحد، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی پخش شد که در آن گفت: «داشتم یادداشت دوست عزیزم آقای ایرانی را در سرمقاله شماره ٩۶-٩٧ فصلنامه گزارش میراث میخواندم که این بیت به خاطرم آمد و اینگونه به نظرم رسید که نویسنده یادداشت و گوینده بیت در حال و هوای مشابهی سخن گفتهاند. مقصودم اشاره به آن احساس سرشار از رضایت خاطر و خرسندی است که در کلام هر دو موج میزند و هر دو از یک دوره سیساله تلاش و تقلّا یاد میکنند و خوشحالند از این توفیق که سعیشان باطل نبوده و به ثمر نشسته است. آقای ایرانی از 30 سال کوشش مستمر در «احیاء و نشر گلچینی از ذخائر علمی و فرهنگی ایران و اسلام» سخن میگوید، آخرین حلقه از این گلچین که هماکنون من در پیش روی خود دارم، تاریخ خلیج فارس از محمدحسین سعادت کازرونی است که فهرست آثار منتشر شده مؤسسه میراث مکتوب نیز در پیوست آخر کتاب آمده است. این فهرست شامل ٣٨٩ عنوان در ۴۵٧ جلد کتاب است ـ دستاوردهای قابل ملاحظه و درخور تحسین ـ کسانی که اندک آشنایی با عالم نسخههای خطی و مشکلات مربوط به قرائت و تصحیح و تنظیم آنها دارند، معنی این تعداد را خوب میدانند و من در اینجا لازم میدانم از دو بازوی پر توان میراث مکتوب یعنی فصلنامه گزارش میراث مختص حوزه نقد و تصحیح متون و نسخهشناسی و ایرانشناسی و نیز دوفصلنامه موسوم به آینه میراث مختص پژوهشهای ادبی و متنشناسی نام ببرم و بالخصوص یاد و خاطره شمارههایی از فصلنامه را که تمرکز در موضوع واحدی دارند، مانند شمارههای ٨٨-٨٩ (پاییز ١٣٨٩) که ویژه تاریخ و زبان و فرهنگ آذربایجان است، برجستهتر گردانم. به میراث مکتوب تبریک میگویم که در مدت فعالیت خود، توانسته است نظر خیل عظیمی از پژوهشگران پرمایه را به خود جلب کند و از همکاری آنان که حاصل تحقیقات عالمانه و بیسروصدای خود را کریمانه در اختیار میراث مکتوب میگذارند، برخوردار باشد. به آن محققان گرامی دستمریزاد و مرحبا میگویم و به عنوان خواننده میراث مکتوب، قدردانی و سپاسگزاری از آنان را وظیفه خود میدانم و به آقای ایرانی ـ آن رادمرد پرتلاش و کوشا ـ آفرینها میخوانم و از خداوند خواهانم که آن عزیز را همیشه ـ چنانکه هست ـ سر سبز و خوش و خرم و امیدوار و تازه نفس نگاه دارد.»
در ادامه ژاله آموزگار، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی گفت: رقم 30 در فرهنگ کهن ایرانی از رقم 40 که میراثی میانرودانی است، مبارکتر است. 30 سال نهادی فرهنگی را سر پا نگه داشتن و با غمها و شادیها زیستن و دوام آوردن کار کوچکی نیست. میراث نامحسوس ما آشنایی با تفکرات گذشته ماست که میراثی مکتوب بیشترین تلاش را در این زمینه به کار گرفته است.
این استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران ادامه داد: تلاش برای شناخت این آثار بهترین تلاش برای اعتلای فرهنگی ملتی است که مانند دولتهای تازهنامیافته در جستوجوی دانشمندان دیگر کشورها باشد و میراث مکتوب در پیشبرد چنین هدفی کاری کرده است کارستان که چگونه در کسادی بازنشر متون کهن جوانان علاقهمند را به این کار بکشاند.
این عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار کرد: عشق به ایران و فرهنگ ایرانی بدون خودشیفتگی، هدفمندبودن، دولتی نبودن و سیاستزده نشدن و روابط حسنه با دول همسایه و ایرانشناسانداشتن دلایل موفقیت آن بوده است.
سخنران بعد، نظامالدین زاهدی، سفیر فوقالعاده و مختار جمهوری تاجیکستان در ایران بود که گفت: کارنامه میراث مکتوب نهتنها در ایران که در تاجیکستان و شرق و غرب عالم شهره شده است.
وی افزود: در همه کشورها برای پاسداری از میراث مکتوب کارهایی میکنند. بنابراین امروز همه ملتها که به زندگی معنوی ارج میگذارند، برای این مهم تلاشهای بیوقفه انجام میدهند. مؤسسه میراث مکتوب الگویی در تصحیح و ترویج میراث مکتوب شد و در 30 سال فعالیت بیوقفه بیش از 400 اثر با تلاش ایرانی و همکاران پرتلاشش روی نشر را دید و در مراکز ایرانشناسی جهان جای پیدا کرد.
زاهدی ادامه داد: میراث مکتوب جهان را نمیتوان بدون میراث مکتوب ایران تصور کرد. از جمله درباره ماوراءالنهر بیش از 30 اثر منتشر کرده و بخش مهم آن، در همکاری با دانشمندان تاجیک روی چاپ را دیده است مانند تصحیح آثار مولانا عبدالرحمان جامی و تذکرةالشعراء اثر سلطان محمد مطربی سمرقندی که امیدوارم این همکاری پیدا کند.
در ادامه، علیاشرف صادقی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی پشت تریبون حاضر شد و گفت: اگر اوستا را سرودهشده در هزار سال قبل از میلاد بدانیم، میراث مکتوب بیش از سههزار ساله داریم و پس از اسلام، متون منظوم و منثور، از قرن چهارم آغاز شد.
وی افزود: از دوره قاجار تلاش شد تا این میراث همگانی شود و از وقتی اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات ناصرالدینشاه شد، تلاش کرد تا در این زمینه کاری کند. این روند ادامه داشت تا پس از انقلاب و نابسامانیها اندیشیده شد تا برای احیای این متون تلاش شود و اکبر ایرانی یکی از کسانی بود که در این راه بسیار کوشید و کم سراغ داریم کسی از جوانی به فکر احیای میراث گذشتگان همت کند. وقتی وزارت فرهنگ هنوز توانایی کمک داشت و بودجه داشت ولی وقتی قطع شد کوشید این مؤسسه را خودکفا کند.
غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خطیب بعدی این مراسم بود که گفت: ایران کهن ما با میراث فرهنگی خود سرفرازی دارد و روشنترین نوع آن که جلای اندیشه و ادراک است، میراث مکتوب محسوب میشود و تمدن ایران به فراوانی نسخههای خطی گذشتگان خود در جهان افتخار میکند زیرا کتابخانهای در جهان نیست که نسخ خطی فارسی در جهان نداشته باشد که در هند و ترکیه بسیار است.
این عضو هیئت امنای مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب بیان کرد: تصحیح و انتشار نسخههای خطی با همه دشواریها و ظرافتها، خدمت به اهل علم و فرهنگ است. آثارش خوشبختانه هم کمیت قابل توجه و هم کیفیت قابل قبول دارد و هر اهل ادبی میتواند کتابی موافق طبع و ذوق خود پیدا کند و از این طیف رنگارنگ میتواند چیزی داشته باشد. سرمایه آن، معتبر و مورد اعتمادبودنش بوده و حتی در محافل ایرانشناسی خارج از کشور مطمئن است. همچنین باید از تربیت نسخهشناسان و مصححان جوان یاد کرد چنانکه در سالهای اخیر شاهد نامهای تازهای هستیم.
سپس حسین معصومی همدانی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار کرد: میراث این شجاعت را داشته که حتی وارد متون سخت ریاضی شده و پیوندی میان آن و محققان در دانشگاهها ایجاد کرده است. سهم اکبر ایرانی در این کار خیلی زیاد است و خیلی ناملایماتیها را تحمل کرد ولی دلگرمی او همکارانش است.
مجدالدین کیوانی، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در ادامه بیان کرد: ١٠ سالی است که در خدمت مجله آینه میراث بودهام که تاکنون ٧٢ شماره از آن نشر شده است و یک شماره دیگر از آن تا پایان سال منتشر میشود و به ظن قریب به یقین دفترش بسته میشود چون بیمایه فتیر است.
سپس اصغر دادبه، مدیر بخش ادبیات مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی برای حاضران سخن گفت و پس از قرائت بیتی از حافظ که «چو عندلیب فصاحت فرو شد ای حافظ/ تو قدر او به سخن گفتن دری بشکن»، گفت: دو مکتبی که پس از آمدن روش علمی تحقیق در ایران پدید آمد، مکتب دقت که علامه محمد قزوینی سرآمدش بود و مکتب سرعت که سعید نفیسی سرآمدش بود. هر دو نیاز بود و هر دو باید آموزش داده میشد اما میراث کهن ما که در حال خاک خوردن در کتابخانههاست باید احیا شود. هرچه متون بیشتری چاپ شود، نباید مجوز شود تا هرکس به نام تصحیح کاری کند و این خطر جدی اکنون وجود دارد. سرعت نفیسی خالی از دقت نبود.
وی در ادامه گفت: این همه دشمنی، اگر این زبان مهم نبود چرا اتفاق افتاد. کسی با شغادها دشمنی نمیکند بلکه با رستمها دشمنی میکند.
پایان این برنامه، سخنرانی اکبر ایرانی قمی، مدیرعامل مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب بود که گفت: آقایی گفت حتی اگر ایرج افشار هم به شما کتاب داد، من باید ببینم و قبول نکردم و بهسختی افتادیم. جز عشق و شیفتگی و شیدایی نبود. سمتهای رایزنی در اروپا و مدیر کلی پیشنهاد شد اما نپذیرفتم.
وی ادامه داد: جوانان زیادی علاقهمند شدند و پناه آنان باشم چنان این کار در دلها نشسته که وصفناپذیر است و سرمایه اجتماعی عظیمی و همدلی حیرتانگیزی پدید آمد. از همان ١٣٧٢ که آمدم، احمد مسجدجامعی دست مرا گرفت. وقتی همان سال به منزل محمدتقی دانشپژوه رفتم، سپس نزد شیخ عبدالله نورانی، ابوالقاسم امامی، ایرج افشار و دیگران نیز بهمرور رفتم. با شکیبایی و بردباری این مسیر را طی کردیم.
ایرانی اضافه کرد: امروز بهترین روز زندگی من است که 30 سال تلاش بیوقفه به بار نشسته و اگر موفقیتی بوده باشد، عشق به ایران و فرهنگ ایران است. اگر توانسته باشم یکقدم برای اعتلای فرهنگ ایران برداشته باشم، اجر و مزدم را گرفتهام.