به گزارش ایکنا از قزوین، مسعود جانبزرگی، استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در وبینار تحلیل روانشناختی دعای مجیر که شب گذشته، شانزدهم فروردین به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از سوی مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی «طلیعه سلامت» برگزار شد، گفت: تجربه ثابت کرده که در کنار هر یک از اسماء الهی که قرار میگیریم با حال خوش مواجه میشویم.
وی ادامه داد: در روانشناسی هم تجربیات متعددی در این رابطه صورت گرفته است بهطور مثال در رابطه با «کریم» عنوان شده است کسانیکه روحیه کرامت دارند از سلامت بالاتری برخوردارند. همچنین با بررسی بیولوژیک دریافتهاند افرادی که رفتار کریمانه دارند از طول عمر بیشتری برخوردار بوده و جسم آنها در صحت و سلامت است. به همین دلیل برخی از مؤسسات خیریه در دنیا، سراغ افرادی میروند که با بیماری مزمنی همچون سرطان دست و پنجه نرم میکنند تا با آموزش رفتار کریمانه به این افراد، در جهت بهبود حال آنها اقدام کنند که به نتایج خوبی هم دست یافتهاند.
جانبزرگی اظهار کرد: یکی از معانی کریم که مفسرین به آن پرداختهاند «پرفایده بودن» است؛ همه انسانها سودگرا هستند و از ضرر گریزانند. یکی از تمرینها برای «کریم شدن» آن است که بررسی کنم در زندگی چقدر فردی سودمند و در چقدر فردی مضر هستم، یا چه کاراییهایی دارم، در حوزههای مختلف زندگی همچون خانواده، جامعه و محلکار بررسی کنم که بود و نبود من چه فرقی میکند، آیا من در جاییکه غر میزنم یا روحیه سرزنشگری دارم مفید هستم و سودی دارم؟
وی خاطرنشان کرد: در این بررسی باید واقعنگر باشیم و سود و نفعی که در زندگی داریم را نادیده نگیریم. این یک خطای ادراکی است. کارکرد خود را بررسی کنیم. در رابطه با فایدهمند بودن، این نکته هم حائز اهمیت است که ما گاهی اوقات تنها به سود خود فکر میکنیم و منافع دیگران را در نظر نمیگیریم و حتی ممکن است سود ما موجب ضرر زدن به دیگری شود.
این روانشناس تصریح کرد: یکی از زیر مجموعههای کریم بودن آن است که بازی من در زندگی برد - برد باشد نه برد - باخت؛ که فقط به سود خود توجه کنم و ضرر دیگران مهم نباشد. در آیات متعددی از قرآن کریم آمده که خداوند ذرهای برای انسانها ضرر ندارد و ظلم نمیکند و این، کریم بودن خداوند را میرساند. تلاش کنیم تا در سطوح مختلف زندگی روحیه کریم بودن را در خود رشد دهیم، اگر در جهت سود فرزندان خود اقدام میکنیم، راضی به ضرر فرزندان دیگران نباشیم و خودخواهی نکنیم.
وی در ادامه به وجوه روانشناختی «مالک بودن» پرداخت و گفت: رابطه ما با دارائیهایمان چگونه است؟ «سُبْحَانَكَ يَا مَلِكُ تَعَالَيْتَ يَا مَالِكُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ» بزرگترین زمینه آسیب معنوی و روانی ما؛ به نوع رابطه ما با دارییهایمان باز میگردد. بسیاری از خوشبختیها و بدبختیهای ما به این موضوع مربوط است که من با داراییهایم چطور برخورد میکنم.
جانبزرگی خاطرنشان کرد: این یک خطای ادراکی است که نسبت به چیزی که متعلق به من نیست احساس «تعلق» داشته باشم و رفتار مالک بودن را با آن انجام دهم و در مقابل، چیزی که متعلق به من است را به دیگری نسبت دهم.
وی افزود: ذهن ما با کلمات کار میکند و اسماءالهی «کلمهبرنامه» هستند؛ «أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ» به «کلمهبرنامه» مالک یا مَلِک باز میگردد و گاهی احساس مالکیت زمینه نزدیک شدن ما به «نار» را ایجاد میکند. آیات متعددی در قرآن کریم به این موضوع توجه دارد که مواظب باشید اموالتان موجب هلاکت شما نشود.
استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: گاهی تصور میکنم مالکیت این مال، از آن من است و هر کاری بتوانم با آن انجام میدهم که در نهایت آن مال بهجای آنکه مایه آسایش من باشد وبال گردنم خواهد شد. پروردگار در قرآن کریم میفرماید اگر استغفار کنید خدا آسمان را باز میکند به این تعبیر که برکاتش را در زندگی شما جاری میکند همچون برف و باران و در نتیجه هم حال فرزندانتان خوب خواهد شد و هم مال شما، مددکارتان خواهد شد.
جانبزرگی بیان کرد: در آستانه شب قدر هدیه خداوند را ببینیم که اگر استغفار کنیم خداوند همواره بخشنده است. «کانَ غَفّارا» یعنی هوای شما را دارد و دائما اشتباهات شما را میپوشاند. اگر حالِ استغفار پیدا کنید، مال و فرزندانتان دچار تغییر و تأثر شده و بهجای آنکه دردسر ساز باشند مددکار شما خواهند شد.
این روانشناس گفت: باید نوع رابطه خود، با دارائیهایمان را تنظیم کنیم؛ کسی که مالک است قدرت تصرف دارد؛ در زندگی بررسی کنیم که مالک چه چیزهایی هستیم و نسبت به چهچیزهایی مالکیت نداریم؛ بهطور مثال ما مالک فرزندانمان هستیم اما قدرت تصرف و تربیت کردن آنها به هر شکلی را نداریم. آیا جسم ما ، مال خود ماست؟ ملاک مالکیت داشتن قدرت تصرف است. ما قادر نیستیم جلوی پیر شدنمان را بگیریم، یا میتوانیم دستور دهیم تا پوست بدن چروک نشود و موها نریزد و یا بر امعاء و احشای داخلی خود مالکیتی داریم؟ خیر، ما از بسیاری از اتفاقات آن بیخبریم؛ مالکیت بدن، با ما نیست چون قدرت تصرف در آن را نداریم.
وی در پایان اظهار کرد: بررسی کنیم که ما واقعاً مالک چه چیزی هستیم، متأسفانه «منِ» خود را آنقدر سنگین کردهایم که توان کشیدن آن را نداریم، این راه از کودکی آغاز شده است؛ چشم باز میکنیم میگوییم «مامانِ من» بعد میبینیم تنها مامان من نیست و مامان خواهر و برادر دیگرم هم هست، بابای من، معلم من، کار من، رصد کنیم این خطای ادراکی است که فکر میکنم چیزی مال من است، واقعاً مال من است و یا اصلاً ما مالی داریم که مالک آن باشیم.
انتهای پیام